| کد خبر: 65091 |

تمرکز جمعیتی در کلان‌شهرها

تین نیوز | تمرکز جمعیتی در کلان‌شهرهای کشور امروز به یکی از معضلات ترافیکی و زیست محیطی تبدیل شده به طوری که بر اساس اعلام مکرر مقامات وزارت راه‌وشهرسازی 30 درصد جمعیت کشور در 8 کلان‌شهر ایران متمرکز شده است.

بر اساس گزارش مرکز آمار ایران، استان تهران با  45درصد، بیشترین سهم از ارزش افزوده بخش مستغلات، كرایه و خدمات كسب‌وكار كشور را در سال 1390 داشته است. استان خراسان رضوی با  7 درصد و البرز با 5درصد پس از استان تهران جای گرفته‌اند.

این سه استان 58درصد از ارزش افزوده بخش مستغلات، كرایه و خدمات كسب وكار كشور را ایجاد كرده‌اند. استان‌های چهارمحال و بختیاری، كهکیلویه و بویراحمد و ایلام كمترین سهم از ارزش افزوده بخش مورد نظر را داشته‌اند. 10 استان كشور كه در رتبه‌بندی استان‌ها از نظر سهم ارزش افزوده پایین‌ترین رده‌ها را داشته‌اند، جمعا 21/ 5درصد ارزش افزوده بخش مستغلات، كرایه و خدمات كسب وكار كشور را پدید آورده‌اند.

بررسی نتایج سرشماری‌ها نشان می‌دهد كه نسبت شهرنشینی ایران از 31‌درصد در سال 1335 به 71‌درصد در سال 1390 رسیده است. به این ترتیب طی نیم‌قرن گذشته جمعیت مناطق شهری بالغ بر 9 برابر شده است. در حال حاضر با معكوس شدن نسبت جمعیت شهری به روستایی، از یكسو مشكلات شهرنشینی و چالش‌های اجتماعی و زیست محیطی ناشی از رشد بی‌رویه شهرها دردسرساز شده و از سوی دیگر خالی شدن مراكز جمعیتی قدیمی به خصوص در مناطق مرزی، آسیب‌هایی را متوجه كشور كرده است.

با این حال، وزارت راه‌وشهرسازی اخیرا پیشنهاد كرد، برنامه‌های ساخت و تامین مسكن، به سمت شهرهای كوچك هدایت شود و از تمركز ساخت‌وساز در كلان‌شهرها خودداری شود.
صفحه امروز باشگاه اقتصاددانان به همین موضوع اختصاص یافته است.

پراكنش مطلوب جمعیت شهری

نرگس رزبان
کارشناس اقتصاد مسکن
علاوه بر روند رو به تزاید شهرنشینی طی دهه‌های اخیر، تمركز جمعیت در كلان‌شهرها مشكلات و مسائل جدیدی را در سطوح ملی و محلی ایجادكرده است. بدل شدن كلان‌شهرها به كانون‌های جذب جمعیت و رشد قارچ‌گونه شهرها عمدتا ریشه در مسائل اقتصادی دارد. خیل عظیم جمعیت جوان، بیكار و عمدتا تحصیلكرده، به منظور دستیابی به فرصت‌های شغلی، دسترسی به خدمات رفاهی، آموزشی، بهداشتی، فرهنگی، ادامه تحصیل و... به شهرهای بزرگ عزیمت کرده‌اند كه این امر تغییرات ناگهانی در ضرباهنگ شهرنشینی را در پی داشته است.


