| کد خبر: 175219 |

حمله تند مسعود نیلی به اقتصاددانان منتقد دولت

به دنبال نوسانات شدید ارزی برخی حملات گسترده‌ای علیه مسعود نیلی استاد دانشگاه و ازمشاوران اقتصادی رئیس‌جمهوری، ترتیب دادند واین اقتصاددان رامسئول اصلی وضعیت امروز معرفی کردند.

تین نیوز

 مسعود نیلی، از مشاوران اقتصادی رئیس‌جمهوری، در نوشته‌ای به انتقادات اخیر اقتصاددانان نهادگرا با لحنی تند پاسخ داده است.

به گزارش تین‌نیوز به نقل از اقتصادنیوز، نیلی در پاسخ به این  اظهارات نوشته است: یکی از زیانبارترین اتفاقات اقتصادکلان که صدمات بلندمدت و فراگیری به بار می‌آورد، جهش‌های بزرگ نرخ ارز است. نقش بزرگ تخریبی این جهش ها، برهم زدن ثبات اقتصاد کلان و تحمیل عدم قطعیت به اقتصاد است.

به گفته نیلی، ابعاد بزرگ این آثار زیانبار باعث شده است که بخش بزرگی از ادبیات علم اقتصاد کلان به چگونگی جلوگیری از این نوسانات اختصاص پیدا کند. بر این اساس، جلوگیری از جهش‌های ناخواسته، در گرو اصلاح تدریجی و ملایم نرخ ارز است؛ البته در چارچوب یک برنامه اقتصاد کلانِ معتبرِ کاهش قاعده مند تورم که کاهش انتظارات تورمی را به همراه داشته باشد.

نیلی در پاسخ به انتقادات مطرح شده درباره نرخ ارز نوشت: متغیر نرخ ارز همان‌طور که از عنوان آن پیدا است، یک متغیر اقتصاد کلان است و جزو ثوابتِ ذاتی قلمداد نمی‌شود. سیاستمداران در کشور ما، همواره و با قاطعیت، پایبند و شیفته این توصیه برخی اقتصاددانان داخلی بوده‌اند که نرخ ارز را مانند شتاب ثقل یا عدد پی، می‌دیده و این آرزوی آنان را قابل تحقق می‌دانسته‌اند. هردوی این دو گروه، یعنی سیاستمداران و برخی اقتصاددانان در اصطلاح نهادگرا، از دو گزاره علم اقتصاد بیزارند: یکی رابطه بین تورم و نرخ ارز و دیگری رابطه بین نقدینگی و تورم. مرام این اقتصاددانان داخلی، منطبق با آمال اکثر سیاستمداران وطنی است. این اقتصاددانان، تحلیل‌های جالب‌تری هم دارند. آنان معتقدند که مصرف انرژی، آب، کالاهای اساسی و بسیاری اقلام دیگر، ربطی به قیمت آنها ندارد. بلکه مصرف بالای این اقلام، ریشه در عامل مبهمی به نام نهاد یا ساختار دارد که هیچ‌وقت گفته نمی‌شود چیست. تنها می‌توان حدس زد که از این منظر، لازم است قیمت این اقلام، مستقل از تورم، با عنوان اقدامی به نام عدم دستکاری قیمت‌ها ثابت باقی بمانند. لذا در اینجا هم اصل بر ثابت ماندن قیمت‌ها است.در واقع جمع این موارد به معنی نقض آشکار بدیهیات دو حوزه پایه‌ای علم اقتصاد، یعنی اقتصاد کلان و اقتصاد خرد است که در همه دانشگاه‌ها تدریس می‌شود.

