|
کد خبر:
64300
|
جذب سرمایههای سرگردان برای توسعه صنایع دریایی
تین نیوز | ما در آستانه تدوین برنامه ششم توسعه کشور هستیم. طبیعی است که برنامه ششم برگرفته از سیاستهای کلی ابلاغی مقاممعظمرهبری است. از سویدیگر در شرایطی قرار گرفتهایم که به زودی تحریمها بهطور کامل رفع خواهد شد و ما در شرایط پساتحریم قرارخواهیم گرفت. هر چند که درک واقعی و تجربه شرایط پس از تحریم در کشور، چند ماهی طول خواهد کشید و شاید بهتوان گفت به احتمال بالا سال آینده را با شرایط پساتحریم از نظر اقتصادی آغاز خواهیم کرد.
به هر روی بخشهای مختلف اقتصادی در شرایط تحریم آسیب جدی دیدند؛ به ویژه صنعت کشتیسازی و صنایع مرتبط با بخش دریا اعم از فراساحل، کشتیسازیها و بنادر از این شرایط متاثر شدند. از سویدیگر هم، اقتصاد ایران همواره متکی به نفت بوده و از مزیت مرزهای دریایی خود استفاده نکرده است. ما هم در جنوب کشور و هم در شمال کشور سواحل طولانی داریم، اما در این سواحل، نه جمعیتی با برنامه استقرار پیدا کرده است و نه صنایع مرتبط گسترش یافته است. البته مفهوم این موضوع، این نیست که ظرفیتی برای استقرار جمعیت و صنایع وجود ندارد. این ظرفیتها قطعا وجود دارد اما به دلیل اتکای همیشگی به نفت، گامی به سوی سواحل برنداشتهایم.
مرزهای آبی ایران از یکسو از بُعد حملونقل دریایی و چه از منظر ترانزیت کالا، و از سویدیگر از منظر ایجاد و ساخت کشتی، تعمیر و نگهداری شناورها و خدمات فراساحل استعداد خوبی برای برپایی صنایع دریایی دارند. همچنان که در ساحل جنوبی خلیجفارس کشورهای عربی صنایع مرتبط دریایی را ایجاد کردهاند و در سالهای گذشته به کشتیهای ایرانی هم خدمات دادهاند. طبیعی است که در شرایط پساتحریم زمان آن رسیده است تا از فرصتهای از دسترفته، تجربه کسب کنیم و در سواحل ایران صنایع مرتبط با بخش دریایی ایجاد شود.
جهان پس از سال 2008 شاهد رکود اقتصادی و بحران اقتصادی بود. با توجه به اینکه هم کشورهای توسعه یافته و هم کشورهای آسیای جنوب شرقی تقریبا با ظرفیت کامل از منابع خودشان استفاده کردند، امروز سرمایههای سرگردان فراوانی در دنیا وجود دارد که به دنبال محل مناسب برای سرمایهگذاری یا سرمایهگذاری مستقیم هستند و ایران هدف خوبی برای این سرمایهگذاران است. ما به عنوان متولیان بخش دریا به خصوص سازمان بنادر و دریانوردی به عنوان مرجع دریایی کشور باید این بستر را در شمال و جنوب کشور فراهم کند، یا اینکه حداقل این ظرفیتهای سرمایهگذاری را تبیین کنیم تا کشور بتواند سرمایهگذاری خارجی را در سواحل جذب نماید.
امروز بخش عمدهای از بار صادراتی و وارداتی ما توسط ناوگانهای خارجی حمل میشود. این موضوع یک مزیت نسبی است که میتواند منجر به توسعه ناوگان ملی شود. کشورهای دیگری که دارای ناوگان دریایی هستند، خود را به صادرات و واردات کالاهای داخلیشان محدود نکردهاند بلکه از این ظرفیت برای حمل کالاهای بینالمللی بهره میگیرند همانطور که شرکت ملینفتکش در این زمینه گام برداشته است، کشتیهای متعلق به کشتیرانی جمهوریاسلامیایران و بخشخصوصی هم میتوانند همزمان، حمل کالای داخلی و بینالمللی را انجام دهند.