بی‌شك رشد قارچ‌‌‌گونه و بی‌رویه شهرهای بزرگ، چالش‌های زیست‌محیطی و آلودگی‌های صوتی، ترافیك، کاهش كیفیت زندگی (كه بر سلامت روانی شهروندان اثر‌گذار است)، معضلات مربوط به تامین خدمات، تامین آب شرب، گاز و برق شهرهای بزرگ را به دنبال خواهد داشت. به علاوه توجه به این نكته ضروری است كه هزینه‌ نگهداری شهرها، با فزونی گستره شهر به صورت تصاعدی افزایش خواهد یافت و از این ناحیه هزینه‌های گزافی به دولت‌های محلی تحمیل خواهد شد. همچنین عزیمت روستائیان و ساكنان نقاط مرزی به شهرهاو محدوده‌های داخلی، منجر به از دست رفتن بخشی از نیروهای بالقوه جمعیتی به عنوان تامین‌كنندگان امنیت غذایی پایدار كشور و نیز افت امنیت مرزهای دفاعی خواهد شد.

معضل پراكنش نامطلوب جمعیت و نبود توسعه متوازن شهری علاوه بر بروز معضلات شهرنشینی از حیث استراتژیك بسیار حائز اهمیت است. عدم تعادل‌های ناشی از این پدیده منجر به سهولت در نفوذپذیری بیگانگان از طریق نقاط مرزی و سواحل شده و تهدیدی برای كشور محسوب می‌شود. به نظر می‌رسد ادامه این روند به تدریج بحران‌ها و معضلات بزرگ‌تری را به وجود آورد. در جداول زیر تحولات جمعیتی در نقاط شهری و روستایی از سال 1335 تا 1390 و نیز تحولات جمعیتی عمده كلان‌شهرها در همان دوره نشان داده شده است.

همان‌گونه كه در جدول فوق مشاهده می‌شود نسبت جمعیت شهرنشین از یك روند افزایشی تبعیت كرده و از 31 درصد در سال 1335 به 71 درصد در سال 1390 رسیده كه خود گواهی بر تمركز جمعیت در نقاط خاص و عدم تقارن آن است.
همچنین جدول شماره 2 گواه تمركز جمعیت در كلان‌شهرها است. اطلاعات فوق حاكی از سكونت حدود 30 درصد از جمعیت شهری كشور در 5 كلان‌شهر در سال 1390 است (بیش از 20 درصد از جمعیت كل كشور در 5 كلان‌شهر سكنی گزیده‌اند). نكته قابل توجه دیگر این است كه جمعیت ساكن در شهر تهران در مقایسه با سایر كلان‌شهرها بسیار زیاد است به طوری كه شهر تهران به تنهایی بیش از 15 درصد از جمعیت شهری كشور را در خود جای داده است.

از این رو ایجاد راهكارهایی در راستای جلوگیری از گسیل جمعیت به شهرهای بزرگ و ایجاد جذابیت در كانون‌های مختلف جمعیتی و دستیابی به توسعه متوازن دارای اهمیت است. در این راستا اشتغال و ایجاد فرصت‌های شغلی اولین گامی است كه به منظور نگهداشت جمعیت در مناطق مختلف به ذهن متبادر می‌شود. اما با توجه به شرایط حاكم بر اقتصاد كشور، شاید جست‌وجوی روش‌های پرهزینه و زمانبر از جمله ایجاد واحدهای صنعتی بزرگ و ... در رفع این معضل بهترین راه‌حل نباشد. این فرآیندها اغلب دیربازده بوده و ممكن است دستیابی به اهداف مورد نظر را به تاخیر اندازد.