به گفته او، برخلاف نظریات نسبتا پیچیده علم اقتصاد کلان و نظریه اقتصاد نرخ ارز، به‌خصوص بخشی که به بررسی بحران‌های ارزی می‌پردازد، تحلیل این دوستان بسیار ساده است و آن هم این است که نرخ ارز جهش نمی‌کند، مگر آنکه عامدانه بوده و تحت تاثیر القائات عده‌ای خاص از اقتصاددانان اتفاق افتاده باشد که شیفته شوک درمانی‌اند. به‌طور مشابه، قیمت کالاها و خدمات مختلف هم افزایش پیدا نمی‌کند، مگر آنکه باز هم تحت تاثیر همان اقتصاددانان، دستکاری شده باشد. واژه تورم و عوامل تعیین‌کننده آن، در ادبیات این دوستان جایی ندارد.

نیلی درباره بالا رفتن نرخ تورم اضافه کرده: مطالعات متعدد انجام شده در مورد اقتصاد ایران نشان‌دهنده آن است که تورم مزمن ایران، ناشی از رشد بالای نقدینگی، به‌عنوان بزرگ‌ترین نارسایی نهادی اقتصاد ایران است که ریشه در کسری‌های مالی عمدتا تحمیل شده از سمت نهاد‌های سیاست‌گذار، به بنگاه‌های تولید‌کننده، بانک‌ها و دولت دارد که نهایتا به‌وسیله بانک مرکزی تامین می‌شود. هرچند این کسری‌های تحمیلی، با هدف خیرخواهانه سیاستمداران برای مقابله با افزایش قیمت‌ها صورت می‌گیرد، اما همین‌کار مهم‌ترین علت بروز تورم و ایجاد انگیزه در دولتمردان برای وارد آوردن فشار به بنگاه‌های اقتصادی است. وقتی به این سازوکارها نمی‌پردازیم و از تئوری اقتصاد استفاده نمی‌کنیم، تنها عاملی که برای توضیح چرایی تغییرات نامطلوب اقتصادی باقی می‌ماند، ایفای نقش برخی اقتصاددانان است که تحت تاثیر سیاست‌های تعدیل ساختاری قرار دارند که احیانا، خود آنها هم تحت تاثیر القائات سازمان‌ها و نهادهای بین‌المللی‌اند.  

 نیلی در ادامه به برخی نوشته ها علیه خود اشاره وتصریح کرد: هر چند همیشه اعتقاد داشته‌ام که ادب نوشتاری و گفتاری در نسبت دادن صفاتی به مخاطب، از آنجا که انتخاب ارادی نویسنده یا گوینده آن است، به‌طور کامل منعکس‌کننده‌ ادب بیان‌کننده مطالب است و نه دریافت‌کننده آن، اما واقعیت این است متونی که توسط افراد دانشگاهی نوشته می‌شود اما فاقد آداب نگارش یک فرد دانشگاهی است و به‌جای آنکه مزین به ارجاعات معتبر علمی باشد، آلوده به انواع کلماتی است که فقط نفرت و خشونت کلامی را منتقل می‌کند، شأن متون دانشگاهی را تنزل می‌دهد. نوشته‌هایی از نوع آنچه در این متن به آن پرداخته می‌شود، همواره محدود به چند نفر مشخص (کمتر از انگشتان یک دست) بوده که خود را در زمره اقتصاددانان نهادگرا معرفی می‌کنند. جدای از آنکه ممکن است بنده به کلیت گروه اقتصاددانان اصطلاحا نهادگرای داخلی، از این نظر که تاکنون، خودشان را به‌صورت دقیق علمی و با ارجاع به متون آکادمیک روز و به هنگام معرفی نکرده‌اند انتقاد داشته باشم، اما خطاب من در این نوشته به هیچ‌وجه کلیت این گروه نیست.

