| کد خبر: 138691 |

◄ نقش ایدرو در توسعه آینده صنعتی کشور

وبلاگ مسعود نیلی-واکاوی نقش ایدرو در توسعه آینده صنعتی کشور از دو جهت چندان ساده به نظر نمی‌‏رسد. از یک‌سو هم‌چنان در کشور فاقد مدل توسعه صنعتی مناسب هستیم. اگرچه برای اولین بار در ‏سال ۱۳۸۱ سند استراتژی توسعه صنعتی به رشته تحریر درآمد، اما آن‌چنان که مصوب‌شده، مورد ‏توجه قرار ندارد.

تین نیوز

وبلاگ مسعود نیلی-واکاوی نقش ایدرو در توسعه آینده صنعتی کشور از دو جهت چندان ساده به نظر نمی‌‏رسد. از یک‌سو هم‌چنان در کشور فاقد مدل توسعه صنعتی مناسب هستیم. اگرچه برای اولین بار در ‏سال ۱۳۸۱ سند استراتژی توسعه صنعتی به رشته تحریر درآمد، اما آن‌چنان که مصوب‌شده، مورد ‏توجه قرار ندارد.

از سوی دیگر به‌ویژه طی ۱۵ سال اخیر، سازمان گسترش و نوسازی صنایع با ‏دگرگونی‌های متعددی همراه بوده و کماکان در خصوص ماموریت و رسالت محوری آن، اتفاق نظر ‏وجود ندارد. در سال‌های دور اما می‌شد تعریف و رسالت واضح‌تری از این سازمان بیان کرد. در سال ۱۳۴۶ که ایدرو آغاز به کار کرد، ماموریت اصلی آن ایجاد صنعت بود، هر چند که طی سال‌های بعد ‏در حوزه‌هایی نظیر نساجی و صنایع قند، کارکرد نوسازی نیز مورد توجه قرار گرفت. اما می‌توان ‏گفت طی این مقطع صنایعی در مقیاس بخش صنعت کنونی وجود نداشت و سهم صنعت در تولید‏ناخالص‌داخلی، تنها به زیر ۳ درصد در سال ۱۳۴۶ می‌رسید. در گذر از این سال‌ها، امروز اقتصاد ‏ایران ۵ برابر بزرگ‌تر شده و این در حالی‌است که صنعت رشد ۳۰ برابری داشته است.‏

صنعت کشور از بدو آغاز به کار خود بر مبنای یک استراتژی نانوشته «پاسخ به نیاز داخل» ‏فعالیت داشته است. بعدها اما رسماً استراتژی «جایگزینی واردات» مطرح می‌شود. براین‌اساس ‏می‌توان گفت صنعت ایران طی دهه‌های مختلف بین دو مرز استراتژی جایگزینی واردات و ‏خودکفایی حرکت کرده است. در واقع تولیدات کشور کم‌تر بر مبنای برون‌گرایی و صادرات، و به ‏عبارت دیگر پاسخ به نیازهای جهانی، از کارخانجات خارج شده‌اند. هم‌چنین صادراتی که امروز وجود ‏دارد عمدتاً از منابع طبیعی و معدنی کشور تغذیه می‌شود و صدور کالا بر مبنای عواملی نظیر ‏تکنولوژی، بهره‌وری، نوآوری و اساساً ایجاد ارزش‌افزوده کم‌تر به چشم می‌خورد.‏

رکود یا ریزش قدرت خرید؟

کلید واژه‌ای که ظرف چند سال گذشته در ابتدا به صورت صحیح به کار می‌رفت و اکنون ‏به اشتباه مورد استفاده قرار می‌گیرد، مفهومی به نام «رکود» است. از رهگذر علم اقتصاد، رکود به ‏نوساناتی گفته می‌شود که کوتاه‌مدت در روند کلی فعالیت‌های اقتصادی رخ می‌دهد و سپس ‏برطرف می‌شود. اگرچه لزوماً رونق جایگزین رکود نخواهد شد، اما نمی‌توان به هر نوع کسادی در ‏فعالیت‌های اقتصادی، رکود گفت. امروز به اشتباه گفته می‌شود بسیاری از واحدهای صنعتی کشور ‏در رکود قرار دارند. اما این کسادی در بازار چه علتی دارد؟