در زمینه صنایع دریایی، کشتیسازی ایزوایکو ظرفیت مطلوبی برای ساخت و تعمیر شناورهاست. برخی از کشتیسازیهای دیگر در شمال و جنوب کشور هم همینطور هستند، اما در کنار اینها خدمات به کشتی هم بازار خوبی ایجاد کرده است. معروفترین این خدمات پس از تعمیر و نگهداری، سوخترسانی به کشتیهاست. کشتیهایی که از تنگههرمز وارد بنادر خلیجفارس میشوند، سالانه حدود 12 میلیون تن سوخت استفاده میکنند. کمتر از 20 درصد این بانکرینگ توسط ایران انجام میشود، در حالی که با توجه به فرآوردههای نفتی ایران، حداقل میتوانیم 50 درصد این سوخت را تامین کنیم. اما سوخترسانی به عنوان یک اولویت سرمایهگذاری شناخته نشده است.
و نتیجه آنکه سرمایهگذاری در بخش دریایی ناکافی بوده اما همچنان ظرفیت سرمایهگذاری در این بخش وجود دارد. بنادر، کشتیسازیها، فراساحل، تعمیر و نگهداری، خدمات کشتیها، بانکرینگ و هزاران حوزه مرتبط با دریا و صنایع دریایی فرصتهای فراوانی برای سرمایهگذاری هستند.
در مقابل این فرصتها، در دنیا پولهای سرگردان بسیاری وجود دارد که به دنبال سرمایهگذاری مطمئن با سود مطمئن و حداقل ریسک هستند. در شرایط پساتحریم، ایران میتواند نقطه هدف این کشورها باشد. نکته آخر اینکه: سواحل شمال و جنوب ایران تقریبا برای صنایع دریایی بکر است و باید از این فرصت تاریخی پسا تحریم استفاده کنیم تا شاهد جذب سرمایه در این زمینه باشیم و از اقتصاد متکی به نفت به سوی اقتصاد متکی به ظرفیت مرزهای آبی کشور گام برداریم.
به هر روی بخشهای مختلف اقتصادی در شرایط تحریم آسیب جدی دیدند؛ به ویژه صنعت کشتیسازی و صنایع مرتبط با بخش دریا اعم از فراساحل، کشتیسازیها و بنادر از این شرایط متاثر شدند. از سویدیگر هم، اقتصاد ایران همواره متکی به نفت بوده و از مزیت مرزهای دریایی خود استفاده نکرده است. ما هم در جنوب کشور و هم در شمال کشور سواحل طولانی داریم، اما در این سواحل، نه جمعیتی با برنامه استقرار پیدا کرده است و نه صنایع مرتبط گسترش یافته است. البته مفهوم این موضوع، این نیست که ظرفیتی برای استقرار جمعیت و صنایع وجود ندارد. این ظرفیتها قطعا وجود دارد اما به دلیل اتکای همیشگی به نفت، گامی به سوی سواحل برنداشتهایم.
مرزهای آبی ایران از یکسو از بُعد حملونقل دریایی و چه از منظر ترانزیت کالا، و از سویدیگر از منظر ایجاد و ساخت کشتی، تعمیر و نگهداری شناورها و خدمات فراساحل استعداد خوبی برای برپایی صنایع دریایی دارند. همچنان که در ساحل جنوبی خلیجفارس کشورهای عربی صنایع مرتبط دریایی را ایجاد کردهاند و در سالهای گذشته به کشتیهای ایرانی هم خدمات دادهاند. طبیعی است که در شرایط پساتحریم زمان آن رسیده است تا از فرصتهای از دسترفته، تجربه کسب کنیم و در سواحل ایران صنایع مرتبط با بخش دریایی ایجاد شود.