بررسی ویژگی‌های اقلیمی و زیست محیطی مناطق مختلف شهری، حاكی از وجود پتانسیل‌ها و ظرفیت‌های مناسبی برای توسعه سرمایه‌گذاری‌های محلی و وجود ظرفیت‌های نسبی در مناطق مختلف كشور است كه با تمركز بر آن می‌توان به ایجاد فرصت‌های جدید شغلی و پیامدهای مثبت اشتغال‌زایی دست یافت. جاذبه‌های گردشگری و كشاورزی از جمله مزایای نسبی كشور است كه در اقصی نقاط به تناسب اقلیم و شرایط خاص خود یافت می‌شود. به عنوان مثال وجود ظرفیت‌های بالقوه در مناطق كویری كشور از جمله وجود غارهای نمكی، تمركز بر خواص درمانی ماسه‌زارها و شن‌زارها و زیبای‌های آن می‌تواند به جاذبه‌‌های گردشگری بدل شود. به همین ترتیب می‌توان موارد مشابهی را در نقاط ساحلی، كوهستانی و... یافت. مزیت نسبی كشور در مقوله آب و هوا و رویت چهار فصل به طور همزمان، فرصت مناسبی برای بهره‌برداری بهینه از محصولات كشاورزی در بازارهای خارجی خواهد بود. تمركز بر به فعل درآوردن جاذبه‌های گردشگری و جذب توریست، توسعه صنعتی بخش كشاورزی و ... به مراتب كم‌هزینه‌تر بوده و در مدت زمان كوتاه‌تری منتج به نتیجه خواهد شد.

مساله عدم آموزش كافی و عدم اطلاع ساكنان محلی یا ناآشنایی با روش‌های بهره‌برداری از منابع طبیعی و خدادادی منجر به این شده كه عامه مردم در خلق ایده‌های نو، استفاده از فرصت‌ها و ایفای نقش كارآفرین با مشكل مواجه شوند. از این رو به نظر می‌رسد ایجاد حداقل آگاهی و دانش در مردم در راستای استفاده از ظرفیت‌های محلی، بهره‌مندی از فرصت‌ها و ترغیب ساكنان در كشف فرصت‌های جدید موثر واقع شود.

شایان توجه است كه برنامه تمركززدایی فرآیندی یكباره و یك‌شبه نخواهد بود، بدون شك اجرای چنین طرح عظیمی مستلزم یك برنامه‌ریزی هماهنگ و منطقی، قصد و اراده سیاسی ‌و ایجاد ابزارهای لازم برای تحقق آن است. به منظور دستیابی به این هدف آموزش، تغییر تفكر و نگرش‌ها، تدوین برنامه‌های مشاركتی و هماهنگ‌سازی تصمیمات در سطوح كشوری حائز اهمیت است. به عنوان مثال نمی‌توان امتیازات خاص آموزشی، صنعتی و... را برای كلان‌شهرها قائل شد و انتظار مهاجرت معكوس یا عدم تمركززدایی داشت. همچنین تمركز بر شیوه بهره‌مندی از منابع و مشاركت بخش خصوصی در این زمینه مفید خواهد بود.

به نظر می‌رسد تغییر مسیر مبتنی بر مزیت‌های نسبی یا خلق این مزیت‌ها، علاوه بر سهولت دستیابی به تمركززدایی شهری و بازتوزیع جمعیتی، كشور را در مسیر رشد و توسعه بیشتر قرار خواهد داد.

 



احزاب سیاسی و طرح‌های جمعیتی

علیرضا وزیری‌زاده
کارشناس توسعه شهری
تمرکززدایی از تهران موضوعی است که سابقه آن به برنامه‌های توسعه پیش از انقلاب برمی‌گردد. بیش از 50 سال است که گسترش شهر تهران وضعیت نامتناسبی به خود گرفته و این شهر مرکزی فرصت‌های توسعه را از دیگر شهرها سلب می‌کند.

به این ترتیب برنامه‌ها و طرح‌های مختلفی طی این مدت برای مقابله با تمرکز جمعیت و فعالیت در تهران ارائه شده که مهم‌ترین آنها طرح انتقال پایتخت یا طرح انتقال وزارتخانه‌ها به شهرهای دیگر بوده است. این طرح‌ها تا به امروزیا عملیاتی نشده‌ یا در عمل ناکام مانده‌اند.
برای بررسی ابعاد موضوع تمرکززدایی از شهر تهران، در ابتدا توجه به چند نکته ضروری است:

