| کد خبر: 36420 |

◄ طراحی هواپیما در ایران توجیه دارد یا ندارد؟

تین نیوز | پس از انتشار اظهارات منوچهر منطقی رئیس هیات مدیره و مدیر عامل سازمان صنایع هوایی وزارت دفاع که اعلام کرده بود " ما در برنامه‌های خود اینگونه هدف‌گذاری‌ کردیم که بتوانیم بخشی از نیازهای داخلی خود را تامین کنیم. در کل به حدود ٦ فروند هواپیما نیاز است که از این تعداد حدود ٤ تا ٤٥ هواپیما در این حوزه قرار می‌گیرد و ما انتظار داریم حدود نیمی از این مقدار را ما تامین کنیم."
 برخی از کاربران تین نیوز به اظهار نظر در مورد این سخنان مدیر عامل سازمان صنایع هوایی وزارت دفاع پرداختند که این نظرات به شرح زیر است:

 1- سرمایه گذاری بر روی ساخت هواپیمای مسافری فعلا با توجه به شرایط کشور توجیه ندارد. به جای این که این قدر شعار ساخت بدهید، شعار اجرا بدهید، شعار تعمیر و نگهداری بدهید، فعلا خانه از پای بست ویران است.

2- خودتان بهتر از همه می دانید که دارید پول مملکت را به باد می دهید. هیچ دست آوردی هم نخواهید داشت. کار کردن بر روی یک پروژه هواپیمایی چیز بدی نیست، بلکه معتقدیم باید پروژه ای تعریف شود تا از کنار آن شرکت های پیمانکاری متخصص و افراد مجرب رشد و تعالی پیدا کنند. همانگونه که در مقطعی، سازمان صنایع هوایی در دل وزارت صنایع شکل گرفت و پروژه هایی در حد گلایدر و دو نفره و چهار نفره تعریف شد و پس از آن بود که سازمان هواپیمایی کشوری که تا آن زمان تجربه تأیید محصولات هوایی را نداشت تکانی خورد و تجاربی در این خصوص به دست آورد. اما ابعاد پروژه ای که شما انتخاب کرده اید چیز دیگری می گوید. مگر هواپیمای 50 نفره ایران 140 نتیجه داده است که حالا می خواهید هواپیمای مجهول الهویه 150 نفره را بسازید؟؟!! یکی از ایرادات بزرگ این است که هسا سکان دار چنین پروژه هایی شده است. از عنوان پروژه هویداست که قرار است محصولی تولید شود که مسافر جابجا کند. مسافرینی که شهروندان عادی هستند. منظورم این است که یک پروژه غیر نظامی نباید به دست نظامیان تعریف و به اجرا در آید. شرک هسا می تواند به عنوان یکی از پیمانکاران با پیمانکاران دیگر رقابت کند. نه اینکه خودش پروژه را تعریف کند و خودش هم اجرا کند. چنین است که جوانب اقتصادی بودن یا اقتصادی نبودن کار به طور کلی از یادها می رود. ما که بی خبریم اگر شما می دانید به ما هم بگویید که چه شرکت هایی قرار است مشتری هواپیما باشند؟ تا به حال چند فروند سفارش گرفته اید؟ حداقل چه تعداد باید تولید کنید تا به سود برسید؟
بیان حرف های کلی مانند:"بازگشت سرمایه در حوزه‌هایی مانند هواپیما و صنایع هوایی، بسیار طولانی و زمان‌بر است" که نشد حرف. این ها را می شود در لابلای کتاب ها و مجلات هم دید. 
دانشگاه ها نمی توانند در طراحی، ساخت و تولید هواپیماها مفید باشند. در کل بی معنی است - اصلا مأموریت آنها به گونه دیگری تعریف شده است. من نمی فهم این گفته یعنی چی:"در بخش موتور هواپیما، دانشگاه شریف و علم‌ و صنعت قوی وارد شده‌اند". یعنی شما متری در دست گرفته اید و میزان قوی وارد شدن آنها را اندازه گرفته اید؟ آیا "قوی وارد شده اند " یعنی اینکه آنها توانسته اند موتوری بسازند که در حد محصولات Pratt & Whitney, General Motors, Rolls-Royce، یا General Electric است و با آنها رقابت می کند؟؟!!
از همین حالا روشن است که چه خواهد شد و نتیجه چه خواهد بود. کافی است به سر انجام پروژه آنتونف یا ایران 140 نگاه کنید.

