◄تقاطع مرگ و زندگی
وبلاگ تیننیوز، حمید نجف| زندگی همچون جادهای میماند كه شروع آن با تولد و پایانش با مرگ همراه است؛ در این جاده مسیرهای فرعی بسیاری وجود دارد بعضی بن بست است و برخی میان بر؛ كسی كه از تجارب دیگران بهره می برد؛ قبل از ورود به راه فرعی نسبت به وضعیت آن سؤال می كند؛ اگر راه بن بست باشد؛ پا در آن نمی گذارد و عمر خود را در آن مسیر ضایع نمی كند؛ اگر هم راه میان بر باشد كه چه بهتر می رود و از دیگران پیش می افتد؛ این الفبای ساده زندگی و رمز موفقیت در جاده عمر است.
اما در جاده واقعی هم داستان كم و بیش شبیه جاده قبلی است؛ میتوانیم در این جاده با احتیاط برانیم و در طول مسیر از زیبایی های اطراف آن لذت ببریم یا با بیاحتیاطی و عدم توجه به تجارب تلخ گذشتگان در چشم بر هم زدنی مسیر جاده واقعی خود را با پایان جاده عمر پیوند زنیم.
متاسفانه بیشتر كسانیكه با نادیده گرفتن تجربه دیگران در مسیر بن بست زندگی قرار میگیرند؛ جزو عاملین حوادث جاده ای واقعی هم بشمار میروند؛ كسانی كه گاها زندگی افراد دیگر را نیز با اندیشه نا صحیح خود قربانی می كنند.
این روزها كم و بیش اخباری از حوادث و سوانح كه اتفاقا ماحصل تجربیات تلخ گروهی از مردم است را می بینیم و می شنویم؛ بعضی از این اخبار درس میگیریم و بررخی مایلیم مسیر بن بست را برویم و خود تجربه كنیم.
متاسفانه با مروری مختصر و تمركز بر علل حوادث و سوانح جاده ای در می یابیم كه عامل خطای انسانی از جایگاه بالاتری برخوردار است ؛ اگر كمی جلوتر برویم ؛ شوربختانه به نتایج ملموستری دست پیدا می كنیم ؛ سبقت غیر مجاز ؛ سرعت غیر مجاز ؛ انحراف به چپ ؛ ناتوانی در كنترل خودرو و غیره ....
آیا بخش اعظمی از این تلفات ناشی از بی توجهی ما نسبت به تجارب گذشته نیست؟
به راستی چرا باید عامل خطای انسانی در سوانح رانندگی ما اینقدر بالا باشد؟
یكی از صفاتی كه معمولا بین اكثر ما به طور مشترك وجود دارد بی تفاوتی است؛ بیتفاوتی نسبت به كار؛ نسبت به بهداشت و سلامتی و حتی بی تفاوتی نسبت به ایمنی تا زمانیكه حادثه و اتفاقی برای ما یا سایرین رخ نداده باشد نسبت به هشدارها بیتفاوت هستیم به محض وقوع سانحه یك چند روزی آسمان ریسمان را به هم می بافیم و تقصیر را به گردن این و آن می اندازیم و پس از گذشت چند روز كم كم داستان را به باد فراموشی میسپاریم.
چرا ما نسبت به ایمنی و سلامت خود و خانواده؛ تا این حد بی توجه هستیم ؟
چرا باید تنور اخبار دلخراش تلفات جاده ای در ذهن ما به ثانیه ای گرم شود و در لحظه ای سرد ؟
رسانههای ما هم متاسفانه اینگونه هستند؛ اولویتهای ما هم بعضا بر همین اساس شكل می گیرد؛ اصل را معمولا فدای فرع و حاشیه می كنیم و توان خود را پای آن به حراج می گذاریم.
در رانندگی هم بعضا خود را تافته ای جدا بافته می دانیم و بالاتراز دیگران تصور می كنیم
این حس برتری و مهارت در رانندگی چطور به ذهن ما میرسد؟ چه عاملی باعث می شود كه گاهی خیابانها و جاده ها را با پیست اتومبیلرانی اشتباه بگیریم؟
دلیل این غرو؛ تكبر و تغییر فاحش شخصیت ما در پشت فرمان چیست؟
آیا سرعت باعث پیدایش و تقویت اینگونه رفتارها در ما می شود یا دلیل دیگری دارد؟
تا چه زمانی باید شاهد پی در پی دلایلی همچون سرعت غیر مجاز ؛ سبقت غیر مجاز؛ ناتوانی راننده در كنترل خودرو و .. باشیم؟
پایان این سیكل كجاست؟
آیا با تشدید برخورد و افزایش جرایم این مشكل مرتفع می شود؟
آیا فكر می كنید با اصلاح جاده ها و ایمن نمودن خودرو ها مشكل حل خواهد شد ؟ شاید بخشی از تلفات تا حدودی كاهش پیدا كند اما عمده مشكلات و گرفتاریهای ما همچنان باقی خواهد ماند.
دوستان تا ما نخواهیم اتفاق خاصی روی نخواهد داد ؛ زحمت زیادی هم برای ما ندارد ؛ نه خرج زیادی روی دست ما خواهد گذاشت و نه زمان بیشتری از ما می گیرد؛ یك دستور العمل بسیار ساده دارد كه در یك كلمه خلاصه می شود و همگی آن را می دانیم؛ احتیاط
احتیاط برای رعایت كامل مقررات و احترام به سایرین در حین رانندگی تا صدمه ای از جانب ما به دیگران وارد نشود؛ احتیاط برای مراقبت از خود كه دیگران صدمه ای به ما نزنند.
احتیاط سوم از بات توجه به ایمنی خودرو و جاده؛ اگر آگاهیم كه خودرو یا جاده ای كه در آن پا می گذاریم از ایمنی لازم برخوردار نیست با دقت و سرعت مطمئنتری برانیم؛ چون تجربه را تجربه كردن خطاست.