◄ کسب و کار مرگ
تیننیوز| محمد سلیمانی: حادثه برخورد دو قطار در چهار کیلومتری یکی از ایستگاههای سمنان در ساعات آغازین امروز جمعه، بار دیگر باعث شد برخی رسانهنماها بدون لحاظ اخلاق حرفهای و ملاحظات «خبرنگاری تروما» و بدون توجه به احساسات جامعه و نگرانیهای مردم و صرفا در راستای منافع خود به جوسازی در این زمینه بپردازند.
یک حادثه کافی بود تا بار دیگر «شور حسینی» این رسانهنماها و انصار و اعوانشان را بگیرد و بدون توجه به نگرانیهایی که برای مردم ایجاد میشود، صرفا برای تخریب دولت، دست به انتشار اخباری بزنند که دامنه حادثه را بزرگتر از واقعیت نشان داده و مردم را نگرانتر کند.
متاسفانه شبکههای اجتماعی هم مانند دیگر پدیدهها در کشور ما، در اینگونه موارد به ابزار رسانه ای رایگان و بدون مسئولیت قانونی این افراد و بنگاه ها تبدیل شدند.
رسانه ملی هم به جای آرام کردن افکار عمومی تلاش کرد در گفتگو با استاندار سمنان، با مثال زدن حادثهای بیربط به این نقطه، این خط آهن محوری کشور را ناامن جلوه داده و این حوادث را تکراری و برای دولت بیاهمیت جلوه دهد. خبرگزاری رسمی قوهقضائیه نیز با ادامه سیاست یک بام و دوهوا در همین راستا درباره دلایل این حادثه فنی با دادستان سمنان گفتگو کرد و قبل از تشکیل پرونده فنی از تشکیل پرونده قضایی خبر داد و درشبکههای اجتماعی بخشهایی مانند «نامشخص بودن وضعیت 100 نفر» و «هماهنگی برای انجام تست DNA اجساد» را از سخنان این مقام قضایی منتشر کرد.
این در حالی است که در مسائل غیر فنی و روشنی مانند واگذاری املاک نجومی به نزدیکان ... و حراج هزاران متر زمین به ثمن بخس به خیریه فلان همسر، قوه قضائیه رسمی و غیررسمی به رسانهها اعلام میکند به دلیل اینکه این پروندهها در حال بررسی است درباره آن سخن نگویند. اما اینجا دادستان از نامشخص بودن وضعیت 100 نفر سخن میگوید، مسالهای که حتی اگر واقعیت داشته باشد در ساعات بحران نباید منتشر شود چون تنها باعث ایجاد تشویش و نگرانی در ذهن مردم و خانوادههای مسافران این قطارها میشود.
متاسفانه در این بین مقامات وزارت راه و شرکت راهآهن نیز در پاسخهایی انفعالی، تنها از برخورد با مقصران سخن میگفتند، در حالی که رسانهها حملات خود را مبنی بر بیتوجهی مسولان به این حادثه پیگیری میکردند، وزیر راه و مدیرعامل شرکت راهآهن در سمنان در جلسه شورای تامین شرکت کرده و باز بر یافتن و برخورد با مقصر تاکید میکردند.
این در حالی است که این دست اتفاقات نه تنها در کشور نادر نبوده بلکه در کشورهای پیشرفته هم واقع میشود و همین چند روز پیش در انگلستان یک LRT از خط خارج شده و در این حادثه 20 نفر کشته شدند یا در ایتالیا و .... این را بگذارید در کنار اینکه هر روز در همین کشوری که این رسانهنماها معتقدند به خاطر تصادف دو قطار باید رئیس جمهورش استعفا دهد، سالهاست که روزانه نزدیک به 50 نفر در تصادفات رانندگی کشته میشوند.
به اعتقاد نگارنده در این شرایط مدیرعامل شرکت راهآهن باید تمامقد در دفاع از نیروهای خود ایستاده و اجازه ندهد عدهای بی محابا به آنها بتازند که باید اینها را گرفت و برد و خورد.... نه اینکه خود در این موج رسانهای افتاده و مدام تاکید کند مقصر را پیدا و مجازات خواهند کرد. البته تبعا باید این اتفاق بیافتد اما این دلیل نمیشود بی انتها از خردترین نیرو تا تک تک مدیران راهآهن را ناتوان و بیسواد و نالایق معرفی کنند و به خاطر یک حادثه که هنوز دلیل آن معلوم نیست، هویت یک سازمان زیر سوال برود.
برخی از اظهارات این رسانهنماها و کارشناسان همیشه دلواپسشان را مرور میکنم که عمق رفتار غیرحرفهای و غیرانسانی در اینباره را بیان کنم. کارشناسی اینطور این حادثه را تحلیل کرده: «وقتی نیروهای فنی، متخصص، کارآمد و شایسته را کنار میگذارند و کار را به افراد نالایق و کمتجربه میسپارند نتیجهاش میشود همین. حالا آقایان متملق ، چاپلوس و فرصتطلب باید بیایند و پاسخگو باشند. وقوع همچین سانحهای را ماههاست متصور هستیم، مثل روز روشن بود».