3- همین بحث ها را در رابطه با خودروی ملی داشتیم. کو خودروی ملی!! حالا نوبت هواپیمای ملی شد! چه خوب بود مسئولین از این افراد که پول های کلان را صرف ساخت خودروی ملی و هواپیمای ملی می کنند، وثیقه می گرفتند که اگر این شعار ها عملی نشد وثیقه آنان ضبط شود. این متن در تاریخ بماند تا ببینیم ساخت هواپیما را. اساتید سازنده هواپیما در کشور چه کسانی هستند ؟ لطفا 2 نفر را نام ببرید.

4- به جای هدر دادن سرمایه در این وانفسای اقتصادی که پول ملی عملا بی ارزش است آیا باید این بازی هواپیماسازی را ادامه داد؟ کشور در بحران مالی است و می‌خواهند با چند فارغ التحصیل هوا و فضا و مکانیک هواپیما تولید کنند!!!! آن هم بدون زیربنای صنعتی! چرا سرمایه های کشور این گونه هدر می روند؟ از ۱۳۴۷ تا به حال یک خودروی ملی در ایران تولید نشده! 

5- سمند، دنا، تیبا و ساینا واقعا خودروی ملی هستند.
اگر یک خودرو ساخته شود که 100 درصدش ایرانی باشد، یک عده می گویند به راستی در دنیای امروز دیگری کسی چرخ را اختراع نمی کند و باید رفت به سمت همکاری های بین المللی! وقتی می رویم پی همکاری های بین المللی و مثلا سمند خلق می شود، همانها می گویند این که خودروی ملی نیست، موتور و گیربکس پژو را گذاشتن رو یک اتاق که فلان شرکت اروپایی طراحی کرده و برای داخل اتاقش هم که از مشاوران فلان شرکت اروپایی استفاده شده است. تست تصادفاتش هم که در اروپا انجام شده پس این خودرو ایرانی نیست!! 
یک تبلیغ الان در تهران هست در خصوص خودروی کره ای کوراندو. با افتخار و با تیتر درشت نوشته شده که طراحی اتاق این خودرو در شرکت ایتال دزاین ایتالیا انجام شده. تا چند سال پیش هم که خودروهای کره ای با موتورهای ژاپنی و یا آمریکایی عرضه می شدند. حال اینکار اگر توسط هیوندا انجام شود اسمش می شود حضور در چرخه جهانی و اگر ایران خودرو توسعه موتور ملی EF7 رو با مشاوران آلمانی انجام دهد اسمش می شود که اینها ملی نیست!

6- وقتی صحبت از محصول ملی می شود، باید از تمام امکانات موجود دنیا استفاده شود. در زمانی که روابط خارجی کشور فقط محدود به چند تا کشور ( که خودشان هزار و یک مشکل دارند )می شود، آیا می توان امید داشت پروژه ای همچون هواپیمای 150 نفره به ثمر بنیشیند؟؟؟!!! در بین این چند تا کشوری که در حال حاضر با ما رابطه دارند، حتی یک شرکت پیمانکاری که سابقه چشمگیر در طراحی و نصب سیستم های هواپیمایی را دارند نمی توانید پیدا کنید. روسیه که خود از با سابقه ترین سازندگان هواپیما در دنیاست، برای ساخت هواپیمای سوپر جت سوخوی خود به پیمانکاران امریکایی روی آورد و با اینکه هواپیمای خوبی هم از آب در آمد ولی نهایتاً نتوانست به فروش مناسب دست پیدا کند. روسیه حتی نتوانست آن را به ایران بفروشد (به خاطر مسائل تحریم).

خواندنی ها

ارسال نظر

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تین نیوز در وب منتشر خواهد شد.

  • تین نیوز نظراتی را که حاوی توهین یا افترا است، منتشر نمی‌کند.

  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

  • انتشار مطالبی که مشتمل بر تهدید به هتک شرف و یا حیثیت و یا افشای اسرار شخصی باشد، ممنوع است.

  • جاهای خالی مشخص شده با علامت {...} به معنی حذف مطالب غیر قابل انتشار در داخل نظرات است.

