| کد خبر: 156481 |

◄ با پیشکسوتان بنادر-3/ حبیب زائری

هنر اصلی او قدرت هماهنگی بود، با راننده جماعت و کارگران و آبدارچی‌های سازمان طوری برخورد می‌کرد که شان آنها حفظ می‌شد، همه را به اسم کوچکشان صدا می‌زد، اگر در سازمان مراسم ملی و بین‌المللی برگزار می‌شد این حبیب بود که باید برنامه‌ریزی می‌کرد، پذیرایی می‌کرد، هتل می‌گرفت و رفت‌وآمد خارجی‌ها را هماهنگ می‌کرد، اصلا کار که دستش می‌افتاد دیگر مسئولان نگران نبودند چون می‌دانستند حتما یک مراقب حرفه‌ای بالا سر کار هست

تین نیوز

«بهزاد اتابکی» از فعالان حوزه بنادر و دریانوردی که سابقه مدیر عاملی شرکت تایدواتر و مدیرکلی بنادر و دریانوردی استان هرمزگان و همچنین فعالیت در شرکت کشتیرانی والفجر را در پیشینه کاری خود دارد، به تازگی نسبت به گردآوری خاطراتی از مدیران و پیشکسوتان حوزه بنادر و دریانوردی با عنوان «با پیشکسوتان بنادر»  اقدام و این خاطرات را در قالب معرفی این افراد در شبکه‌های مجازی از جمله گروه تلگرامی «جامعه بندری و دریایی» منتشر کرده است.

به گفته اتابکی دلیل او برای انجام این کار، آن است که «مدیران جدید بدانند که چه میراث پربهایی را به‌ دست آورده‌اند، میراثی به قیمت عمر افراد فداکاری که زحمت کشیدند و مجموعه سازمان بنادر را تا بدین‌جا رسانده‌اند».

تین‌نیوز نیز بنا دارد با بازنشر این خاطرات، ضمن ارج نهادن به این پیشکسوتان که از سرمایه‌های کشورمان هستند، زمینه  آشنایی نسل‌های جدید از فعالان این حوزه با نسل قبل فراهم سازد.

بخش سوم این نوشتار که به «حبیب زائری» اختصاص دارد را در ادامه می‌خوانیم:

photo_2017-11-24_16-51-52

 

« یک کرمانشاهی خوش‌مشرب، مهربان و دلسوز، از آن کُردهایی که دلت می‌خواهد به او بگویی،  پهلوان! او هم در جواب بگوید: و گرد منی، به ایش جانم ! 

هیچ‌وقت مستقیم با حبیب کار نکردم ، اوائل دهه ۸۰ که وارد سازمان شدم، در ساختمان قدیمی سازمان در خیابان انقلاب، با حبیب آشنا شدم، اتاقش پاتوق بچه‌های مختلف بود،  فکر می‌کنم رئیس اداره عمومی سازمان بود. 

همه کار برای بچه‌ها می‌کرد، ماشین در اختیارشان می‌گذاشت، کارهایشان را هماهنگ می‌کرد، از اتاقش قرار ملاقات با مسئولین سازمان را می‌گذاشت، هر کمکی از دستش بر می‌آمد، بارها دیدم برای وام تلاش می‌کرد تا مشکلی از دوش همکاران بر دارد. اصلاً هم کسی را ناامید نمی‌کرد، اگر هم کاری از دستش بر نمی‌آمد پاسخ منفی نمی‌داد. خدا می‌داند که این مرامش چقدر نزد خدا اجر دارد ولی او بدون ادعا و ریا این خصلت بزرگ بخشندگی را داشت. 

نمی‌دانم مسئولین وقت سازمان چقدر با روحیات او آشنایی داشتند ولی حبیب از آن کارمندانی بود که وجودش برای هر سازمانی نعمت است حتی اگر دیده نشود.

هنر اصلی او قدرت هماهنگی بود، با راننده جماعت و کارگران و  آبدارچی‌های سازمان طوری برخورد می‌کرد که شان آنها حفظ می‌شد،  همه را به اسم کوچکشان صدا می‌زد، اگر در سازمان مراسم ملی و بین‌المللی برگزار می‌شد این حبیب بود که باید برنامه‌ریزی می‌کرد،  پذیرایی می‌کرد،  هتل می‌گرفت و رفت‌وآمد خارجی‌ها را هماهنگ می‌کرد، اصلا کار که دستش می‌افتاد دیگر مسئولان نگران نبودند چون می‌دانستند حتما یک مراقب حرفه‌ای بالا سر کار هست، من حبیب را در جلسات مدیران سازمان که در آخر هر سال در تهران برگزار می‌شد،   می‌دیدم و از کارهاش لذت می‌بردم. 

حبیب و دوستانش در بندرعباس بانی یک کار خیر بودند و آن هلیم صبح روز عید رمضان یا عید فطر بود،  تقریبا برای سه تا چهار هزار نفر هلیم می‌پختند ، از دو سه روز قبل عید فطر به بندر می‌آمدند تا این کار بزرگ روی زمین نماند، سال‌های سال این نذر را پخته بودند و مردم بندر عباس مخصوصاً شهرک‌های اطراف شهرک شهید باهنر، منتظر بودند،  من خودم از چند مدیر استانی در هرمزگان شنیدم که می‌گفتند: ما صبح روز عید فطر منتظر هلیم بندری‌ها هستیم. 

جالب بود که هلیم را قبل از اذان صبح در ظرف های مخصوص می‌ریختند و توسط ده‌ها خودروی مردمی پشت در منازل مردم می‌گذاشتند، حبیب سهم زیادی در این کار خیر داشت و پیش‌قدم بود، 

حبیب نهایتا در دهه ۹۰ بازنشسته شد و رفت، نمی‌دانم کجاست ولی هر جا هست بداند حداقل یکی هست که به یادش باشد و ارزش کارهایش در گروه جامعه بندری‌ها قدر گذاشته شده است، خداوند پشت و پناه او و خانواده‌اش باد». 

اخبار مرتبط

خواندنی ها

ارسال نظر

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تین نیوز در وب منتشر خواهد شد.

  • تین نیوز نظراتی را که حاوی توهین یا افترا است، منتشر نمی‌کند.

  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

  • انتشار مطالبی که مشتمل بر تهدید به هتک شرف و یا حیثیت و یا افشای اسرار شخصی باشد، ممنوع است.

  • جاهای خالی مشخص شده با علامت {...} به معنی حذف مطالب غیر قابل انتشار در داخل نظرات است.