مشکلات تردد شهرهای ما چرا حل نمیشود؟
تین نیوز | چندی پیش اعلام كردیم كه كارگروه مشكلات ترافیكی سوال مهمی را طرح كرده است:
هنگامیكه وضع ترافیك خودرو و زمان جابجایی مردم با حمل و نقل همگانی در مثلا 20 سال اخیر در كلان شهرها مقایسه میشود، به نتیجه عجیبی برخورد میكنیم:
علی رغم صرف هزینههای بسیار، ساخت معابر و بزرگراهها، زیرگذرها و روگذرها، تونلها، متروها، مسیرهای ویژه اتوبوس، افزایش ناوگان اتوبوس و تاكسی، مسیرهای دوچرخه و .......... همچنان زمان رسیدن مقصد چه با خودروی شخصی و چه با حمل و نقل عمومی افزایش یافته و در حال افزایش است !
پس چه باید بكنیم؟
همین كارها را ادامه دهیم؟
اگر همین كارهای گذشته را ادامه دهیم، آیا 5 سال بعد یا 10 یا 20 سال بعد مشكل حل میشود یا بیشتر میشود؟
اگر همین كارهای گذشته را با سرعت 10 برابر ادامه دهیم چطور؟
مگر كلیدی ترین راه حل ترافیك ؛ توسعه و بهبود حمل و نقل همگانی نیست؟ ما در اكثر شهرهای بزرگ در سال های اخیر توسعه بسیاری در حمل و نقل همگانی داده ایم . پس چرا مشكل حل نمی شود؟
اگر راه حل ساخت بزرگراه و رفع گلوگاه های آن است ؛ ما در سال های گذشته در كلان شهرها بیشترین مقدار ساخت معابر را داشته ایم . پس چرا وضع بدتر شده ؟
اگر این كارها درست نیست، پس چه كاری باید انجام دهیم كه ندادهایم؟ یا چه كاری نباید انجام می دادیم ؛ كه داده ایم؟
بالاخره كلید حل این معما كجاست؟
حتما قبل از مطالعه نظر اولیه كارگروه ؛ خودتان به پاسخ فكر كنید .
...
هم اكنون به پاسخ سوال فوق می پردازیم. این پاسخ ؛ جمع بندی كارگروه مشكلات ترافیكی است و 2 جلسه در شورا به بحث گذاشته شده و نتیجه نهائی آن در اوایل سال 1391 مشخص و اعلام خواهد شد.
پاسخ:
- مشكلات ما :
1- حمل و نقل از خیلی چیزها تاثیر می پذیرد (مثل شهرسازی ؛ اقتصاد شهری مانند حاشیه نشینی و ...) . پس پاسخ همه مسائل حمل و نقل در بخش حمل و نقل نیست. مهم : اما بخش حمل و نقل باید آن را دنبال نماید و از سایر بخش ها پیگیری و مطالبه كند.
2- دیدگاه مردم و مسئولین در مسائل كلان كشوری باید اصلاح شود. مثلا : لزوما همه روستاها نباید تبدیل به شهر گردند و همه شهرها نباید تبدیل به شهرهای بزرگ شوند و لزوما نباید زندگی در شهرهای بزرگ بهتر باشد و ..........
3- دیدگاه مردم و مسئولین در موضوعات حمل و نقل باید اصلاح شود . لزوما هر فردی كه خودرو ندارد یا از حمل و نقل همگانی یا تاكسی استفاده می كند ؛ جزو اقشار محروم نباید تلقی شود. مدیر موفق و خدمتگذار مدیری نیست كه ساخت و ساز بیشتری انجام دهد ؛ بلكه باید از امكانات موجود بیشتر استفاده كرد. گاهی انجام ندادن یك كار بهترین اقدام است.
4- در موضوع حمل و نقل ؛ همواره سیاست های متناقض را پیش گرفته ایم. با انجام اقدامات ناكافی و گاهی با انجام اقدامات اضافی و زیاد و با انجام امور در غیر زمان خودش(زمان نامناسب) و ..... باعث خنثی شدن آثار مثبت كارها با یكدیگر ؛ ایجاد آثار منفی و تشدید مشكل شده ایم.