  • شاهرخ ظهرابزاده 1 0

    توسعه صنعتی ابتدا بر مبنای اهمیت ژئوپلیتیکی و افزایش اقتدار کشور صورت می گیرد و سپس مواردی چون صرفه اقتصادی مطرح می شود. در شرایطی که ایران، طی ۲۰۰ سال اخیر همواره مورد تاخت و تاز کشورهای قدرتمند قرار داشته، صرف نظر کردن از توسعه صنعت هوافضا تنها به این دلیل که توجیه اقتصادی ندارد خطا است. مانند اینکه بگیم داشتن ارتش و پلیس توجیه اقتصادی ندارد و می توان با یک کشور خارجی قرار داد بست تا امنیت ما ر تامین کند. به علاوه اینکه لزوما قرار نیست هرچیزی صرفه اقتصادی داشته باشد. مثلا هم اکنون مبالغ هنگفتی خرج فوتبال می شود. کل پولی که در یک سال صرف فوتبال باشگاهی و ملی و … می شود از مجموع بودجه سازمان فضایی ایران(در سالهای پر بودجه!) بیشتر است. البته فوتبال هم به جای خود. اما در کشوری که مشخصا کسی از درآمدزایی هزینه های صرف شده برای فوتبال سوال نمی پرسد، انگشت گذاردن بر اینکه توسعه هوافضا توجیه اقتصادی ندارد قابل هضم نیست! اگر بنا بود در دنیا تنها عده اندکی به کاری خاص بپردازند، الان چین و ژاپن که به راحتی انواع محصولات بوئینگ و ارباس رو می خرند به دنبال ساخت هواپیمای مسافربری نبودند. همچنین برزیل که دو سه دهه است هواپیما ساز شده است نیز قدم در این راه نمی گذارد. همچنین است اقدامات فضایی هندوستان. الان فضاپیمای هندوستان در مدار مریخ قرار دارد و به دور این سیاره می چرخد و این مقدمه ای شد برای امضای توافقنامه همکاری میان ناسا و سازمان فضایی هندوستان(۲ ماه پیش این موافقتنامه امضا شد). در این شرایط، ارسال فضاپیما به مریخ توسط هند، شاید در نگاه اول هیچ دست آورد اقتصادی نداشته باشد، خصوصا برای کشوری که میلیونها نفر از شهروندانش دسترسی به سرویس بهداشتی ندارند، اما سیاستمداران هندی در پس مو، پیچش می بینند و ما هنوز داریم سر این بحثمی کنیم که توسعه صنایع های - تک توجیه اقتصادی ندارد! مقایسه میان هزینه های صرف شده برای سفرهای زیارتی و سیاحتی و هزینه های صرف شده در صنعت هوافضا شرم آور است. می شه به این قیاس، هزینه سالانه استعمال دخانیات و مصرف ادامس در کشور رو هم اضافه کرد! لابد این کارها همگی صرفه اقتصادی دارد ولی هواپیما سازی خیر!

  • آسمانی 0 0

    آقا شاهرخ - همه اینایی که میگی درست - قبول - راست میگی - مخصوصاً مواردی که در پاراگراف آخر اشاره کردی - اما باز هم میگم چشماتونو باز کنید - شرایط فعلی کشور اصلا برای چنین حرکت هایی مساعد نیست. شرایطی که ما در حال حاضر داریم(مخصوصاً در روابط خارجی) با کشورهایی که نام بریدید یکسان نیست. بله برزیل رو به هواپیماسازی آورده ولی یه نگاهی هم به لیست پیمانکارانش بندازید! - شرکت امریکایی Honeywell برای سیستمهای اویونیکی - شرکت ا Liebherr - Aerospace برای سیستم advanced high lift(مقر اصلی این شرکت در دو کشور فرانسه و آلمان است) شرکت Embraer برزیل برای یکی از محصولات جدید خود که E - Jets second generation نامگذاری شده است از پیمانکاران زیر استفاه خواهد کرد: شرکت Intertechnique متعلق به گروه فرانسوی و امریکایی Zodiac Aerospace سیستم های موتور و APU، سیستم سوخت گیری و سیستم سوخت رسانی را تأمین خواهد کرد. شرکت امریکایی Crane Aerospace & Electronics سیستم های کنترل الکترونیکی ارابه های فرود را طراحی و تأمین خواهد کرد. گروه امریکایی Triumph Group, Incبخش هایی از بدنه و سکانهای عمودی و اففی را تأمین خوهد کرد و بسیاری پیمانکاران دیگر که با کمی تحقیق و جستجو میتوان آنها را شناسایی کرد. و در ضمن هواپیمای مسافربری یک وسیله غیر نظامی است که قرار است بیشترین درجه ایمنی را برای سرنشینان خود فراهم کند. هواپیمای مسافربری سلاح نیست و نباید آنرا با موشک و یا تسلیحات دیگر اشتباه گرفت. فکر میکنم اینگونه تفکرات ناشی از این است که نظامیان پا در عرصه هواپیماهای غیر نظامی گذاشته اند. باور دارم در عرصه پروژه های غیر نظامی اتفاقا باید صرفه های اقتصادی را در نظر گرفت. در عرصه پروژه های دفاعی بنده تخصصی ندارم و اظهار نظری نمیکنم.