الف- وضعیت تمرکز جمعیتی و فعالیتی در شهر تهران در مقایسه با سایر کشور‌های در حال توسعه، وضعیت بسیار بغرنجی نیست. در سلسله‌ مراتب جمعیتی شهرهای ایران بعد از تهران مشهد با بیش از 2 میلیون جمعیت و بعد از آن شهرهای تبریز، اصفهان، شیراز، اهواز، قم و کرمانشاه با جمعیتی بیش از یک میلیون نفر قرار دارند. در بسیاری از کشورهای درحال توسعه نظیر مصر، مکزیک، برزیل، نیجریه و ترکیه همین وضعیت حتی با شدت بیشتری به‌چشم می‌خورد. بررسی وضعیت شهرنشینی در کشورهای درحال توسعه این واقعیت را آشکار می‌سازد که در اغلب کشور‌های پرجمعیت، یک شهر مرکزی که در آن جمعیت و فعالیت‌های اصلی کشور متمرکز شده‌اند وجود دارد.

ب- در بسیاری از کشورهای توسعه یافته نیز نظیر فرانسه و انگلستان پدیده تمرکز جمعیت و فعالیت در شهر مرکزی به چشم می‌خورد. فاصله بین لندن و پاریس باسایر شهرهای رتبه بعدی نظیر بیرمنگام و منچستر و مارسی امری کاملا مشهود است، به گونه‌ای که مقابله با این وضعیت در موضع‌گیری احزاب سیاسی این کشور طنین‌انداز شده است. معمولا با قدرت گرفتن احزاب چپ‌گرا در این کشورها سیاست‌های مقابله با تمرکز در شهر مرکزی شدت می‌گیرد و بالعکس احزاب راست‌گرا به‌طور سنتی مخالف مقابله با این روند هستند.

ج- امروزه پدیده ظهور کلان‌شهرها در جهان، خصوصا در آسیا، به امری فراگیر تبدیل شده است. تعداد شهرهای بیش از پنج میلیون و 10 میلیون از مرز 50 شهر فراتر رفته و این تعداد در حال گسترش است. به این ترتیب وجود یک کلان‌شهر در ذات خود را نمی‌توان به‌عنوان یک امر غیرعادی به‌شمار آورد. در واقع وجود کلان‌شهرها مظهر پدیده شهرنشینی در قرن معاصر است. توسعه روزافزون فعالیت‌های خدماتی و سودآوری نسبی بیشتری که این فعالیت‌ها ایجاد می‌کنند از یک طرف، و از طرف دیگر ارزش‌افزوده‌ای که از همجواری این فعالیت‌ها ناشی می‌شود علت اصلی گسترش و توسعه روزافزون کلان شهرها در دنیا است.
د- بررسی آمارهای سرشماری دوره‌های گذشته در کشور نشان می‌دهد که رشد جمعیتی شهر تهران روند کاهشی قابل ملاحظه‌ای داشته است. اگر همین روند ادامه پیدا کند، می‌توان انتظار داشت تا در آینده روند افزایش تمرکزگرایی در شهر تهران متوقف شود.

نکات ذکر شده معطوف به وضع موجود کشور و مقایسه آن با کشورهای دیگر در جهان است. در خصوص با مساله تمرکز جمعیتی و فعالیتی در یک شهر خاص معمولا دو رویکرد وجود دارد. رویکرد اول این اتفاق را روندی طبیعی که متاثر از جریان اقتصادی و برهمکنش نیروهای اجتماعی و سیاسی است، قلمداد می‌کند. بر این اساس طرفداران این رویکرد هرگونه سیاستی راکه به مقابله با این روند منجر شود، محکوم به شکست در برابر جریان اقتصاد بازار می‌داند. از طرف دیگر این افراد به نقش مهم شهر مرکزی در جریان اقتصادی کشور اشاره می‌کنند و تضعیف موقعیت این شهر را در اصطلاح به «سر بریدن غازی که تخم طلا می‌گذارد» تشبیه می‌کند. در واقع طرفداران این رویکرد تاحد زیادی به توان رقابتی این شهرها به‌عنوان «شهر جهانی» اشاره می‌کنند و سیاست‌های تمرکززدایی را در عمل موجب کاهش توان رقابتی شهر در عرصه جهانی به‌شمار می‌آورند که می‌تواند بر کل اقتصاد کشور تاثیرات منفی برجای بگذارند.