5- پروژه های حمل و نقلی انجام شده در سطح شهرها ؛ مردم را به سمت مد خاصی سوق نمی دهد (یا به سمت همه مدها سوق می دهد. یعنی خنثی). این بند را بیشتر توضیح می دهیم :
- ما با انجام پروژههایی در جهت تقویت حمل و نقل همگانی، مردم را به حمل و نقل همگانی سوق میدهیم . این بهترین كاری بوده كه می توانستیم انجام دهیم و انجام داه ایم. ولی همزمان با این كار؛ با انجام پروژههایی در زمینه توسعه معابر، مطلوبیت استفاده از خودروی شخصی را بالا میبریم.
- پس : این دوكار همدیگر را خنثی میكنند. در نتیجه همچنان ملاحظه میگردد كه صرفا افراد بدون خودرو از حمل و نقل همگانی استتفاده میكنند و آن ها هم اگر استطاعت مالی داشته باشند؛ خودرو تهیه میكنند. زیرا در اكثر كلان شهرها علی رغم توسعه زیاد حمل و نقل همگانی ، همچنان در اكثر موارد با خودروی شخصی زودتر (خیلی زودتر) و خیلی راحت تر میتوان به مقصد رسید (علی رغم وجود ترافیك شدید) و هرچه به سمت توسعه ظرفیت معابر میرویم، این گرایش افزایش پیدا میكند. علی الخصوص كه در كشور ما هزینه پاركینگ نیز فوق العاده پایین است و هزینه سوخت هم همچنان پایین است. اگر افراد
این گرایش را نمی داشتند ؛ جای تعجب داشت.
- پس : اینطور نیست كه ما كم كار كرده باشیم. اتفاقا خیلی هم زیاد كاركردهایم. تا حدی كه برخی اقدامات ما اثر اقدامات دیگر ما را خنثی كرده است.
- هدف از توسعه هر مد حمل و نقلی باید برای جهت دهی به تقاضای سفر به سمت آن مد باشد. اگر میخواهیم تقاضای سفر را به سمت برخی از مدهای حمل و نقلی سوق دهیم، باید این مدها را دائما تقویت كنیم و حتما نباید مدهای رقیب را تقویت كنیم. زیرا قطعا اثر همدیگر را خنثی می كنند. همانطور كه برخی غذاها با هم سازگاری ندارند و خوردن همزمان آنها اثر مثبت یكدیگر را خنثی میكنند.
- حال اگر ما همه را با هم تقویت كنیم چه میشود؟ همین اتفاقی می افتد كه امروز میبینیم : ترافیك + آلودگی هوا+ زمان طولانی سفر با حمل و نقل همگانی (علی رغم وجود مترو و خطوط ویژه، اتوبوس و ...) و گرایش قطعی خودروهای شخصی به ادامه كار خود.
تجربه جهانی نشان میدهد:
- اگر هدف جابجایی انسانها باشد، مشكل قابل حل است و خیلی كارها میتوانیم انجام دهیم. اما اگر هدف جابجایی خودروها باشد، هیچ كاری نمیتوانیم بكنیم. همانطور كه در هیچ كجای دنیا این مشكل را حل نكردهاند.
- اگر هدف توسعه حمل و نقل عمومی باشد، كاربریهای ما و شهرسازیها نیز اصلاح میشود و بر مبنای TOD شكل میگیرد. در اینصورت دیگر در هر جایی بلند مرنبه سازی انجام نمیدهیم كه مردم راهی جز حركت با خودروی شخصی نداشته باشند.
- حتما برای مد شخصی باید محدودیت ایجاد كرد : با اخذ عوارض (پول اسفالت، آلودگی هوا، پلیس، پاركینگ و .... را خودروی شخصی باید بدهد).
* با عدم توسعه معابر و حتی اجرای رژیم معابر
* با افزایش چراغهای راهنمایی به نفع اتوبوس و عابر پیاده
* با ...............