  • شاهرخ ظهرابزاده 1 0

    جناب آسمانی اشتباهی که خیلی وقتها می شود این است که به قول آقای ظریف وزیر امور خارجه، برخی تاریخ رو از وسطش می خوانند. مثلا گفته می شود که الان دیگر هیچ کشوری به تنهایی هواپیما نمی سازد و چند کشور با یکدیگر مشارکت می کنند. این حرف درست است. مثالش هم ارباس است که چند کشور قدرتمند اروپایی به وجودش اورده اند. اما آن نکته ای که ازش غفلت می شود و به قولی تاریخ از وسطش خوانده می شود این است که این کشورهایی که ارباس را به وجود اورده اند خودشان ابتدا به تنهایی و بدون مشارکت دیگران، در هواپیماسازی به رستگاری رسیده اند. سپس برای کاهش هزینه ها و اقتصادی تر کردن روندشان، اقدام به مشارکت کرده اند. اینطور نبوده که از سر ناچاری و ناتوانی با یکدیگر مشارکت کنند. الان هم اگر روسیه در پروژه سوخو ۱۰۰، با غربیها مشارکت کرده این به خاطر ناتوانی اش در ساخت هواپیما نیست. بلکه خودش در دوران کمونیستی یک هواپیماساز قهار بوده. الان هم همه آن زیر ساختها رو تماما دارد. دقیقا چون خودش زیر ساخت برای ساخت انواع هواپیماها رو دارد به پشتوانه آن زیر ساختها می تواند به راحتی با غربیها مشارکت کند. و تهدیدی هم متوجهش نیست. هر جا هم دلش بخواهد بدون منت بوئینگ و ارباس می خرد. الان وضع ما در ایران به صورتی است که تنها کالایی رو که بدون منت می توانیم از خارج تهیه کنیم سیگار و نوشابه است. شما ببینید در اوج تحریمها، دارو به ما نمی دادند و بهانه می آوردند که دارو تحریم نیست بلکه انتقال پول تحریم است. بعد در آن شرایط تمام فروشگاه ها پر بود از سیگارهای آمریکایی که رویش رسما و قانونی نوشته " مخصوص فروش در جمهوری اسلامی ایران ". و نیز نوشابه های آمریکایی کوکاکولا و پپسی رسماً در ایران تولید می شود. چرا؟ چون اگر به ما ندهند خودمان تولید می کنیمش. این یعنی عیار صنعت ما الان این اندازه هست و هنوز صنعت مان به جایی نرسیده که بتوانیم به پشتوانه اش، ملاحظات سیاسی و ژئوپلیتیک خودمون رو اونطوری که می خواهیم تعیین کنیم. الان فن اوری هسته ای ایران، با فرض محال دستیابی به بمب هسته ای، برای غرب بسیار کم خطر تر از زرادخانه هسته ای چین و روسیه است. کما اینکه روسیه به پشتوانه همان زرادخانه، در اوکراین دخالت نظامی کرد. اما آیا دیدید جایی از تحریم فروش بوینگ و ارباس به روسیه سخن به میان بیاید؟ به هیچ وجه! چون روسیه خودش زیر ساختش را دارد و اگر بهش هواپیمای مسافربری ندهند خودش می سازد. اما مثلا تحریم نفت رو برای روسیه می گذارند چون می دانند نفت برای روسیه پاشه آشیل است. اما به ما هواپیمای مسافربری نمی دهند. چون خودمان نمیتوانیم بسازیم. به ما فقط نوشابه و سیگار می دهند و این دو کالا رو تحریم نمی کند چون خودمان مستقلا هم تولیدشان می کنیم. هر آنچه برایمان حکم پاشنه آشیل یا چشم اسفندیار رو داشته باشد سر دادنش سرمان منت می گذارند و هر آنچه خودمان توانایی ساختنش رو داشته باشیم، حتی با کیفیت کمتر و هزینه بیشتر، هیچگاه مشمول تحریم جدی نمی شود. خودرو هم به همین صورت است. درست است که پژو و رنو به بهانه تحریم از ایران رفتند، اما هیچگاه در زمینه خودرو، ایران به صورت جدی تحریم نشده. چون تا حد خوبی توانمندی داخلی به دست اورده ایم که البته باید ادامه یابد. این رویارویی ابرقدرتها با ما شاید در ظاهر به دلیل برخی سیاستهای ۳۶ سال اخیر باشد، اما اگر تاریخ ۲۰۰ ساله و بلکه بیشتر رو ببینیم، می بینیم ایران همواره به دلیل ضعف فن آوری مورد تاخت و تاز بوده و چپاول شده است. نمونه اش سال ۱۳۲۰ که کشور اشغال شد! نمونه قبل ترش جنگ جهانی اول. نمونه قبل ترش حمله های روسیه و انگلیس و جداکردن بخشهای شمالی و شرقی از ایران و … این یعنی اینکه