از طرف دیگر در مقابل مخالفان این رویکرد به تاثیرات منفی (خصوصا اجتماعی) تمرکزگرایی اشاره می‌کنند. تبدیل شدن یک شهر به مرکز و سایر شهرهای کشور به حاشیه‌ای که در زیر سایه سنگین سلطه اقتصادی و در نتیجه اجتماعی و فرهنگی شهر مرکزی قرار دارد، باعث ایجاد شکاف بین گروه‌های جمعیتی در کشور می‌شود که نتایج نامطلوبی را در بلندمدت برای کشور به‌بار می‌آورد. علاوه بر این تمرکز جمعیتی و فعالیتی در یک شهر، خود آن شهر را نیز از درون گرفتار تعارضات متعدد می‌کند که از جمله می‌توان به دو قطبی‌شدن شهر به محلات فرادست و فرودست، عدم توانایی محیط طبیعی و بروز مشکلات محیط زیستی، اشاره کرد.

نتیجه آنکه اتخاذ هر سیاستی برای تمرکززدایی از شهر تهران امری بسیار دشوار است و داشتن اراده سیاسی و در اختیار داشتن منابع مالی به تنهایی برای اجرای آن کافی نیست. این امر به خاطر تعارضات برشمرده متعددی است که گریبانگیر اجرای این سیاست‌ها می‌شود. به‌همین دلیل رعایت نکات زیر باید در سیاست گذاری‌‌های مرتبط مورد توجه قرار بگیرد:

نکته اول، تمامی جنبه‌ها و ابعاد تاثیرات اقتصادی و اجتماعی هر سیاست باید به درستی مورد دقت نظر قرار گیرد و برای مقابله با اثرات منفی آن لازم است سیاست‌های متقابل همزمان و موازی برنامه‌ریزی شود.
نکته دوم، پدیده تمرکزگرایی امری مزمن است که طی سال‌ها شکل گرفته، در نتیجه برای مقابله با آن باید برنامه بلند‌مدت داشت. سیاست‌های مقطعی و کوتاه مدت قطعا سرنوشت اسلاف خود را دنبال خواهند کرد. از طرف دیگر با برنامه‌های بلند مدت می‌توان شدت اثرات منفی را در طول زمان تخفیف دهد.

نکته سوم، سیاست‌های تمرکززدایی از تهران نباید مانع اجرای برنامه‌های توسعه‌ای این شهر باشند. در حال حاضر باید برای حل معضلات متعددی که تهران با آن مواجه است چاره‌اندیشی شود که این موضوع نیازمند برنامه، منابع کافی و مدیریت کارآمد است. رها کردن این شهر و نادیده‌گرفتن مشکلات آن بخش بزرگی از اقتصاد کشور را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

و نکته آخر اینکه، لازم است سیاست‌های اجرا شده طی دوره‌های مشخصی مورد ارزیابی قرار بگیرند و اصلاح شوند. مسلم است که اتخاذ هر سیاستی بدون نقص نیست؛ اما می‌توان این نواقص را به‌تدریج و طی مدت اجرا تخفیف داد و برطرف کرد.


حمل‌ونقل ریلی درخدمت تمرکز زدایی از کلان‌شهرها

دکتر مهتا میرمقتدایی
عضو هیات علمی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی
فرهنگ تقابل شهر و روستا، سال‌ها است که در کشور ما نهادینه شده است: شخصیت یک روستایی ساده که از ده به یک شهر بزرگ آمده و نمی‌تواند خود را با شرایط جدید سازگار کند، سال‌ها است که موضوع فیلم‌های سینمایی و ادبیات داستانی است.


