| کد خبر: 63847 |

◄ مبنای عزل و نصب مدیران ارشد چیست؟

تین نیوز | متاسفانه عزل و نصب های فاقد و جاهت کارشناسی و معقول در انتصاب مدیران ارشد، ضررهای جبران ناپذیری به پیکره سازمان ها و ادارات وارد می نماید که از اهم آن می توان به نا کار آمدی در حوزه مدیریتی فرد منتخب، افزایش هزینه تمام شده کارها، افت چشمگیر بهره وری بهره وری و از بین رفتن فرصت ها و سرمایه ها اشاره نمود.

مهمترین ضایعه این چنین مدیریتی که فاقد تخصص و تجربه لازم در پستی که به ایشان محول شده است، نداشتن درک صحیحی از اولویت بندی مسائل سازمان تحت امر خود است و مدیری که اولویت بندی صحیحی از مسائل سازمان خود نداشته باشد، با اتلاف وقت و سرمایه های سازمان باعث از بین رفتن فرصت های کسب و کار آن مجموعه می گردد و تدریجاً این مسئله گریبانگیر تمام اجزاء سازمان شده و مانند یک غده  سرطانی در تمامی اجزاء سازمان ریشه کرده و نهایتاً به مرگ آن سازمان منجر می شود.

در کشوری که برای نقد فوتبالش یک برنامه هفتگی نقادانه به نام 90 وجود دارد و یا در جای دیگر برای ارزیابی عملکرد یک تهیه کننده یا کارگردان سازنده یک فیلم سینمایی میزگرد نقد در صدا و سیما تشکیل می شود و یا در مطبوعات بسیاری از متخصصان ذیربط دست به قلم می شوند و نقد می کنند که شاید تاثیر اقتصادی آن بر زندگی قشر ناچیزی از مردم و اقتصاد کشور تاثیر گذار باشد، حال چرا در سطح گسترده عزل و نصب های دولتی در وزارتخانه ها و سازمان های تخصصی و ادارات تابعه آنها در کشور که هزاران میلیارد تومان پول بیت المال به دست این مدیران هزینه و صرف می شود چنین حساسیتی وجود ندارد و حتی محملی برای نقد اینگونه انتصاب های گسترده که بعضاً از روی تمایلات فردی، حزبی یا قومیتی انجام می شود وجود ندارد؟!!!

انتصاب هایی که نه از سر صرفه و صلاح و ارتقاء همه جانبه یک سازمان یا اداره یا وزارتخانه صورت می گیرد، بلکه غالباً باعث از بین رفتن ثروت ملی، فرصت ها و زمینه های سرمایه گذاری داخلی و خارجی شده و روحیه شایسته سالاری و امید به ارتقای سلسله مراتبی را در بین قشر جوان تحصیلکرده یک جامعه در بازار کار از بین می برد.

 معمولاً در انتصاب پست های مدیریتی کلان یک سازمان یا اداره دولتی مشاهده شده که فردی خارج از آن سازمان به واسطه ارتباطاتی که با مدیران بالادستی آن سازمان در یک وزارتخانه و یا... داشته اند به عنوان مدیرعامل یا مدیر کل و عناوینی مشابه آن منصوب می شوند و ظاهراً هیچ فرد مجرب و متخصص و ذیصلاحی در پیکره آن سازمان وجود نداشته که بتواند پست مدیریت ارشد آن سازمان دولتی را احراز نماید!

بعد از گذشت 37 سال از انقلاب اسلامی ایران و وجود قشر عظیمی از نیروهای متخصص در عرصه های مختلف کشور، خیلی دور از انصاف است که هنوز به انتصاب مدیرانی همت گمارده شود که فاقد تخصص، تجربه و تحصیلات مرتبط با پستی را که اشغال می کنند، باشند.

این گونه عمل کردن یعنی ضربه زدن به ریشه آن سازمان و سرخورده شدن متخصصانی که در بدنه آن سازمان تخصصی وجود دارند و باید سرپرستی و مدیریت فردی را بالای سر خود بپذیرند که از آنها کمتر می داند یا هیچ نمی داند و اسف بارتر از آن اینکه مدیر نصب شده با الفبای مهارت های عمومی مدیریت هم آشنا نباشد که دیگر وامصیبتا.

تا زمانی که آب از سرچشمه تصفیه نشود شاهد انواع و اقسام امراض و آلودگی و عدم شفافیت در پایین دست یک سازمان هستیم. اگر بهترین طرح های سرمایه گذاری و اقتصادی برای یک سازمان تهیه شود چون مدیران و تصمیم گیران آن سازمان فاقد صلاحیت و عدم تخصص لازم هستند فرصت ها به تهدیدها تبدیل می شوند و به عبارتی چون ظرف، آلوده است مظروف هرچقدر پاک و شفاف و شفا بخش باشد در تماس با ظرف آلوده ناپاک و زهرآلود خواهد شد و دیر یا زود باید منتظر مرگ سازمانی باشیم که چنین مدیران ناکارآمد و نالایقی به مسند مدیریتی آن تکیه زده اند.