در به دست آوردن فن آوری، حد و مرزی وجود ندارد که بگوییم تا فلان جا بس است و دیگر وارد فلان حوزه نشویم. برخی کشورها هستند که به لحاظ سیاسی، متحد ابرقدرتها و هستند و یا در غالب اتحادیه، ‌خودشان تشکیل ابرقدرت داده اند. مانند مثلا بلژیک و فنلاند و استرالیا و نیوزلند که نه برند خودرو سازی دارند و نه برند هواپیما سازی. اما به دلیل نداشتن چنین صنایعی تهدید هم نمی شوند. اما وضعیت ما مانند چین، هند و برزیل است که چه بخواهیم و چه نخواهیم هیچگاه متحد استراتژیکی نداشته و نخواهیم داشت. بلکه اتحاد ما با دیگر کشورها بر مبنای این است که چه قدر آدم حسابمان می کنند. فعلا خیلی آدم حساب نمی شویم چون لابد از دید آنها ارزش حساب شدن نداریم. البته کم کم دارد بهتر می شود. اما اگر می خواهیم به اندازه ای آدم حساب شویم که مثلا در هواپیماسازی، با اونها مشارکت کنیم و یا اونها با ما مشارکت کنند(مانند برزیل که خودتان مثالش را زدید)، باید به حداقل هایی برسیم که هنوز نرسیده ایم. در خصوص هواپیما سازی و یا خودرو و … اینکه ما با دیگران مشارکت کنیم خیلی هم خوب است. اما پیش شرطش همان داشتن توانایی صنعتی است. حالا نه لزوما به اندازه ای که بتنهایی بتوانیم یک هواپیمای کامل بسازیم، بلکه به میزانی از حداقل ها دست یابیم که رویمان حساب کنند و به قولی بازیمان دهند. الان در خودرو تا حدودی این اتفاق افتاده و ایران، دیگر ایران ۲۰ سال قبل که تنها کار تحقیق و توسعه ای اش سپر جوشن پیکان باشد نیست. بعلاوه اینکه اقداماتی نظیر ایران ۱۴۰ و ۱۵۰ نفره و … رو نباید با این دید نگاه کرد که چون تحریم هستیم برویم دنبالش و اگر تحریم ها برداشته شد دیگر نیازی به این کارها نیست. چه تحریم باشیم و چه تحریم نباشیم، چه سفارت امریکا در تقاطع مطهری مفتح بسته باشد و چه باز باشد و ایرانیها و امریکاییها بدون ویزا به کشورهای یکدیگر سفر کنند، اقدامات اینچنینی و توسعه ای باید ادامه یابد. و مهمتر از همه، به گمان بنده، راه نهایی برون رفت از تحریمها، توسعه داخلی است. ضمن اینکه باید روابط خارجی رو بهبود ببخشیم و بی خود و بی جهت کسی رو تهدید نکنیم(که در آن ۸ سال فراوان رخ داد!)، باید در داخل کشور توسعه همه جانبه داشته باشیم تا همین توسعه از یک سو باعثشود تحریمها برداشته شود(همان حکایت روسیه و امریکا و سیگار و نوشابه که در بالا عرض شد) و از سوی دیگر وقتی برداشته شد آن وقت بتوانیم به پشتوانه توانمندی داخلی، در شبکه جهانی، هواپیما و خودرو و فضاپیما و … بسازیم. بنده هم مانند شما هیچ گاه کار نظامی نکرده ام و همه اش civil بوده. در خصوص این ۱۵۰ نفره هم همینقدر می دانم که آنهایی که دارند رویش کار می کنند، هدفشان این نیست که صفر تا صد همه چیز رو خودشان بسازند. بلکه روی مشارکت جهانی هم حساب می کنند. هدفشان هم بلند مدت است و اینطور که فکر کنید الان دارند قطعات هواپیما رو می سازند نیست. حالا حالا ها در حوزه فن اوری و زیر ساخت خیلی باید کار شود و شاید دو دهه ای طول بکشد. این کارهایی هم که الان می شود در راستای همان است که برسیم به جایگاهی که به حساب بیاورندمان. فردا روز که تحریم برداشته شد، برای اینکه تازه به فکر توسعه بیفتیم خیلی دیر خواهد بود. از الان باید به فکرش بود. حال ممکن است در جایی فساد مالی هم باشد. مثل اینکه مثلا آسفالت کردن خیابانها به درستی انجام نشود و ۳ برابر هزینه تحمیل می شود. آیا درست است بگیم پس اصلا آسفالت نکنیم خیابانها رو؟ حوزه های توسعه ای هم به این صورت است و حتی با فرض اینکه در فلان جا و فلان دوره به بهانه توسعه مبالغی حیف و میل شده، نمی تواند ما رو به این نتیجه برساند که پس اصلا از آن حوزه چشم پوشی کنیم. سخن به درازا کشید. پوزش می خواهم