در فاصله سال‌های ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۲، اتفاقاتی در بازار داخلی ایران رخ داد که واکاوی ماوقع و ‏پیامدهای آن، کم‌تر مورد توجه قرار گرفته است. پیامدهایی که ماندگار شدند و امروز به سادگی ‏نمی‌توان این آثار نامبارک از چهره صنعت کشور زدود. چنان‌که متوسط سطح درآمد خانوار شهری ‏و روستایی در سال ۱۳۹۲ به ترتیب حدود ۲۲ و ۳۸ درصد نسبت به سال ۱۳۸۶ با کاهش مواجه ‏شد. رخدادی که از جنگ تحمیلی تا به امروز بی‌سابقه بوده است. در نتیجه این اتفاق، سطح تقاضا ‏برای محصولات مختلف از جمله تولیدات صنعتی در سال ۱۳۹۲ تقریباً معادل سطح تقاضا در سال‌‏های ۱۳۸۰ و ۱۳۸۱ رقم خورد. افزون بر این میزان تقاضا برای کالاهای سرمایه‌ای نیز وارد روند ‏نزولی خود شد و بر این اساس میزان سرمایه‌گذاری در سال ۱۳۹۲ تقریباً معادل همین میزان در ‏سال ۱۳۸۰ به ثبت رسید.

 

حسب تصادف، مقدار مخارج دولت به قیمت ثابت به عنوان مصرف‌کننده ‏دیگر کالاهای صنعتی نیز به حدود میزان یاد شده در سال‌های ۱۳۸۰ و ۱۳۸۱ رسید. به بیان ساده‌‏تر، صنعت کشور در پاسخ‌گویی به تقاضای داخلی، به اندازه سال‌های ۱۳۸۰ و ۱۳۸۱ مصرف‌کننده ‏دارد و آن میزان رشد ظرفیت تولیدی که از سال ۱۳۸۱ تاکنون در بخش صنعت محقق شده، ‏اکنون با معضل فروش در بازار داخلی کشور دست و پنجه نرم می‌کند. در واقع نوعی کاهش حقیقی ‏تقاضا رخ داده و با تزریق پول نمی‌توان آن را برطرف کرد؛ چرا که اساساً قدرت خرید اقتصاد کاهش ‏یافته و این در حالی‌است که بخش صنعت بی‌اعتنا به این اتفاق، روند رو به رشد خود را دنبال می‌‏کرده است. در سال‌های ۱۳۹۱ و ۱۳۹۲ اما دو کاهش شدید در ارزش‌افزوده بخش صنعت رخ داد و ‏این بخش حدوداً ۱۷ درصد کوچک‌تر شد؛ رشدی منفی که حتی در دوران جنگ تحمیلی نیز ‏سابقه نداشت. اما با رشدهای مثبت سال‌های ۱۳۹۳ و ۱۳۹۴، بخشی از این عارضه جبران شد.

 

به منظور بازگشت سطح درآمد خانوارهای شهری و روستایی به میزان سال ۱۳۸۶ که نقطه ‏بیشینه آن بوده، حدود ۷ تا ۱۰ سال زمان نیاز است. اکنون ۳ سال از آن گذشته و طی این روند ‏نشان می‌دهد که حداقل ۷ سال دیگر نیز زمان باقی است. اکنون می‌توان گفت اندازه صنعت کشور ‏نسبت به سال ۱۳۸۱ حدود ۲ برابر شده در حالی که میزان تقاضا در حدود میزان سال ۱۳۸۱ باقی ‏مانده است. این به معنای شکاف بزرگی میان ظرفیت ایجاد شده در صنعت و مقدار تقاضای موجود ‏است. اکنون شمار قابل توجهی از واحدهای صنعتی با مشکلاتی مواجهند و این‌گونه استدلال می‌‏کنند که مشکل اصلی آن‌ها تامین مالی است. حال آن‌که مشکل ثابت ماندن تقاضا، جدی‌تر از مشکل ‏نقدینگی است.‏

 

مسعود نیلی

وبلاگ‌نویس

اخبار مرتبط

خواندنی ها

ارسال نظر

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تین نیوز در وب منتشر خواهد شد.

  • تین نیوز نظراتی را که حاوی توهین یا افترا است، منتشر نمی‌کند.

  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

  • انتشار مطالبی که مشتمل بر تهدید به هتک شرف و یا حیثیت و یا افشای اسرار شخصی باشد، ممنوع است.

  • جاهای خالی مشخص شده با علامت {...} به معنی حذف مطالب غیر قابل انتشار در داخل نظرات است.