چرا وقتی که برای استخدام یک نفر کارشناس در یک سازمان دولتی آزمون، مصاحبه و مطالعه بر روی سوابق کاری مرتبط با شغلی که قرار است احراز کند انجام می شود اما برای انتخاب پست مهم و حساس مدیریت در همین سازمان هیچگونه شرایط مشخصی برای احراز پست مدیریت ارشد وجود ندارد و به اطلاع پرسنل در آن سازمان رسانده نمی شود که چرا چنین فردی را به عنوان مدیر ارشد انتخاب کرده اند؟ حداقل در مراسم معارفه و تودیع ویژگی ها و وجه تمایز تخصصی، تجربی مدیر مربوطه را به اطلاع کارکنان برسانند.

اگرچه یک کارشناس بعد از گذشتن از چندین فیلتر کارگزینی و آزمون تخصصی استخدام شود و در انتخاب آن اشتباهی رخ داده باشد به مراتب زیانی که به مجموعه متبوعش وارد می کند کمتر از یک صدم یا بعضاً یک هزارم مدیری باشد که فاقد وجاهت و صلاحیت تخصصی و تجربی لازم باشد.

به واقع در کشور ما مسیر گزینش و روش انتخاب یک فرد برای احراز پست مدیریتی در یک وزارتخانه یا یک سازمان یا اداره تخصصی دولتی چیست؟ آیا نباید محملی برای نقد یک مدیر، معاون وزیر و مدیر کل بخاطر انتخاب ها و انتصاب های نابجایش وجود داشته باشد که با صرف هزینه ها و تحمیل خسارت های کلان مالی از محل بیت المال و فرصت سوزی ها و بد بینی که در قشر جوان جویای کار بوجود می آورد و جامعه تخصصی را به تباهی می کشد و بعد پست فعلی را به مقصد اشغال پست بالاتر (بدون ادعای هیچ گونه توضیحی بواسطه خرابکاری های گذشته اش) ترک می کند!

به نظر می رسد بهترین محمل برای نقد چنین عزل و نصب هایی انجمن ها و تشکل های صنفی و تخصصی است که در برگیرنده نظرات کثیری از متخصصان حرفه مربوطه در هر حوزه کاری هستند که باید ابتدا از دولت و شخص وزیر محترم راه و شهرسازی پرسید که انتصاب چگونه انجام می شود؟ و چه معیارهایی دارد؟

همچنین باید پرسید که جابجایی و انتصاب معاونان و مدیران کل در سازمان های تخصصی چگونه انجام می شود؟ مدت هاست برخی سازمان های زیرنظر وزارت راه با مشکل اساسی رو به رو شده و شاهد به گِل نشستن این کشتی شده ایم که چشم امید هزاران متخصص به آن است و آبروی نظام جمهوری اسلامی در داخل و خارج از کشور است.

خواندنی ها

ارسال نظر

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تین نیوز در وب منتشر خواهد شد.

  • تین نیوز نظراتی را که حاوی توهین یا افترا است، منتشر نمی‌کند.

  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

  • انتشار مطالبی که مشتمل بر تهدید به هتک شرف و یا حیثیت و یا افشای اسرار شخصی باشد، ممنوع است.

  • جاهای خالی مشخص شده با علامت {...} به معنی حذف مطالب غیر قابل انتشار در داخل نظرات است.