استاد دانشگاه شریف، در بخش دیگری از نوشته خود با  اشاره به بحث تورم تاکید کرد:نرخ تورم شاخص قیمت مصرف‌کننده از سال ۱۳۹۲ روندی نزولی طی کرد و در خرداد ۱۳۹۵ تک‌رقمی شد. روند تحولات نرخ تورم از اردیبهشت سال‌جاری دچار تغییر شد و روند صعودی را آغاز کرد. جناب دکتر شاکری نوشته‌اند: اگر نقدینگی‌های قبلی موجب تورم امسال شده، چطور شما در سال‌های ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۶، شاهکار دولت را کاهش تورم معرفی می‌کردید. چند بار سوال کردیم شما چطور تورم را کاهش دادید سکوت کردید. حالا شما می‌گویید همان نقدینگی وسط تابستان آمده و قیمت‌ها را سه برابر کرده است.

او نوشته: از قول من اعلام کرده‌اند: بمب نقدینگی در حال ترکیدن است و تورم سرسام‌آور چند ماه گذشته به خاطر بمب نقدینگی است. همان‌طور که مشاهده می‌شود ایشان معتقدند بنده طی دوره کاهشی نرخ تورم، سکوت اختیار کرده یا ابراز خوشحالی می‌کرده‌ام و حال، اکنون که تورم خیز گرفته است، آدرس بمب نقدینگی را می‌دهم.

او در پاسخ به انتقادات مطرح شده از سوی فرشاد مومنی اقتصاددان نهادگرا نوشته است: برخلاف مطلب ایشان، بنده دقیقا در همان فاصله زمانی که ایشان ذکر کرده‌اند یعنی از سال ۱۳۹۳ که تورم کاهش کم‌سابقه حدود ۲۰ واحد درصدی را تجربه کرد تا سال ۱۳۹۶ که تورم روند مطلوبی را طی می‌کرد و تاکنون، هم درباره چرایی کاهش تورم و هم درباره الزامات پایداری آن در مقالات، تحلیل‌ها و سخنرانی‌های مختلف به تفصیل توضیح داده‌ام که به‌عنوان نمونه توجه خوانندگان محترم و جناب آقای دکتر شاکری را به موارد زیر جلب می‌نمایم:- مصاحبه با سایت اقتصاد ایرانی در سال ۱۳۹۳ تحت عنوانِ تورم مزمن ایران مهار‌ناشدنی است.- خرداد ۱۳۹۴ در کنفرانس سالانه بانک مرکزی گفته‌ام: بررسی اجزای پایه پولی در سال ۱۳۹۳ نشان می‌دهد که رشد بدهی‌ بانک‌ها به بانک مرکزی، مهم‌ترین عامل رشد پایه پولی در این سال بوده است.

به گفته وی، مهم‌ترین چالش کنترل پایه پولی و تورم در سال ۱۳۹۴، بدهی بانک‌ها به بانک مرکزی خواهد بود. در تحلیل عوامل موثر بر دستاوردهای سال ۱۳۹۳ و مسائل پیش رو در یک سال آینده، می‌توان اینگونه جمع‌بندی کرد که آنچه تاکنون در بهبود عملکرد اقتصادی کشور مؤثر بوده است، یعنی وارد نکردن شوک جدید و ایجاد ثبات در اقتصاد کلان، گشایش‌های تجاری و ارزی و سایر اقدامات و تدابیر صورت گرفته، همگی در سطح سیاست‌گذاری طبقه‌بندی می‌شوند؛ اما رفع موانعی که از این به بعد پیش روی اقتصاد ملی قرار دارند، نیازمند اصلاحات نهادی است.

 مواردی چون تعیین تکلیف اوراق بهادارسازی و ایجاد بازار برای بدهی‌های دولت، بهره‌برداری اهرمی از بودجه عمرانی، توسعه‌ کمی و کیفی بازار سرمایه، اصلاحات ساختاری در نظام بانکی، و ایجاد تعهد در دولت برای پایبندی به انضباط مالی و بودجه‌ای، از جمله‌ اصلاحات نهادی اولویت‌دار هستند که استمرار موفقیت‌های اقتصادی در سال ۱۳۹۴ با آنها گره خورده است. در یک جمله می‌توان گفت در سال ۱۳۹۴، تورم به هسته‌ سخت، و رشد اقتصادی به پوسته‌ سخت خود رسیده‌‌اند و استمرار موفقیت، نیازمند برداشتن گام‌هایی بزرگ از سوی دولت و مردم است.