  • شاهرخ ظهرابزاده 0 0

    در نوشته قبلی، منظور تقاطع طالقانی - مفتح بود که اشتباها مطهری - مفتح نوشته شد!!!

  • آسمانى 0 0

    جناب ظهرابى زاده خیلى از مطالبى که اشاره کردین در حوزه تخصص و دانش بنده نیست، و به گمانم باید متخصصین متعددى از حوزه هاى علوم سیاسى گرفته تا حوزه هاى علوم اجتماعى و انسانى جمع شوند و دلایل به حساب نیامدنمان را دنیا بررسى کنند. فقط حس درونى و برداشت شخصى خود را از آنچه نوشته اید را بیان میکنم. سمت و سوى توجیهاتتان بیشتر رنگ و بوى حرف هاى همان هشت سال معروف را دارد و فکر میکنم در صورت اصرار بر چنین استراتژى هایى، به عاقبت کره شمالى خواهیم رسید. کشورى که فن آورى هسته اى و موشکى و نمیدانم شاید هم هواپیمایى دارد ولى در جامعه جهانى اصلا به حساب نمى آید. کشور روسیه هم که مثال زدید تا وقتى شوروى بود، از بویینگ و ارباس محروم بود و پس از اصلاحات گسترده گورباچف بود که به جایگاه کنونى رسید؛ ولى اگر روسیه بخواهد همینطور با سیاست هاى پوتین جلو برود، دوباره به جایگاهى که در دوران کمونیستى داشت بر خواهد گشت.

  • شاهرخ ظهرابزاده 0 0

    بنده خودم از آن ۸ سال دل خوشی ندارم و در نوشته هایم به این هم اشاره کردم که در آن ۸ سال، جدای از هدر دادن منابع، بیخود و بی جهت با دنیا در افتادیم. آقای روحانی، رئیس جمهور، هم قول داد و قسم خورد که آن ۸ سال دیگر تکرار نشود. حالا شما اصرار دارید بنده رو بگذارید کنار آن ۸ سال! خیلی محبت می فرمایید قربان!:):) اصلا صحبتهای بنده به کنار. اگر فرصت کردید، نوشته های آقای اکبر اعتماد رو بخوانید. ایشان بنیانگذار سازمان انرژی اتمی در زمان پهلوی هستند. کتاب خاطراتشان چند سال پیش در کشور چاپ شده. در اینترنت هم صحبتهایشان هست. یک مصاحبه ای هم ایشان با بی بی سی داشته اند که صدا و سیما هم اون رو پخش کرده. همچنین، آنچه ایشان در خصوص ضرورت تحقیق و توسعه در حضور شخص اول مملکت در میانه یا اواخر دهه ۴۰ گفته اند هم بسیار آموزنده است. صحبت ایشان در آن جلسه که در یکی از شهرهای شمال کشور برگزار شده بوده می شود اساس و پایه سازمان انرژی هسته ای و اختصاص بودجه تحقیقات به سایر بخشها. اشکال دیدگاه شما به گمان بنده همانی است که عرض شد. اینکه اعتقاد دارید، کشورهای غربی و شرقی بسیار مهربان هستند و این ما هستیم که لایق بهره مندی از الطاف اونها رو نداریم. از طرفی در کشور دیدگاه هایی هست که اصولا چیزی جز مرگ و نفرین برای دیگر کشورها متصور نمی شود. اما راه سومی هم هست. اینکه نه مرگ برای کسی بخواهیم و نه دربست چاکر و دلداده دیگران باشیم.