  • اسداله اسدبیگی 0 0

    با سلام، در سال ۱۳۷۴ الی ۱۳۷۵ بانک مدیران کشور از طریق مرکز آموزش مدیریت دولتی ایران در خیابان زبرجد(ویلای شمالی) در نرم افزار اوراکل طراحی و از طریق دفترچه تقریبا ۱۰ صفحه ای کلیه مشخصات فردی، تحصیلی، دانشی، توانایی ها، مهارتها و بسیاری از متغیر ها و فاکتورهایی که در انتخاب یک مدیر نیاز است از دستگاههای اجرایی کشور جمع آوری و در سیستم مذکور درج و عملیاتی گردید. ولی چرا از آن بعنوان یک سیستم تصمیم یار و مشاوره برای انتخاب و انتصاب مدیران استفاده نشد و نمی شود، بدلیل اینکه در آن دیگر اعمال نظر و سلیقه و انتساب و قومیت و اهلیت و حزبیت و … محلی از اعراب نداشت، پس بنابراین خروجی آن و تعیین افراد برای تصدی پست های مدیریتی که مورد نیاز دستگاههای اجرایی بود هیچ قرابت و تشابهی با آنچه الان جاری و ساری است نداشت، پس این سیستم طراحی شده با آن اهداف متعالی از دور خارج شده و دوباره انتخابات و انتصابات بر اساس تعداد صندلی های خالی اتوبوس پارک شده جلو در سازمان برای انتقال مدیران این سازمان به سازمان دیگر که مدیرعامل آن تغییر کرده، تبدیل شد. راهکار و چاره چیست: راهکار استفاده از ماشین برای انتخاب مدیران است(همان سیستم اطلاعات یا بانک مدیران کشور) که هیچگونه اعمال سلیقه ای صورت نپذیرد و در ضمن بپذیریم که بین مدیران سیاسی و اجرایی واقعا تفاوت وجود دارد. و معمولا در یک سازمان بین ۳ تا ۵ درصد از مدیران آن مدیران سیاسی هستند و بعضا اگر نیاز بود از دیگر سازمانی جابجا و انتصاب شوند نه یکباره بالغ بر ۸۵ درصد از مدیران از بیرون سازمان وارد شوند. نتیجه گیری کلی اینکه: ۱ - از سیستم بان اطلاعات استفاده کنیم ۲ - بین میران اجرایی و سیاسی تفاوت قائل باشیم ۳ - مدیران اجرایی که عملکرد مطلوبی دارند چه نیازی به تغییر انها وجود دارد ۴ - به منافع سازمان فکر کنیم نه بفکر نگهداری یک نفر در راس هرم یک سازمان ۵ - واقعا همت کنیم و مطالب فوق الاشاره از همین امروز در دستگاههای اجرایی ۱۸۰۰۰ گانه کشور پیدا و عملیاتی کنیم تا به اهداف متعالی سازمانها و کشورمان در افق ۱۴۰۴ دست یابیم. انشاالله

  • دلاور قهرمانی 0 0

    جدا از انتصابات که بدون ضابطه و بدون اعلام دلایل آن است هیچ نظام ارزیابی عملکرد هم وجود ندارد و چه بسا مدیران ارشدی که کارآیی ضعیفی دارند ولی سنجشی وجود ندارد مگر شخص وزیر محترم خودش به نظرش بیاید که آن مدیر ارشد ضعیف عمل کرده است و البته افراد برای آنکه مدیر مافوق متوجه عملکرد ضعیفش نشود به ترفندهای و چاپلوسی های حرفه ای روی می آورند. در حالیکه هر پیمانکاری که انتخاب می شود و هر مشاوری که انتخاب می شود در مراحل مختلف کار سنجش و ارزیابی می شوند وجود مدیران ضعیف و استمرار مدیریت ایشان نشان می دهد برای مدیران دولتی هیچ نظام ارزشیابی مدونی وجود ندارد یا کارآمد نیست.

  • 0 0

    ضمن تشکر از تحلیل تین نیوز که بدرستی مطرح نموده و انتصابات خارج از چارچوب متاسفانه ضربات مهلکی بر بدنه وزارتخانه ها و عدم انگیزه کارکنان و کارشناسان و مدیران شده و چه بسا شاهد خسارتهای هنگفت بواسطه تصمیماتی مدیران تازه منصوب شده با اعمال سلایق شخصی بر بیت المال شده اند. سئوال من از وزرای محترمی که کلیه مدیرانی که سالهاست در این سمت ها در حال انجام وظیفه بودند و از کارشناسی شده شده و سلسله وار ترقی نموده اند به یکباره از سمت خود عزل و مدیرانی که هیچ سنخیتی با سمت خود ندارند یا اگر هم دارند از سایر وزارتخانه ها یا مشاغل غیر مرتبت منصب میشوند ایا عملکرد این اقایان بهتر از قبلی خواهد بود. خیر. بنابراین مشخص می شود که وزرائی که توان کار با بدنه سازمان را ندارند و افراد غیر را منصوب می نمایند دنبال منافع خویش هستند نه کار و این یک هشدار به سازمانهای نظارتی است. یی از دلایل فساد در سازمانه این گره مفقوده است

  • 0 0

    در زمانهای گذشته برای انتصاب در سمت های مدیر کل به با لا کمیته انتصاباتی بود و بر اساس ارزشها و معیار ها انتصابات صورت میگرفت ولی حالا خیر. چرا اقایان وزرا بی توجهی میکنند چه سازمانی و یا اشخاصی باید به این موضوعات توجه نمایند که نمی کنند تا کی؟