نیلی در پایان نوشتار خود تاکید کرد:مردم کشورمان شرایط سختی را می‌گذرانند. عبور از این شرایط، راه‌حل می‌خواهد نه شعار و نفرت‌پراکنی. تاریخ به شما بابت وارد آوردن اتهام به افرادی که دلسوزانه تلاش کرده و می‌کنند که به‌گونه‌ای بتوان از معبرهای سختی که سیاست برای آینده کشور رقم زده است عبور کرد جایزه نخواهد داد. به‌گونه‌ای می‌نویسید و سخن می‌رانید که اوج موفقیت خود را بسیج افکار عمومی علیه یک نفر به‌عنوان مقصر تعریف کرده‌اید.

او خطاب به اقتصاددانان نهادگرا نوشت: شما چهره‌های دانشگاهی هستید. شما چهره‌هایی با ادعای تدین و خداباوری هستید. شما چهره‌هایی با ادعای آزادمنشی و اصلاح‌طلبی هستید. این شیوه کار شما با کدام یک از این صفات سازگار است؟ چرا پرچمدار خشونت جدید شده‌اید؟ چرا از قلمتان نفرت می‌بارد؟ نفرت مقدمه خشونت است و خشونت مقدمه انحطاط. دانشمندان، مظهر آرامش و تواضعند. نشانه تجلی علم در افراد، ابتدا کلام و رفتار اخلاقی است و در مرحله بعد، منش علمی. من برخی از دوستان را که قرابت فکری بیشتری با هم داریم به لحاظ منش برخورد با مخالفان تایید نمی‌کنم و در مقابل برای برخی از دوستانی که خود را نهادگرا معرفی می‌کنند به‌خاطر شخصیت انسانی و اخلاقی‌شان، احترام قائلم. اما شما چند نفر کاری کرده‌اید که اقتصاددانان نهادگرا به مخالفان در همه فصولی شناخته شوند که مبدا تاریخشان سال اعمال سیاست‌های تعدیل ساختاری است و ساعتشان در سال ۱۳۶۸ یخ زده و عقربه‌هایش حرکت نمی‌کند.

او تاکید کرده که هیچ بعید نیست که اختلاف هابیل و قابیل را هم ناشی از سیاست‌های تعدیل ساختاری بدانید.شما اگر پایبند به نهادگرایی جدید اصیل و آکادمیک باشید ناچار از تجدیدنظر‌های اساسی در مطالبی خواهید شد که مرتب تکرار می‌کنید. بگذارید جوانانی که اقتصاد را با شما آموخته‌اند و امروز گرد نگرانی بر چهره‌شان نشسته از شما بیاموزند که اقتصاد بر اساس قواعدی رفتار می‌کند که حتی در دست سیاستمداران پرقدرت هم نیست چه برسد به آنکه تحت تاثیر امیال و خواسته‌های یک معلم دانشگاهی حرکت کند. بگذارید آنها از شما اظهارنظرهای مبتنی بر آدرس‌دهی به مفاهیم ساده کتاب درسی اقتصاد را دریافت کنند نه بیاناتی که هر فرد اقتصاد نخوانده‌ای هم می‌تواند ایراد کند.

اخبار مرتبط

خواندنی ها

ارسال نظر

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تین نیوز در وب منتشر خواهد شد.

  • تین نیوز نظراتی را که حاوی توهین یا افترا است، منتشر نمی‌کند.

  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

  • انتشار مطالبی که مشتمل بر تهدید به هتک شرف و یا حیثیت و یا افشای اسرار شخصی باشد، ممنوع است.

  • جاهای خالی مشخص شده با علامت {...} به معنی حذف مطالب غیر قابل انتشار در داخل نظرات است.