به اعتقاد نگارنده سازمان راهآهن موظف است در دفاع از حیثیت مجموعهاش چنین افرادی را بازخواست کرده و یا پاسخگو باشد که اگر این فرد ماهها پیش این حادثه را پیشبینی کرده بود، چرا اقدامی نکردهاند.
یکی دیگر از دلواپسان که تا دقایقی قبل همه توان رسانهایشان را گذاشته بودند که مردم را تفهیم کنند این اتفاق برای دولت مهم نیست و دولتیها واکنشی نشان ندادهاند، بلافاصله بعد از دستور پیگیری رئیس جمهور نوشت: «برای مملکت و رییسجمهورمان متاسفم. اگر به مقصریابی باشد، بهتر است ایشان هم بخشی از تقصیر را به عهده بگیرند. کلا همه مقصریم، چون ایرانی هستیم و به جای حل مشکل سیستمی، دنبال مقصریابی هستیم!»
اینها تحلیلهایی است که واقعا باید فرد تمام هویت حرفهایش را حراج گذاشته باشد که آن را طرح کند، اما معلوم نیست این افراد چقدر در این زمینه انتفاع دارند که با چنین سخنانی هویت خود را به سخره میگیرند.
یکی دیگر از این افراد متخصص در حوزه ریلی، حادثه تصادف قطار سمنان و واکنش مسئولان را اینطور تفسیر کرده است: «چطور وقتی تیم ملی فوتبال در بازی بازنده میشود، آقایون به فکر عوض کردن مربی میافتند آن هم با خرجهای میلیاردی! اما اینجا و در راهآهن با وجود چنین اتفاقی نباید مدیران ارشد استعفا بدهند؟ مدیران حقوق میلیونی میگیرند تا چنین اتفاقاتی نیافتد یا اگر بیافتد قطعا انگشت اتهام باید بهسمت آنها گرفته شود و بررسی این مساله و این سانحه در مرحله بعد انجام پذیرد».
خوشبختانه این روزها شبکههای اجتماعی همانقدر که محلی برای دادن این اطلاعات بیمایه به خورد مردم شدهاند، سواد رسانهای مردم را هم بالا بردهاند و دیگر این سخنان مانند گذشته به مثابه گلوله به مغز شهروندان ورود نمیکند. اما بازی به همینجا ختم نمیشود، وقتی رسانه مثلا ملی هم وارد این بازی میشود، هم بار معنایی حادثه عوض میشود و هم به دلیل داشتن انحصار؛ کانالی برای روشنگری وجود ندارد.
همین هفته پیش بود که معاون رئیس سازمان محیط زیست در یک نشست خبری دو ساعته توضیح داد که چطور در سه سال گذشته آمار روزهای پاک و سالم کلانشهرهای کشور با اقدامات جدی و قاطع بالا رفته و تاکید کرد که بیانصافی است با این همه دستاورد، مساله طبیعی وارونگی هوا را در چند روز از سال با عنوان جنایت و عامل کشت و کشتار و ... معرفی کرده و افکار مردم را مشوش کرد.
چند ساعت پس از این نشست خبری، صدا وسیما 40 ثانیه از دو ساعت سخنان متصدی را کنار هم قرار داد که در آن معاون سازمان محیط زیست میگفت چرا اینقدر مساله آلودگی هوا را بزرگ میکنید، آلودگی هم مثل برف و باران چیز طبیعی است و نمیشود کاری هم برای آن کرد!
این دست اتفاقات به وضوح نشان میدهد این رسانهها و افرادی که برای آن سیاستگذاری میکنند نه تنها ذرهای دغدغه جان، سلامتی و نگرانی مردم را ندارند، بلکه در هر موقعیتی برای تخریب دولت حاضرند بی هیچ ملاحظهای افکار عمومی را به بازی بگیرند و برای منافع لحظهای، مردم را مشوش و نگران کنند. هر چقدر مرگ اعداد و ارقامش بزرگتر باشد، آنها راضیتر و خشنودترند، با اشتیاق، خبر پشت خبر منتشر میکنند و هر چقدر مردم ناامیدتر و آشفتهتر شوند، آنها موفقتر بودهاند.