این شخصیت، معمولا جذب محیط به ظاهر زیبا و مدرن شهری شده و تمایلی برای بازگشت به روستا ندارد. نکته تلخ و در عین حال، طنزآمیز این داستان، تفاوت شهر و روستا است، تفاوتی که از یکسو ناشی از امکانات و خدمات گوناگون و پیشرفته شهری بوده و از سوی دیگر حاصل زندگی آزاد و بی قید و عاری از محدودیت‌های جوامع کوچک و سنتی است.

به همین سادگی می‌توان انگیزه اصلی مهاجرت به شهرهای بزرگ را تشریح کرد. اما آیا امکان دارد این جریان برعکس شده و مهاجرت از کلان‌شهرها به شهرهای کوچک و روستاها اتفاق بیفتد؟ هر چند در شرایط فعلی، این موضوع غیرمحتمل به نظر می‌رسد، اما با تداوم شرایط فعلی و لبریز شدن ظرفیت زیست محیطی کلان‌شهرها، ممکن است در آینده‌ای نه چندان دور، گریزی از آن نباشد. کلان‌شهر امروز، محیطی آلوده، شلوغ، پرتراکم و حتی نسبتا ناامن است. این محیط در عین حال، بسیار آسیب‌پذیر است: در چنین محیط پر ازدحامی، نجات جان انسان‌ها در برابر مخاطرات طبیعی بسیار دشوار به نظر می‌رسد و شیوع آسیب‌ها و بیماری‌ها، با سرعت بیشتری رخ می‌دهد.

با این حال، سیل مهاجرت به کلان‌شهرها همچنان ادامه دارد. یکی از جاذبه‌های اصلی این نواحی، مزیت اقتصادی نسبی و دسترسی به امکانات متنوع اشتغال است. همچنین، امکانات آموزشی و درمانی برتر و طیف وسیعی از خدمات فرهنگی و تفریحی، از دیگر جذابیت‌های آن به شمار می‌رود. هر چند گزینه‌های متعددی برای تمرکززدایی از کلان‌شهرها– از جمله انتقال پایتخت به عنوان راه حلی برای شهر تهران- مطرح شده است، اما با توجه به وجود زیرساخت‌های اقتصادی و فنی که طی دهه‌های اخیر در این نواحی گسترش یافته اند، به نظر نمی‌رسد که چنین گزینه‌هایی، نتایج واقعی در بر داشته باشند.

با این مقدمه، مساله تمرکز جمعیت و امکانات در کلان‌شهرها، لاینحل به نظر می‌رسد. بدیهی است که به دلیل پیچیدگی و وجوه متعدد اقتصادی، اجتماعی و فنی این مساله، حل آن با رویکردهای دفعتی و یک شبه امکان‌پذیر نباشد،اما می‌توان با اندیشیدن به راهکارهای متعادل‌تر، به‌تدریج شدت بحران را کاهش داد. تامین زیرساخت‌های خدماتی و تجهیز شبکه دسترسی، به‌عنوان یک گزینه تشویق مردم به سکونت در شهرهای کوچک و متوسط، قابل طرح است. آنچه محیط شهرهای کوچک را جذاب می‌کند، شرایط آب و هوایی بهتر، امنیت و همبستگی اجتماعی بالاتر و شرایط سکونت مناسب‌تر و در نهایت پایین بودن نسبی هزینه زندگی است.

