◄ معاینه فنی در کژراهه
مراکز معاینه فنی بعد از چند سال مرارت و سختی به یک شرایط پایداری اولیه رسیده بودند که با تفکرات غلط و سوءمدیریت سازمان شهرداریها که همیشه گریبان مراکز معاینه فنی گرفته و از میسر اصلی خود منحرف کرده و آن را در یک کژراهه قرار دادهاند.
عباس مجیدی نژاد*: مراکز معاینه فنی بعد از چند سال مرارت و سختی به یک شرایط پایداری اولیه رسیده بودند که با تفکرات غلط و سوءمدیریت سازمان شهرداریها که همیشه گریبان مراکز معاینه فنی گرفته و از میسر اصلی خود منحرف کرده و آن را در یک کژراهه قرار دادهاند.
البته تمامی معضلات موجود خارج از مقال حاضر است. اما در این مجمل به یکی از شکستهای به وجود آمده در بخش خودروهای دوگانهسوز اشاره میکنیم.
با تئوری غلط و نابهجای «راه بینداز و جا بینداز» این میسر نادرست پیریزی شد. بدون در نظر گرفتن زیرساختهای لازم برای این فرایند و عدم مطالعه وضعیت موجود ساختار فعلی و با تحمل سلایق شخصی و سازمان محوری اساس این انحراف گذاشته شد.
در تحلیل از شرایط موجود نکته مهم الزام وجود استاندارد برای این فرایند است. گرچه استانداردهای 9747 و 9426 برای آزمودن ادواری و آزمودن مخازن و استاندارد 5601 بر ای تعیین الزامات کارگاههای خدمات خودروهای گازسوز وجود داشته اما به دلیل عدم حضور مستقیم اداره کل استاندارد در این فرایند عملاً سازمانهای مختلف بر اساس سلایق شخصی خود استاندارد را تعریف کرده و عمل مینمایند. در مراکز معاینه فنی چندین میلیون تومان هزینه برای هر کارگاه تست ادواری میشود با وسایل و تجهیزاتی که برای این فرایند نیازی بدانها نبوده و اما در صورتی که در کنار این سختگیری بیهوده و نادرست توسط اتحادیه دیگری کارگاهها با وجود الزامات قانونی مانند قارچ در دو ماه 200 واحد تأسیس میشوند و در هیچیک از آنها الزامات قانونی موجود در استانداردها برخوردار نبوده و صرفاً به دلیل کسب درآمدی مادی خود در این وادی انداختهاند. این شرایط به وجود آمده به دلیل اهمال سازمانهای ذیربط در کارگروه مراکز معاینه فنی خودرو کشور بوده و عارضه این اهمالکاری حقوق شهروندان را تضییع کرده است.
البته اطلاعات آماری درستی از تعداد خودروهای دوگانهسوز در اختیار نیست. از قراین معلوم حدود دو میلیون چهارصد هزار خودرو توسط خودروسازها با درج در کارت وجود داشته و حدود یکمیلیون خودرو توسط کارگاههای نصب دوگانهسوز شدهاند و حدود دو میلیون خودرو توسط کارگاهها غیرمجاز نصبشده، وجود دارد .مشکل اساسی در این فرایند عدم هماهنگی سازمان متولی در این چند سال بوده است که امروز هم به قوت خود باقی است.این افتراق و سازمان محوری در کارگروه کشوری مراکز معاینه فنی عملاً یک نظام ملوکالطوایفی مدرن به وجود آورده است. در استان کارگروه استان حکمی صادر میکند و در هر شهر و یا شهرستان حکمی دیگر عاقبت مراکز مغموم مردم مستأصل از بیاخلاقی مدیران ناکارآمد.
سؤالات متعددی با وضعیت به وجود آمده در ذهن متبادر میشود.برای مثل:
برای تائید اداره کل استاندارد در این فرایند چه راهکاری اندیشیده شده و جایگاه سازمانی ادارهکل استاندارد در این فرایند کجاست؟ در ضمن این سازمان در 15 سال گذشته در مورد خودروهای دوگانهسوز چه نظارتی را اعمال کرده است؟
نظر پلیس راهور در مورد این فرایند چیست و آیا برای اصلاح کارتهای خودروهای دوگانهسوز اقدامات لازم انجام خواهد داد؟ از همه مهمتر در صورت عدم اقدام پلیس برای تغییر کارت خودروها این پروسه ابتر نخواهد ماند؟
سازمان محیطزیست در این فرایند چه جایگاهی دارد و آیا نیاید مقادیر سوخت در کارکرد موتور بر روی سیستم گاز تعیین و ابلاغ گردد و آیا تاکنون اقدامی صورت گرفته است؟
این ساختار معیوب و معضل دار چند سال است که ادامه حیات داشته و برای احیای آن برنامهریزی لازم است نه آن که دنکیشوتوار به صحرای ناکجاآباد زده شود و برای مردم مزاحمت ایجاد کرد. در شرایط موجود همکاری لازم در جهت ایجاد بستری مناسب برای شهروندان که دارای خودروهای دوگانهسوز هستند به ضرس قاطع میتوان گفت وجود ندارد و عامل آن را در عدم همکاری لازم فیمابین سازمانهای موجود در کارگروه مراکز معاینه فنی باید دانست.عدم همکاری موجود را نیز در سوءمدیریت سازمان شهرداریهاست که خود را متولی این امر میداند.
در بحث عدم وجود زیرساختها که مدیران محترم خود اقرار به این مطلب داشتهاند و تقاضای سه ماه مهلت برای ایجاد بستر و زیرساختهای لازم را کردهاند، چگونه زیرساخت فرایندی وجود ندارد اما فرایند راهاندازی کرده و از آن جالبتر اینکه آن را ضروری هم قلمداد میکنند. در پانزده سال گذشته چگونه گذران شده بود و چه شرایطی حاکم بوده که ضرورت راهاندازی یک طرح ابتر اولویت پیدا میکند.
نکته مغفول مانده اینکه مراکز معاینه فنی خودرو در این فرایند بهصورت ناقص تست میکنند. اگر تست ناقص بوده و تکمیلنشده چگونه برگ برچسب تحویل میگیرد.حال اگر در این اثنا اتفاقی رخ بدهد چه کسی مسئول و مقصر است.این سیاست بیشک بازی کردن با آبروی مراکز معاینه فنی بوده و مرارتهای چند سال مراکز را به ابهام میبرد.و در انتها مدیران متولی در معاینه فنی به مصداق این شعر مولانا معاینه فنی را چگونه تعریف میکنند.
گفت چه صورت زنم ای پهلوان
گفت برزن صورت شیر ژیان.........
شیر بی دم و سر و اشکم که دید
اینچنین شیری خدا خود نا آفرید
و بعد مولانا پند میدهد که تحمل نیش سوزن را داشته باش تا به مقصود رسی :
ای برادر صبر کن بر درد نیش
تا رهی از نیش نفس گبر خویش
*رئیس هیئتمدیره انجمن صنفی مراکز معاینه فنی