  • آسمانی 0 0

    آقا شاهرخ ممنون ازتون - و هم چنین از تین نیوز که امکان این تبادل نظر ها را فراهم میکنه - کلاً تبادل نظر خوبی بود. اگر در این میان چیز گفته شد که باعثدلخوریتون شد عذر میخوام. تأکید میکنم بنده هم باور دارم کشور های دیگر به دنبال منافع خودشون هستند و دلیلی ندارد برای ما نوشابه وا کنند. اگر کامنت های قبلی را در صفحات دیگر خوانده باشید خواهید دید بنده نیز موافق تعریف پروژه های هواپیمایی هستم اما نه به ابعاد هواپیمای ۱۰۰ یا ۱۵۰ نفره. با شناختی که از این صنعت دارم اعتقاد دارم بستر های فراوانی نیاز است تا چنین چیزی امکان پذیر باشد. پروژه طراحی و ساخت هواپیمایی در حد ۸ و نهایتا ۱۲ نفره منطقی تر است. در صورت موفقیت آمیز بودن چنین پروژه ای در آنصورت میشود به سمت پروژه های بزرگتر رفت. دلایل فراوانی دارم که در یک کامنت نمیشود همه آنها را ذکر کرد. موفق باشید

  • دانشجوی هوافضا 0 0

    با تشکر از متن خوبتان، جناب شاهرخ با کلیت حرفهایتان موافقم. نمیشود از هر پروژه ای انتظار درآمد در کوتاه مدت داشت. اما سوالی که به شخصه برایم پس از صحبتهای آقای منطقی مطرح شد این بود که آیا قرار است با همین رویکردها هواپیمای ۱۵۰ نفره بسازیم؟ منظورم کاملا مشخص است. برای مثال چرا برای یک هواپیمای رجینال توربوپراپ نام " ایران ۱۴۰ " را انتخاب کردیم؟ آیا این کار وجهه ی غیر فنی وغیر اقتصادی پروژه را بولد نمیکند؟ آن موقع که این نام را انتخاب میکردند آیا به ذهنشان خطور نمیکرد که شاید چنین روزی بیاید و پروژه با چند سقوط فلج شود؟ آن وقت با نام " ایران " ش چه کنیم؟(دیدیم که زدند زیرش و به دروغ گفتند آنتونوف ۱۴۰) اصلا فرض کنیم که این هواپیما، امن ترین ایرلاینر ساخته شده تا کنون از آب در میآمد، اگر تمام نیازهای داخلی را با آن تامین می¬کردیم، برای آن که ضرر اقتصادی نکرده باشیم باید تعدادی را به کشورهای دیگر بفروشیم. سوال اینجاست که کدام کشوری حاضر است یک هواپیما به نام یک کشور دیگر را وارد ناوگان خود کند؟ چرا راه دور برویم، همین ترکها اگر دو فردای دیگر " آتاتورک۱۴۰ " ی ساختند آیا کشوری هست که آن را بخرد؟ " افغان ۱۴۰ "؟ ماجرای سقوط مرداد ماه را که یادمان نرفته. عزیزان آنقدر صبر و نجابت نداشتند که قبل از برطرف کردن مشکلات فنی اقدام به مسافرکِشی کنند. و با وجود کشته شدن ۴۰ نفر نه کسی زندانی شده و نه استعفا داده. گفتنی ها زیاد است. ما هنوز نفهمیده ایم که چه شد که ایران ۱۴۰ به این روز افتاد و گویی(طبق منطق آقای منطقی) زیاد علاقه ای هم به دانستن پاسخ آن نداریم و این یعنی آزمون کن وخطایش را پنهان کن.(توضیح آنکه به قول استاد عزیزمان، به شرطی از روش آزمون و خطا میتوانیداستفاده کنید که پولش را همسایه تان داده باشد، نه خودتان)