تسهیل تردد و رفت و آمد میان کلان‌شهر و شهرهای کوچک را می‌توان به عنوان راهکاری برای حل برخی مشکلات پیشنهاد کرد: در صورتی که شهرهای بزرگ را مکان تمرکز و تجمع امکانات اقتصادی بدانیم که در عین حال، شرایط سکونت نامناسب‌تری دارند، تردد روزانه برای اشتغال در این نواحی، بدون نیاز به سکونت کل جمعیت شاغل، یکی از گزینه‌های کاهش مهاجرت به شهرهای بزرگ است. توسعه شبکه ریلی حومه ای که امکان دسترسی سریع، ایمن و پاک را فراهم می‌کند، گزینه‌ای است که در سال‌های اخیر مورد توجه وزارت راه‌و‌شهرسازی نیز قرار گرفته است. با استفاده از این راهکار، می‌توان نواحی حومه‌ای دارای مزیت نسبی برای سکونت اقشار متوسط و کم‌درآمد را به مراکز اشتغال – واقع در شهر مرکزی و سایر مناطق همجوار- متصل کرده و امکان سفرهای روزانه بین شهری را فراهم کرد. تامین سیستم حمل و نقل ریلی حومه‌ای، هرچند نیازمند سرمایه‌گذاری اولیه است، اما به دلیل استفاده از فناوری پاک، ایمنی بالا و قابلیت جابه‌جایی تعداد زیاد مسافر در مقایسه با حمل و نقل متداول جاده‌ای، کارآیی بالایی داشته و نیاز به سکونت در کلان‌شهرها را کاهش می‌دهد.

مقایسه سطوح شبکه حمل و نقل ریلی ایران با کشورهای اروپایی و شرق آسیا، نیاز فوری به برنامه ریزی و سرمایه‌گذاری برای گسترش این شبکه را نشان می‌دهد. همزمان با گسترش شبکه، برنامه ریزی برای رشد و توسعه شهری در مناطق همجوار با ایستگاه‌های اصلی حمل و نقل ریلی که در ادبیات شهرسازی تحت عنوان توسعه شهری حمل و نقل محور نامیده می‌شود، نیز ضروری است. در این الگو، مراکز اشتغال، خدمات و نواحی مسکونی با تراکم بالا، در جوار ایستگاه‌های حمل‌ونقل، توسعه یافته و به این ترتیب موجب کاهش نیاز به سفر با خودروی شخصی می‌شود. بدیهی است که چنین برنامه‌ریزی مستلزم مطالعه گسترده و بررسی امکانات و محدودیت‌های ناشی از قوانین و مقررات توسعه شهری کشور است، اما بررسی عملیاتی آن به عنوان راهکاری که در بسیاری از کشورهای جهان مورد استفاده قرار گرفته، ضروری به نظر می‌رسد.
خواندنی ها

ارسال نظر

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تین نیوز در وب منتشر خواهد شد.

  • تین نیوز نظراتی را که حاوی توهین یا افترا است، منتشر نمی‌کند.

  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

  • انتشار مطالبی که مشتمل بر تهدید به هتک شرف و یا حیثیت و یا افشای اسرار شخصی باشد، ممنوع است.

  • جاهای خالی مشخص شده با علامت {...} به معنی حذف مطالب غیر قابل انتشار در داخل نظرات است.

  • مهدی کاظمی،سایت شهرسازی وتوسعه 0 0

    انچه کارشناسان محترم دراین زمینه مطرح نموده اند ، متاسفانه فاقد توجه همه جانبه به مشکللات پیش رو در بخش شهری کشور است . ازانجا که در کشورما دراین زمینه پژوهشهای همه جانبه ومداومی انجام نمیگیرد باکمال تاسف وهمچنین پوزش بسیار باید گفت: سروران کارشناش ما فاقد دانسته های نظری که میباید نتیجه پژوهشهای مداوم فوق باشد ، بوده وهمواره صرفا" تکیه بر ذهنیات خود ویا شنیده های کلیشه ای که از این یا ان منبع اقتباس مینمایند ، دارند . بهمین جهت در تحلیل مسائل پیش رو در بخش شهری از ظاهر مسئله فراتر نمیروند . « سایت شهرسازی وتوسعه » ازنقد متقابل سپاسگزار خواهیم شد .