گذار از زنجیرههای تامین به شبکههای کسب و کار
وبلاگ تین نیوز | با مروری بر گذشته تحولات صنعتی و اقتصادی دنیا که بهخصوص پس از جنگ جهانی دوم به وقوع پیوست در مییابیم که پس از جنگ جهانی دوم که همراه با انقلاب صنعتی بود، صنایع مختلف بهمنظور ماندگاری و ادامه حیات از روشهای مختلفی همچون: برنامهریزی تولید، زمانبندی تولید، زمانسنجی، الگوهای چیدمان ماشینآلات، مکانیابی، ارتقای بهرهوری نیروی کار، ارتقای تکنولوژی و امثال اینها بهره بردند. وجه مشترک همه این روشها متمرکز بودن به درون بنگاه و تلاش درجهت کاهش هزینهها در درون بنگاه یا کارخانه میباشد.
هرچند این روشها تا دهه 70 میلادی تا حد زیادی پاسخگوی نیاز صاحبان صنایع در کاهش هزینهها و افزایش توان رقابتپذیریشان بود ولی در اوایل دهه 80 دیگر تنها توجه به درون سازمان برای کاهش هزینه کافی نبود و سازمانها برای بقا در نظام اقتصادی که به سرعت دستخوش تغییرات بود و انعطافپذیری و تولید اقتصادی از شروط ادامه حیات در چنین محیطی بود، ناچار از تعامل با سایر سازمانها همنوع و وابسته شدند.
از اینرو، در دهه نود میلادی به همراه بهبود در فرآیندهای تولید و به کارگیری الگوهای مهندسی مجدد، مدیران بسیاری از صنایع دریافتند که برای ادامه حضور در بازار تنها بهبود فرآیندهای داخلی و انعطافپذیری در تواناییهای سازمان کافی نیست؛ بلکه تامینکنندگان قطعات و مواد نیز باید موادی با بهترین کیفیت و کمترین هزینه تولید کنند و توزیع کنندگان محصولات نیز باید ارتباط نزدیکی با سیاستهای توسعه بازار تولیدکننده داشته باشند. با چنین نگرشی رویکردهای زنجیره تامین و مدیریت لجستیک پا به عرصه وجود نهاد.
رویکرد مدیریت زنجیره تامین طی سه دهه اخیر در بین سازمانها و کشورهای مختلف مقبولیت خاصی پیدا کرده و همچنان از مقبولیت خاصی برخوردار است. اما تحولات جهانی و درنوردیده شدن مرزهای جغرافیایی در تولیدهای فرامرزی باعث ارتقای زنجیرههای تامین و پدیداری رویکردی نوین با عنوان شبکههای کسبوکار شده است که موضوع بحث این نوشتار است.
همانگونه که در گذشته شاهد توسعه و گسترش مدیریت تولید به مدیریت زنجیره تامین بودهایم امروزه شاهد به کارگیری مفهومی جامعتر با عنوان مدیریت شبکه ای کسب و کار هستیم. مهمترین وجه تمایز و برتری شبکه های کسب و کار نسبت به زنجیره های تامین، شکل گیری همکاریها و روابط چندگانه به جای روابط دوگانه ای که در زنجیره های تامین سنتی داشته ایم می باشد. و صد البته همچون بسیاری از مفاهیم علمی که خواستگاه بکارگیری و مطرح شدن آنها از نیاز واقعی دنیا بدان شکل گرفته است، مفهوم مدیریت شبکه های کسب و کار نیز با درنظر گرفتن رقابتی شدن هرچه بیشتر
اقتصاد جهانی و پیچیدگیهای روابط بین عوامل و بازیگران اقتصادی اندکاندک در حال رشد و بالندگی است. امروزه که مفهوم مدیریت زنجیره تامین دیگر پاسخگوی روابط پیچیده بین بازیگران عرصه اقتصادی نیست، مفهوم مدیریت شبکه های کسب و کار به عنوان جایگزینی برای نسخه سنتی اش مورد توجه قرار گرفته است.
از آنجا که مدیریت خرید و مدیریت تدارکات دو کارکرد کلیدی در مدیریت زنجیره تامین هستند که پیچیدگیهای ساختاری و شکل همکاریها در این دو کارکرد بیش از دیگر قسمتهای مدیریت زنجیره تامین دچار تغییر شده است بنابراین در بررسی مدیریت شبکه کسب و کار تاکید اصلی بر این دو کارکرد نزدیک به هم قرار گرفته است. امروزه با شکل گیری سازمانهای واسطه ای همچون «سازمانهای خرید گروهی»، «کنسرسیومهای خرید»، «سازندگان قراردادی» (پیمانکاران فرعی) در فرایندهای خرید و تدارکات زنجیره های تامین شاهد آن هستیم که به جای روابط دوگانه سنتی
خریدار-فروشنده یا تولیدکننده-تامین کننده، روابط پیچیده تری مثل: «خریدار-واسطه خرید-فروشنده-خریدار» یا «تولیدکننده-سازنده فرعی-تامین کننده-تولیدکننده» مورد استفاده و کاربرد هستند.