البته فضا سازی رسانه ای محکوم به شکست هست ولی نکته ای فراموش نکنیم حادثه قطار تبریز مشهد خارج شدن از ریل نبوده بلکه تصادف شاخ به شاخ بوده که در نوع خود بحثبرانگیز هست یعنی اگر قطار لرستان از ریل خارج میشد ما تعجبی نمیکردیم ولی تصادف شاخ به شاخ با سیستم atc جای سوال دارد چرا متصدی کنترل چراغ قرمز نادیده گرفت؟؟؟ همین اشتباه منجر به فاجعه شده برنامه ای را من در اینترنت دیدم بنام پیام اضطراری که بررسی موشکافانه حوادثهوایی میپرداختند و جالب بعد از ان تجربه صنعت هوایی تکامل میافت و مجهز تر مثلا قبلا اتاق خلبان در ضد گلوله نداشت ولی با سقوط یک هواپیما و تجربه ان در ضد گلوله در هواپیما تعبیه شد بگونه ای که امروزه تا خلبان نخواهد در هواپیمای امروزی ادم ربایان قادر به ورود به اتاق خلبان نیستند حتی به حالات روحی عوامل خلبان و کنترل در زمین توجه میکردند و سابقه ناراحتی اعصاب و بعد ان تصمیم گرفتند خلبانان بطور مداوم مورد ازمایش روانی قرار بگیرند الان باید دید ما به این حادثه هم اینگونه علمی باشد و تیم خبره ای به بررسی حادثه از همه جوانب بپردازد تا شاید همین حادثه زمینه ارتقا و تکامل تحول باشد
دروغ مسیولین راه اهن قابل گذشت نیست عامل سانحه سیستم atc بوده. مامور این راه اهن مقصر نیستند دوباره مدیران قصر در نرند. چقدر مانور کردند. رو این سیستم وچقدر هزینه. شرم اوره.
سلام «شور حسینی» واژه خوبی نیست! لطفا با کلمه " شور " جایگزین کنید. با تشکر
اتفاق شور حسینی شما رو برداشته برو جایزتو بگیر
گندی که زده شده با دلواپس خواندن منتقدین ماست مالی نمی شه برادر یاد بگیر که به جای حمایت کور کورانه نقاط ضعف را پیدا کنی و از این حادثه درس بگیری در هر جای دنیا این اتفاق می افتاد طرف خودکشی میکرد یا استعفا می داد جز کشور ما که امثال شما طلبکار ملت هم هستید
برخی از اظهارات این رسانهنماها و کارشناسان همیشه دلواپسشان را مرور میکنم که عمق رفتار غیرحرفهای و غیرانسانی در اینباره را بیان کنم. کارشناسی اینطور این حادثه را تحلیل کرده: «وقتی نیروهای فنی، متخصص، کارآمد و شایسته را کنار میگذارند و کار را به افراد نالایق و کمتجربه میسپارند نتیجهاش میشود همین. حالا آقایان متملق، چاپلوس و فرصتطلب باید بیایند و پاسخگو باشند. وقوع همچین سانحهای را ماههاست متصور هستیم، مثل روز روشن بود». کجای این سخن غلط است که سراسیمه به فکر پاسخ آن بر آمدید تین نیوز عزیز بی طرفی خود را حفظ کن که اینجا پای خون هموطنانت در میان است
تروما از نظر روانشناختی نیز تجربه ای هیجانی دردناک، پریشان کننده و ناگهانی است و می تواند عامل انسانی یا طبیعی داشته باشد.
دردی که بازماندگان از حادثه هایی از این دست می کشند و آسیبی که خبرنگار در پوشش این رویدادها می بیند، طرحِ بحث«تروما» یا «آسیب و شوک روانی ناشی از حادثه» را در روزنامه نگاری ناگزیر می کند. این بحثدر حیطه روزنامه نگاری تروما قرار می گیرد.
برداشت من از این یادداشت همه بد هستند جز وزیر و مدیر عامل راه آهن و نویسنده این یادداشت خود شما که از رسانه ملی در یک جانبه نگریی جلوتری
بارها از مدیران ارشد راه آهن خواستیم که مشاغل کنترل ترافیک را که بعنوان برج مراقبت راه آهن معروف است و حاکمیتی ترین شغل راه آهن نیز محسوب میشود دریابند اما نبود گوش شنوا.
اکنون که داغی بزرگ قلب ایران عزیز را جریحه دار کرد آیا وقت آن نرسیده است که توجهی به معیشت و صور استخدامی کارکنان مشاغل کنترل ترافیک شود.
آری در این شغل نیروی شرکتی بکارگرفته شده است که کوچکترین امنیت شغلی ندارد چ برسد وضع مناسب معیشتی. از شما رییس جمهور محترم تقاضا مندیم برای پیشگیری از چنین فجایعی درد دل همکاران کنترل ترافیک راه آهن را بشنوید و از مدیران ارشد راه آهن بخواهید تبعیض ایجاد کرده را برچینند و کمی هم صنف ترافیک را دریابند
خیالتان راحت شد؟ فقط میخواستید آقای پورسیدآقایی برود؟ حالا ببینیم چه گلی به سر راه آهن می زند