◄با فرهنگها نخوانند! / ماله کشی فرهنگی!
وبلاگ تین نیوز، حمید نجف | تلنگر زيرمربوط به 99 درصد از مردم با فرهنگ ايران نيست مربوط به آن يك درصدی است كه متاسفانه نگارنده هم جزو آنها است. پس لازم است با فرهنگها نخوانند.
ما اساسا مردم دم، دمی مزاجی هستيم. صبح زنده باد میگوئيم و شب مرده باد. در مجيز گويی و پاچه خواری با هم در رقابتيم و در نيكی كردن و دستگيری در تعارف. با شهامت دروغ میگوئيم و با افتخار نيرنگ میزنيم. با توجيهات آبكی در چشم بر هم زدنی حرام را حلال میكنيم وهوس را در بيت المال روان. ريا چنان با كالبد مان عجين شده كه گاهی خودمان هم باورش میكنيم. در دو رنگی روی آفتاب پرست را كم كرد ه ايم و در مكر روی روباه را.
خشونت و عصيانمان در كوچه و خيابان نمايان است و انگ، تهمت و غيبت در گوش و زبا نمان جاری.
اگر كسی كار خوبی برای ما انجام دهد زود فراموش میكنيم و برای يك اشتباه سهوی در حقمان تا آخر عمردر كمين انتقام مینشينيم.
در محافل سر بسته و شب نشينيها ساعتها در باب فرهنگ و انسانيت سخن میرانيم و دررانندگی چون شمر بن ذی الجوشنيم.
ما را چه شده است ؟ كودكانمان اين دوگانگی رفتار و شخصيت ما را چگونه تفسير خواهند كرد؟
چه برداشتی از آن خواهند داشت؟ پس ازما به كدامين سو خواهند رفت؟
اينها شوخيی و تعارف نيست. اينها حقيقتی تلخ است از نوع نگاه، رفتارو كردار شبانه روز ما.
بيائيم يك بار هم كه شده هر كدام از ما به جای انكار تلنگری به خود بزنيم.
ما با خود چه كردهايم ؟ ما بديم، بد شدهايم يا خوبيم؟ نظر شما چيست ؟
آيا بهتر نيست در سالی كه با نام فرهنگ مزين شده دمی با خود بنشينيم، بينديشيم و كلاه خود را قاضی كنيم. چرا هميشه تقصير را گردن ديگری میاندازيم آيا اين خصوصيت منفی هم در ما نهادينه نيست؟ آيا با اين كار مشكل ما حل خواهد شد.
چه توقعی از مسئولان داريم آنان هم افرادی بر آمده از خود ما هستند آنها هم در حقيقت يكی از ما هستند. آنها هم شناگران همين آبند.
بيائيم به اين قمار فرهنگی با خود پايان دهيم.
ما بازنده ايم، پيروز نيستيم. بهتر است جای دوری نرويم، اشكال همين جا در اطراف خودمان است، آنقدر نزديك است كه میتوانيم لمسش كنيم. حسش كنيم. مشكل ما با آموزهها نيست آن را به وفور داريم. مشكل ما با داشتهها هم نيست.
مشكل ما با تاريخ و فرهنگ غنی ايران زمين نيست. مشكل ما با دين هم نيست، آخرين و كاملترين و بهترينش را داريم.
مشكل از منيت ماست. مشكل از خود ماست. ما چشم داريم اما نمیبينيم. گوش داريم اما نمیشنويم. ما با خود هم لج كردهايم. ما با خود قهريم ...........
دارا و ندار هم ندارد ما همگی در يك حوضيم. ما شاد نيستيم، حتی خوشیها و خندههايمان هم زوركی و با تظاهر است. میتوانيد راجع به اين چند خط بر من، خود و ديگران بتازيد.
میتوانيم با خود كنار بيائيم، آشتی كنيم و يا همچنان قهر باشيم. میتوانيم همچنان تقصير گردن اين و آن بيندازيم. مهم نيست كه چرا و چگونه به ته چاه رسيدهايم. مهم در چگونه برخاستن ماست.
میتوانيم مالهای به روی فرهنگ خود بكشيم و همچنان ادامه دهيم و يا میتوانيم فرهنگ اصيل و اخلاقيات را از گوشه صندوقچه خاك خورده دلهايمان در آوريم و دستمالی روی آن بكشيم.
به هر حال در سالی كه مزين به نام فرهنگ است قصد داشتم تا با تلنگری به خود اينبار با شما بينديشم.
ادوارد تايلور فرهنگ را " مجموعه پيچيدهای از دانشها، باورها، هنرها، قوانين، اخلاقيات، عادات و هرچه كه فرد به عنوان عضوی از جامعه از جامعه خويش فرا میگيرد " تعريف میكند.
به باور من فرهنگ ما در مسلخ كشتارگاه در حال ذبح شدن است.
بيائيم برای احيای آن اين بار چشم انتظار دولت و مسئولان نباشيم، چرا كه بی ما كاری از آنان هم ساخته نيست. بيائيم اينبار در فراخوانی به نام انسانيت آغازگر تحولی عظيم از درون خود باشيم.
بيائيم حداقل با كودكانمان منصف باشيم.
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تین نیوز در وب منتشر خواهد شد.
تین نیوز نظراتی را که حاوی توهین یا افترا است، منتشر نمیکند.
پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
انتشار مطالبی که مشتمل بر تهدید به هتک شرف و یا حیثیت و یا افشای اسرار شخصی باشد، ممنوع است.
جاهای خالی مشخص شده با علامت {...} به معنی حذف مطالب غیر قابل انتشار در داخل نظرات است.