آنچه تاکنون به طور غالب در ادبیات مدیریت زنجیره تامین شاهد بوده ایم زنجیره های تامین خطی (و نه شبکه ای) بوده است. بدین معنی که اعضای مختلف یک زنجیره تامین به طور خطی با هم ارتباط داشته و روابط به صورت دوگانه[1] (دو به دو) تعریف میشده اند. اما هم اکنون با پیچیده تر شدن زنجیره های تامین و شکل گیری انواع همکاری بین اجزای مختلف زنجیره تامین شاهد تغییر ماهیت زنجیره های تامین از خطی به صورت شبکه ای هستیم. به بیان روشنتر، امروزه شاهد ارتقای سطح همکاریها بین اعضای یک زنجیره تامین از حالت دوجانبه و خطی به همکاریهای سهگانه[2] یا
سه جانبه (یا در اصطلاع عامتر آن شبکه ای) هستیم.
این روابط سه گانه به خصوص با اهمیت یافتن نقش نهادهای واسطه ای (همچون کنسرسیومهای خرید یا سازندگان فرعی) در فرایند خرید و تدارکات زنجیره های تامین بیشتر مورد توجه واقع شده اند. امروزه خیلی از سازندگان بزرگ، مثل نوکیا و سامسونگ در صنعت موبایل و دل و اچ پی در صنعت کامپیوتر، تولید و تامین خیلی از قطعات اصلی و گاهی محصول نهایی را به سازندگان قراردادی واگذار می کنند. همچنین بسیاری از سازمانها و شرکتها برای بهره مندی از تخفیفها و صرفه های اقتصادی اقدام به انجام خریدهای خود در قالب کنسرسیومها و یا از کانال سازمانهای خرید گروهی
میکنند.
موضوع برونسپاری یکی دیگر از عوامل اصلی تشدیدکننده روابط سه گانه (به جای روابط دوگانه) در همکاریهای بین اعضای یک شبکه کسب وکار می باشد. امروزه برونسپاری تولید به یک روال معمول در خیلی از صنایع تبدیل شده است. گستردگی فراوان برونسپاری تولید منجر به رشد گسترده سازندگان قراردادی شده است به نحوی که براساس آمار ارایه شده توسط مراجع رسمی بین المللی، درآمد سازندگان قراردادی در سرتاسر دنیا طی سال 2009 بالغ بر 250 میلیارد دلار بوده است که پیشبینی میشود در سال 2014 به بیش از 370 میلیارد دلار برسد. به عنوان نمونه در صنعت کامپیوتر، سازندگان قراردادی بزرگی وجود
دارند که در آسیا واقع شده و قادرند خدمات گسترده ای اعم از تامین منابع، تولید قطعات مختلف و مونتاژ نهایی را به سازندگان اصلی کامپیوتر ارایه دهند. این سازندگان قراردادی به دلیل فاکتورهایی همچون: تخصصی بودن در ساخت قطعه ای خاص، تولید در مقیاس اقتصادی و دسترسی به کارگران با نرخهای دستمزد پایین عموما ساختار هزینه ای پایینتری نسبت به سازندگان اصلی دارا هستند.
یک رویه متداول در برونسپاری تولید با موضوع ساخت قراردادی شناخته شده است که در آن یک سازنده تجهیزات اصلی[3] (OEM) تولید برخی از محصولات خود را به یک سازنده قراردادی[4] (پیمانکار صنعتی[5]) برونسپاری میکند. همچنین به منظور تکمیل سفارش ساخت توسط سازنده قطعات، این سازنده قراردادی ممکن است نیاز داشته باشد تا برخی از قطعات و مواد اولیه لازم را از یک تامینکننده (لایه دوم) تامین نماید. در این حالت، شاهد شکل گیری یک رابطه سه گانه به صورت «OEM- سازنده قراردادی- تامینکننده- OEM» هستیم.
با پیچیده شدن نحوه تعامل، رقابت و همکاری بازیگران یک صنعت شاهد اهمیت یافتن مباحث جدیدی در موضوع مدیریت شبکه کسب وکار هستیم. مباحثی همچون: همکاریهای دوجانبه و چندجانبه، ائتلاف، انحصارهای چندگانه، مذاکره و مانند اینها از جمله مباحث جدیدی هستند که با ارتقای سطح زنجیره های تامین به شبکه های کسب و کار دارای اهمیت و شایان توجه بیشتر شده اند. از همین رو، طی دهه اخیر شاهد استفاده از ابزارهای حل جدیدتری چون «تئوری بازیها[6]» در حل مسایل مرتبط با مدیریت شبکه کسب و کار هستیم که به دنبال بهترین استراتژی همکاری و تعامل بین اعضای یک شبکه برای رسیدن به
بیشترین سود هر عضو در کنار منتفع شدن مشتریان میباشند.
موارد مطرح شده در این یادداشت ضمن اینکه موضوعاتی جدید و داغ در محیط آکادمیک هستند؛ ضرورت توجه بیشتر به مقوله «شبکه های کسب و کار» و نقش نهادهای واسطه ای در زنجیره های تامین را روشن می سازد که می تواند در تبیین و یافتن نقشه راه صنایع مختلف کشورمان برای حضور و رقابت در عرصه جهانی مورد توجه جدی قرار گیرد.
منتشر شده در سرمقاله ماهنامه لجستیک و زنجیره تامین (شماره 29-مرداد 93)
[1] Dyad
[2] Triad
[3] Original Equipment Manufacturers
[4] Contract Manufacturer
[5] Subcontractor
[6] Game Theory
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تین نیوز در وب منتشر خواهد شد.
تین نیوز نظراتی را که حاوی توهین یا افترا است، منتشر نمیکند.
پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
انتشار مطالبی که مشتمل بر تهدید به هتک شرف و یا حیثیت و یا افشای اسرار شخصی باشد، ممنوع است.
جاهای خالی مشخص شده با علامت {...} به معنی حذف مطالب غیر قابل انتشار در داخل نظرات است.