اینترنت ملی، اینترنت طبقاتی و آینده نامعلوم
امروز، عصر داده و فضای سایبری است؛ در میدان دیپلماسی و جنگ، غفلت از میدان سایبر، غفلت از میدان اصلی است.

علی اکبر حدادی هرندی: در فضای رسانه ای و اجتماعی کشور، گاه موج هایی شکل می گیرد که همه توجهات را به خود جلب می کند؛ موج هایی که آن قدر پررنگ می شوند که حتی نهادهای تصمیم گیر نیز درگیر آن ها می شوند. اما در همین لحظات پرهیاهو، پرسشی جدی مطرح است:
آیا در پشت صحنه این موج های پرسر و صدا، جریاناتی پنهان در حال طراحی و اقدام نیستند؟
تجربه سال های اخیر نشان می دهد که در بحبوحه مشغولیت افکار عمومی به موضوعات داغ و پراکنده، گاه غفلت هایی راهبردی رخ داده که نتایج آن بعدها آشکار شده است.
نمونه اول: کولبران و غفلت از مرزها
در مقطعی، بحث درباره وضعیت معیشتی کولبران در صدر اخبار قرار گرفت. رسانه ها، شبکه های اجتماعی و حتی سیاست گذاران به این موضوع پرداختند. اما بعدتر گزارش هایی منتشر شد که نشان می داد برخی تجهیزات حساس و پیچیده از همان مسیرها وارد کشور شده اند؛ تجهیزاتی که بخشی از یک پازل امنیتی پیچیده تر بوده اند.
این پرسش مطرح است که آیا آن موج رسانه ای، ناخودآگاه موجب غفلت از لایه های پنهان تر ماجرا شد؟
نمونه دوم: مهاجران و نفوذ هدفمند
در دوره ای دیگر، بحث های اجتماعی درباره مهاجران افغانستانی به شدت بالا گرفت. در حالی که این بحث ها عمدتاً حول محورهای اجتماعی و اقتصادی می چرخید، گزارش هایی از سوی منابع مختلف، بعدتر حکایت از آن داشت که برخی افراد آموزش دیده، در پوشش مهاجر وارد کشور شده اند و حتی برخی از آن ها در ارتباطاتی با نهادهای اطلاعاتی خارجی از جمله موساد قرار داشتند.
بدون تأیید رسمی این ادعاها، همین میزان از هشدارها کافی ست تا نشان دهد باید مراقب باشیم تمرکز افکار عمومی باعث نادیده ماندن تهدیدهای عمیق تر نشود.
نمونه سوم: فیلترینگ، فیلترشکن و جا ماندن از اصل ماجرا
وقتی مسئله فیلترینگ و فیلترشکن ها به موضوع اصلی فضای مجازی بدل شد، پیامدهایی نظیر رکود در کسب وکارهای دیجیتال، رشد بی سابقه ابزارهای عبور از فیلتر، و تهدیدات سایبری نیز شدت گرفت.
در همین دوره، بنا بر شنیده ها برخی جریان های خارجی با سوء استفاده از فضای بی ثبات و غبارآلود، اقدام به شناسایی جاسوسان، نخبگان، فعالان رسانه ای، دسترسی به زیرساخت های اطلاعاتی و حتی نفوذ در برخی سطوح تصمیم ساز کردند.
این وضعیت، بار دیگر یادآور این واقعیت بود که مشغولیت های داخلی می تواند بستر غفلت راهبردی شود.
امروز: اینترنت ملی، اینترنت طبقاتی، و آینده نامعلوم
در شرایطی که جنگ تحمیلی به ظاهر فروکش کرده، موضوعاتی چون «اینترنت طبقاتی»، «اینترنت ویژه خبرنگاران»، و «اینترنت ملی» دوباره به داغ ترین محورهای گفت وگو و تقابل اقشار جامعه با یکدیگر تبدیل شده اند.
برخی موافق، برخی مخالف، و برخی در تلاش برای طراحی سازوکاری جهت «مدیریت دسترسی» هستند. اما در این میان پرسش اصلی همچنان پابرجاست:
آیا دشمن، که همیشه مترصد فرصتی برای طراحی موج جدید است، دقیقاً مشغول چه اقدامی ست؟
میدان واقعی را فراموش نکنیم
امروز، عصر داده و فضای سایبری است؛ در میدان دیپلماسی و جنگ، غفلت از میدان سایبر، غفلت از میدان اصلی است.
نبردهای امروز، در مرزهای سنتی تعریف نمی شوند؛ بلکه در پلتفرم ها، نرم افزارها، زیرساخت های ارتباطی و جریان های رسانه ای بازتعریف شده اند.
زمان بازنگری فرا رسیده
واقعیت این است که مسئله نفوذ دیگر در قالب سنتی قابل تعریف نیست. امروزه نفوذ ممکن است در قالب اپلیکیشن های آلوده، تحلیل های هدفمند رسانه ای، یا حتی طرح هایی به ظاهر بومی اما فاقد پشتوانه کارشناسی رخ دهد.
شاید زمان آن رسیده که بیش از گذشته به دعای مشهور امام سجاد (ع) بیندیشیم:
«اللّهُمَّ اشْغَلِ الظّالِمینَ بِالظّالِمینَ، وَ أَجْلِنا مِنْ بَیْنِهِمْ سَالِمینَ»
(خدایا ستمگران را به خودشان مشغول کن و ما را در میانشان سالم و پیروز نگاه دار)
اما امروز، گویی این ما هستیم که به خودمان مشغول شده ایم؛ به تصمیماتی که گاه شتاب زده گرفته می شوند، به طرح هایی که بدون تحلیل بلندمدت تصویب می شوند، و به چالش هایی که گاهی خودمان خلق می کنیم و سپس اسیرشان می شویم.
در جهانی که جریانات اطلاعاتی و جنگ روایت ها با ابزارهای نوین هدایت می شوند، سرگرم شدن افکار عمومی به بحران های سطحی می تواند هزینه سنگینی برای امنیت و آینده کشور داشته باشد.
اگر در گرداب تصمیمات روزمره و مباحث سطحی گرفتار شویم، فردا نه تنها از دشمن غافل می مانیم، بلکه فرصت های مهم پیشرفت را نیز از دست خواهیم داد.