چرا نمی توانیم خصوصی سازی کنیم؟
اگر حاکمیت می خواهد اقتصاد مردمی داشته باشد، باید الزامات همکاری با بخش خصوصی واقعی را فرابگیرد.
اگر حاکمیت می خواهد اقتصاد مردمی داشته باشد، باید الزامات همکاری با بخش خصوصی واقعی را فرابگیرد.
برای توسعه یک تعریف خیلی ساده می گویم: توسعه یعنی استاد دانشگاه باید بیشتر مطالعه کند، کارگر سخت تر کار کند؛ پلیس وظیفه شناس تر باشد، و همه مردم در راستای شغل و وظایف خود تلاش و همت بیشتری کنند.
از فرط آلودگی هوا، بسیاری از ادارات و دانشگاه ها و مدارس تعطیل شدند. همه ما از خودمان می پرسیم 10 سال قبل که اوضاع این طور نبوده، ده سال آینده چطور خواهد شد وقتی که تعداد خودروها به مراتب بیشتر می شود؟ آیا اصلا ادامه زندگی ممکن خواهد بود؟
محصول خوب نتیجه یک فرایند خوب است. اگر بخواهیم به نتیجه مطلوب برسیم باید سلسله تصمیمات درست اما سختی بگیریم. میانبری وجود ندارد که از تصمیمات آسان و غلط بشود به نتایج خوب رسید.
یکی از اشکالات نظم سیاسی موجود آن است که مشکلات را به نوبت حل نمیکند و مسوولان امر تصمیمگیری درباره یک مساله و مواجهه جدی با یک معضل را به تعویق میاندازند. نتیجه این وضع حل شدن مشکل نیست.
سمتوسوی بازارها رصد شد.
اگر امروز که شاهد هزینه بالای جنگهای خیایابی هستیم به تصمیم جدید برسیم میتوانیم با یک برنامه منطقی تا 10 سال بعد وضعیتی کاملاً متفاوت داشته باشیم.
«سیاستمداران مجبور میشوند برای پنهانکردن اشتباهاتشان به مردم باج بدهند اما بالاخره مجبورند هزینهها را هم بهنوعی جبران کنند».
همه میخواهند بدانند مسیر آینده کجاست؟ افق طلوع اقتصادِ در انزوای ایران کجاست؟ در این مقاله به موقعیت امروز اقتصاد ایران و خاستگاه رشد آن اشاره شده است؛ با هم بخوانیم.
چرا کشوری که همه نهادهای رشد را در خود دارد خروجیای ندارد؟ یک سر این ماجرا حتما به اقتصاد سیاسی بازمیگردد.