  • مثبت اندیش 0 0

    سلام، اکثر مشکلات بخاطر سوء مدیریت در بخش دولتی است شما سود آورترین کار دنیا را به مدیر دولتی بسپارید آنرا زیان ده می کند. البته ممکن است با استفاده از منابع ملی و بانکی و رانتی، مدتی با استفاده از نرخ تورم و بهره بانکی و دیگر تکنیک ها خود را زیان ده نشان ندهد. ولی بلاخره بمحض ته کشیدن منابع و تغییرات باندی وضعیت حقیقی شفاف میشود. از قبل از انقلاب نهاد کشور بر اساس فروش نفت و واردات و بازرگانی بوده. این روند ادامه داشته و عده زیادی در این کار منافع پیدا کردند و هرکس خواست این روند را اصلاح کند و صنعت و کشاورزی و بهداشت و غیره را محور رشد و توسعه کند و آنرا با دلار نفتی جایگزین کند با مشکل روبرو میشود. یک عده هم تقوا ندارند و می بینند صلاحیت کاری را ندارند ولی مدیریت آن کار را قبول میکنند و بعضی افراد زیر دست که کار بلد هستند و متوجه این موضوع هستند نفع خودرا با همراهی و سود بردن شخصی می یابند. مدیر پس از مدتی به جای دیگری منتقل میشود و کارشناس هم میگوید من مامور بودم و طبق دستور عمل میکردم. و پرونده بسته میشه. اگر سیستم حکومت با اینگونه افراد شدید برخورد کند بطوری که افراد بعدی اگر کاری را بلد نیستند قبول مسئولیت نکنند این کشور اصلاح میشود. منظورم از برخورد شدید اینه که واقعا شدید و بازدارنده عمل شود. در مرحله تصمصم گیری و ابتدای پروژه ایرا۱۴۰، بخاطر دارم که کارشناسان چقدر راجع به موتور نامناسب آن گزارش نوشتند و نامه نگاریها شد ولی مجری بودجه داشت و گوش شنوا نداشت. فکر میکرد هرکس پول دارد و زور دارد حق دار تر است. تا باینجاکشید که همه میدانند و آخرین مدیر که مقصرترین است الان هم رییس ستاد توسعه هوایی و هوانوردی کشور است و هم ریس مرکز فضایی کشور یعنی بدون تخصص و بدون سابقه درخشان عنان حساس ترین و آینده ساز ترین و سود آورترین فعالیتهای کشور را به کسی سپردند که از قبل میدانیم کشور را به زمین خواهد زد سودآوری ماهواره دو برابر و سه برابر نیست بلکه در بدترین شرایط بیش از یکصدبرابر سرمایه گزاری سود میدهد. در زمینه هواپیما زیر ساختهای موجود در کشور و ایرانیان متخصص و توانمند به اندازه ای هست که ساخت هر هواپیمایی را که نیاز داشته باشیم بصورت اقتصادی تولید کنیم. ولی هرکاری حساب و کتاب دارد نقطه سر به سر دارد زمان برگشت سرمایه دارد و تیراژ تولید دارد. تیراژ تولید باید از نقطه سر به سر بیشتر باشد. چی را بسازیم و چی را بخریم حساب و کتاب چند بعدی خودش را دارد. دربخش میتوان این فعالیتها را انجام داد ولی بقدری قوانین دست و پا گیر و مجوزها ی دولتی زیاد هستند که اجازه حرکت به بخش خصوصی نمیدد. پیشنهاد میشود دلسوزان در کشور اول موانع سر راه کسب و کار را بردارند. آنوقت کسب و کارها راه میافتند و بهره بانکی پایین می آید و هواپیما سازی هم مثل دیگر کسب و کارها راه خواهد افتاد. ساخت ساده ترین و ارزانترین هواپیمای دونفره بیش از ده برابر خودرو سود آوری خواهد داشت. ساخت هواپیماهای مسافربری بر اساس کیلویی ۱۰۰۰دلار یکصد برابر خودرو ی کیلویی ۱۰ دلار سود آوری خواهد داشت.(قبل از این محاسبات وزن موتور و متعلقات از وزن بدنه کم میشوند)