جهان پس از سال 2008 شاهد رکود اقتصادی و بحران اقتصادی بود. با توجه به اینکه هم کشورهای توسعه یافته و هم کشورهای آسیای جنوب شرقی تقریبا با ظرفیت کامل از منابع خودشان استفاده کردند، امروز سرمایههای سرگردان فراوانی در دنیا وجود دارد که به دنبال محل مناسب برای سرمایهگذاری یا سرمایهگذاری مستقیم هستند و ایران هدف خوبی برای این سرمایهگذاران است. ما به عنوان متولیان بخش دریا به خصوص سازمان بنادر و دریانوردی به عنوان مرجع دریایی کشور باید این بستر را در شمال و جنوب کشور فراهم کند، یا اینکه حداقل این ظرفیتهای سرمایهگذاری را تبیین کنیم تا کشور بتواند سرمایهگذاری خارجی را در سواحل جذب نماید.
امروز بخش عمدهای از بار صادراتی و وارداتی ما توسط ناوگانهای خارجی حمل میشود. این موضوع یک مزیت نسبی است که میتواند منجر به توسعه ناوگان ملی شود. کشورهای دیگری که دارای ناوگان دریایی هستند، خود را به صادرات و واردات کالاهای داخلیشان محدود نکردهاند بلکه از این ظرفیت برای حمل کالاهای بینالمللی بهره میگیرند همانطور که شرکت ملینفتکش در این زمینه گام برداشته است، کشتیهای متعلق به کشتیرانی جمهوریاسلامیایران و بخشخصوصی هم میتوانند همزمان، حمل کالای داخلی و بینالمللی را انجام دهند.
در زمینه صنایع دریایی، کشتیسازی ایزوایکو ظرفیت مطلوبی برای ساخت و تعمیر شناورهاست. برخی از کشتیسازیهای دیگر در شمال و جنوب کشور هم همینطور هستند، اما در کنار اینها خدمات به کشتی هم بازار خوبی ایجاد کرده است. معروفترین این خدمات پس از تعمیر و نگهداری، سوخترسانی به کشتیهاست. کشتیهایی که از تنگههرمز وارد بنادر خلیجفارس میشوند، سالانه حدود 12 میلیون تن سوخت استفاده میکنند. کمتر از 20 درصد این بانکرینگ توسط ایران انجام میشود، در حالی که با توجه به فرآوردههای نفتی ایران، حداقل میتوانیم 50 درصد این سوخت را تامین کنیم. اما سوخترسانی به عنوان یک اولویت سرمایهگذاری شناخته نشده است.
و نتیجه آنکه سرمایهگذاری در بخش دریایی ناکافی بوده اما همچنان ظرفیت سرمایهگذاری در این بخش وجود دارد. بنادر، کشتیسازیها، فراساحل، تعمیر و نگهداری، خدمات کشتیها، بانکرینگ و هزاران حوزه مرتبط با دریا و صنایع دریایی فرصتهای فراوانی برای سرمایهگذاری هستند.
در مقابل این فرصتها، در دنیا پولهای سرگردان بسیاری وجود دارد که به دنبال سرمایهگذاری مطمئن با سود مطمئن و حداقل ریسک هستند. در شرایط پساتحریم، ایران میتواند نقطه هدف این کشورها باشد. نکته آخر اینکه: سواحل شمال و جنوب ایران تقریبا برای صنایع دریایی بکر است و باید از این فرصت تاریخی پسا تحریم استفاده کنیم تا شاهد جذب سرمایه در این زمینه باشیم و از اقتصاد متکی به نفت به سوی اقتصاد متکی به ظرفیت مرزهای آبی کشور گام برداریم.
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تین نیوز در وب منتشر خواهد شد.
تین نیوز نظراتی را که حاوی توهین یا افترا است، منتشر نمیکند.
پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
انتشار مطالبی که مشتمل بر تهدید به هتک شرف و یا حیثیت و یا افشای اسرار شخصی باشد، ممنوع است.
جاهای خالی مشخص شده با علامت {...} به معنی حذف مطالب غیر قابل انتشار در داخل نظرات است.