گردشگری؛ یک گام به عقب
تین نیوز | روزگاری موضوع جهانگردی عبارت بود از شخصی که به یک منطقه تاریخی میآید، چند روزی در هتلی به سر میبرد، آن مناطق را نگاه میکند و برمیگردد. دست آخر سوغاتی را نیز با خود به کشورش میبرد، اما این وضع دوام نیاورد و هرچه به جلوتر گام گذاشتیم، با مجموعهای از خدمات هماهنگ و جدید روبهرو شدیم.
مجموعه این خدمات اکنون میتوانست حجم بیشتری از پول در جیب جهانگرد را جذب این منطقه فعال کند. به این ترتیب موضوع رقابت در ارائه خدمات از یک سو و کاهش قیمت برخی از ارقام نظیر قیمت اتاق هتلهایی که توانسته بودند مجموعهای برای خدمات جذاب در حوزه فعالیت خود پدید آورند، ظاهر شد که حاصل رقابت برای جذب مشتریان بیشتر بود.
از طرف دیگر معلوم شد که در جهان فعلی هر قلمرو از میراثهای یک کشور یا یک حوزه فرهنگی اگر نتوانند به عرصه این فعالیتهای هماهنگ وارد شوند، مورد خطر نابودی قرار خواهند گرفت.
به عبارت دیگر بهرهبرداری اقتصادی از بناها و به ویژه خانههای قدیمی میتوانست ظرفیتی اقتصادی برای حفظ حریم و هویت یک شهر یا یک منطقه را پدید آورد. نگاه کنید به شهرهایی چون ونیز و فلورانس که استفاده از مدیریت مجموعنگر در گردشگری توانست نهتنها بافت این دو شهر را حفظ کند، بلکه جریان این صیانت را از مقولهای اقتصادی به مقولهای فرهنگی تبدیل کرد.
برعکس در کشورمان شهری چون اصفهان که آندره مالرو، متفکر معاصر فرانسوی، آن شهر را در کنار شهرهایی چون ونیز و فلورانس از میراثهای استثنایی تاریخ بشر برشمرده است، هماکنون میرود تا تمامی بافتها و خانههای قدیمی خود را کاملا از دست بدهد و مشابه دیگر شهرهایمان کپی دیگری از کرج ساخته شود. استفاده از معماری و خدمات متنوع گردشگران دو عامل حفظ میراث هر منطقه است.
اکنون پرسش مهم آن است که چرا نمیتوانیم چنین اقداماتی را انجام دهیم؟ در پاسخ به این پرسش لازم است به نکات زیر نگاه کنیم.
۱-تاکید بر ارزشهای اجرایی عناصر فرهنگی – منطقهای در زمانی کوتاه و فقدان توجه درازمدت به این ارزشها.
۲-فقدان ساختار رقابتهای اقتصادی – فرهنگی بین شهری به دلیل فقدان ایجاد دولتشهر در خاورمیانه.
۳-سیاسی کردن عناصری از عادات اجتماعی بدون توجه به جریانهای اقتصادی و فرهنگی، بهویژه در میانمدت و درازمدت.
۴-وجود یک نظام قانونی برای صیانت از معماریهای منطقهای بدون توجه به بهرهبرداری اقتصادی از این بناها.
۵-بالاخره ناتوانی در تربیت مدیران چندسونگر که خود به علت ناتوانی در تدوین برنامهای چندسونگرانه است.
برای فهم دقیقتر این مثال؛ فرض کنید مدیری در عرصه گردشگری میخواهد با فعالیتهای خود موجب توسعه گردشگری شود. اولین نکتهای که به فکرش میرسد، آن است که برای جذب گردشگر باید از آثار تاریخی بهره برد و هتلهایی هم برای آنان باید مهیا شود.
البته او ممکن است عوامل دیگری نظیر محیط طبیعی را هم در نظر بگیرد، اما معضل او هنگامی شروع میشود که این گردشگران به ایران بیایند. اولین نکتهای که او متوجه میشود، آن است که این گردشگران تمایل دارند اوقات فراغت خود را در عرصههای مختلف اجتماعی بگذرانند که در شرایط حاضر محدودیت و مشکلات قابل تاملی بر سر راه است.
نتیجه کاملا معلوم است. امکان بهرهبرداری مدیریت چندسونگر در عرصه گردشگری در ایران درحال حاضر وجود ندارد.
درحقیقت متولیان گردشگری در ایران از گردشگران توقع دارند که بخشی از اوقات فراغت خود را در ایران و بخشی دیگر را که اتفاقا درآمد اصلی از تقاضای آنهاست، در کشوری دیگر دنبال کنند.
در این شرایط معلوم است که حوزههای گردشگری پایه کشور نظیر هتلها با قیمتهای تمامشده بالایی روبهرو میشوند و ناچار میشوند با بالا بردن نرخ اتاقهای خود کاهش ضرر حاصل از محدودیت خدمات را جبران کنند.
پس میتوان چنین نتیجه گرفت که ما گردشگران را جذب میکنیم، اما درآمد اصلی حاصل از ورود آنها نصیب ما نمیشود، بلکه رقبای منطقهای ما آنها را جذب میکنند و ما در مقابل تبدیل میشویم به بازاریابان مجانی برای آنها.
درنتیجه رشتهای که میتوانست با نرخی تصاعدی اشتغال را در کشور بالا برد، اکنون نهتنها نقشی برای اشتغال ندارد، بلکه سبب کاهش سطح اشتغال و سرمایهگذاری در دیگر رشتههای مرتبط با خود نیز شده است.
امید است مدیران و تصمیمگیران توسعه کشور با نگاه واقعبینانه و بازنگری به اقتصاد کشور نگاه کنند.
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تین نیوز در وب منتشر خواهد شد.
تین نیوز نظراتی را که حاوی توهین یا افترا است، منتشر نمیکند.
پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
انتشار مطالبی که مشتمل بر تهدید به هتک شرف و یا حیثیت و یا افشای اسرار شخصی باشد، ممنوع است.
جاهای خالی مشخص شده با علامت {...} به معنی حذف مطالب غیر قابل انتشار در داخل نظرات است.