| کد خبر: 53435 |

هنرمندان بزرگی که در تصادف با اتومبیل کشته شدند

اُف به تصادف!

تین نیوز | از وقتی اتومبیل به ایران وارد شد تاکنون خسارتی اینچنین سنگین به حوزه اجتماعی و فرهنگی ما ایرانیان وارد نشده؛ خسارتی که در اثر برخورد یک اتومبیل با یک کالسکه در شب چهارشنبه ۲ آذر ۱۳۰۵(هـ.ش) در خیابان خاکی امیریه رخ داد.

در آن کالسکه غلامحسین درویش‌خان نوازنده چیره‌دست، استاد موسیقی و آهنگساز بسیاری از آثار جاودان موسیقی کلاسیک ایران نشسته بود.

آن شب سهمگین اتومبیل فردی به نام نجم‌الدین که از نخستین اتومبیل‌های وارد شده به کشور بود، آنچنان با کالسکه حامل درویش‌خان برخورد کرد که درشکه داغون شد، شکم اسب او دریده شد و حسن درشکه‌چی (صاحب درشکه شماره ۸۱۲ تهران) به همراه درویش‌خان از درشکه به بیرون پرت شدند و رهگذران آن دو را به مریض‌خانه نظمیه رساندند. درویش‌خان دارفانی را وداع گفت و بدین‌سان نخستین قربانی تصادف‌های اتومبیل در ایران یک هنرمند برجسته ایران بود.

درویش‌خان که بود؟
غلامحسین درویش فرزند حاجی بشیر طالقانی در سال ۱۲۵۱ در زیدشت طالقان به دنیا آمد. پدرش کارمند اداره پست بود آشنا به موسیقی. گروه موسیقی مدرسه دارالفنون، سرآغاز حضور درویش در گروه‌های موسیقی بود. سه‌تار را نزد پدر شروع کرده بود و سپس شاگردی آقامیرزا حسینقلی را تجربه کرد. او از هنرمندانی بود که موسیقی ایرانی را به سنگین‌ترین شکلش به میان مردم آورد و همچنین از نخستین هنرمندانی بود که برای برگزاری کنسرت‌های موسیقی ایرانی، به اروپا سفر کرد و در آن سفرها، نخستین صفحات موسیقی ایرانی را نیز ضبط کرد. این صفحات از نمونه‌های موسیقی سنتی و صحیح ایرانی است. سیدحسین طاهرزاده، اقبال آذر و عبدالله خان دوامی خوانندگان همراه درویش در سفرهای اروپا بوده‌اند.

او در مقایسه با دیگر نوازندگان و موسیقی‌دانان هم‌دوره‌اش از ویژگی‌های اخلاقی والاتری برخوردار بوده و کنسرت‌های زیادی به نفع مردمان مصیبت‌زده و یتیمان بی‌بضاعت برگزار کرده است.

موسیقی ایرانی زندگی‌اش بود. از هر کوششی برای اعتلای آن، دریغ نمی‌کرد. افتتاح نخستین کلاس بانوان نیز از خدمات درویش به موسیقی ایرانی بوده است. ابتکارات او در موسیقی ایرانی غیرقابل انکار است. اضافه کردن سیم «واخوان» به تار، را می‌توان ازجمله ابتکارات درویش دانست. بسیاری از فرم‌های امروزی موسیقی ایرانی چون پیش‌درآمد، رنگ و ۴ مضراب منسوب به درویش خان بوده و معروف است که او پدید آورنده این فرم‌هاست.

درویش‌خان، اگرچه آنچنان اهل سیاست نبود، ولی جنبش ذهن و اندیشه همه را در نظر داشت. در میان چند تصنیف او یکی دو تصنیف در پیوند با شعر ملک‌الشعرای بهار پدیده آمده که پیام‌های انقلابی را به جمع شنوندگان منتقل می‌کند. او شاگردانی تربیت کرد که امروز، با آثارشان زندگی می‌کنیم، موسی معروفی، ابوالحسن صبا، سعید هرمزی و مرتضی نی‌داوود و بسیاری از موسیقیدانان ایرانی اوایل قرن اخیر، شاگردان درویش بوده‌اند. وی که از دوستداران ظهیرالدوله بود، پس از مرگش در گورستان ظهیرالدوله به خاک سپرده شد.

بعد از درویش‌خان
نخستین تصادف رانندگی ایران در پایان سال ۱۳۰۵ میان اتومبیل مظفرالدین‌شاه و درشکه درویش‌خان نوازنده در خیابان سپه که جزو نخستین خیابان‌های سنگ‌فرش شده تهران بود اتفاق افتاد. پس از این واقعه سرتیپ درگاهی آیین‌نامه‌ای به نام «نظامنامه درشکه‌های عمومی» تهیه کرد و نخستین نظامنامه عبور و مرور تدوین شد. در این سال گواهینامه‌ها نیز درجه‌بندی شده و ۳ نوع گواهینامه صادر شد و این از برکات درگذشت آن هنرمند نامی بود.

وزیر الوزرا نیز بعد از آن دستور داد که در اداره پلیس نظمیه، شعبه‌ای به نام «وسائط ناقله» تاسیس شود و مقر آن در خیابان باب‌همایون باشد. ایجاد این تشکیلات در تهران همه در مقابل خون‌بهای مردی بود که حتی سیم‌های تار سنتی او قادر نبود رازهای گلوی دل آشفته‌اش را بنوازد. مردی که درد زمان پراضطراب خود را می‌فهمید، این‌گونه در خیابان‌های خلوت شهر تهران که اتومبیل‌ها سرعت بالایی نداشتند، در یک چهار راه که حتی یک چراغ راهنمایی هم نداشت، مرگ را تجربه کرد. بعد از این واقعه نامنتظر بود که تعداد پاسبان‌ها افزایش یافت و سرانجام پاسبان‌ها در چهار راه‌ها با بازوبند سفید و چراغ راهنمایی بر دوش دیده شدند که با دست رنگ چراغ‌ها را تغییر می‌دادند.

مرگ این نوازنده بزرگ، تلنگری برای تغییر وضع قوانین رانندگی بود تا دیگر مردم شاهد این حوادث دلخراش نباشد؛ اما این‌گونه نشد و اتومبیل‌ها تبدیل به یکی از بلایای آسمانی شدند و این روزها هر جا و هر لحظه جان انسانی را می‌ستانند و در سال‌های اخیر جان چه هنرمندان دیگری را که نگرفتند.

در گزارش امروز نگاهی به وقایع ناشی از تصادف‌های غم‌بار و مرگ هنرمندان ایران و جهان در اثر این تصادف‌ها با اشاراتی گذرا داریم:

خسارت‌های بی‌شمار به فرهنگ و هنر ایران
مرگ منوچهر حامدی، دخترش و نوه‌اش
آخرین پلان آخرین فیلمش یعنی «نخل محبت» را بازی کرد و دیگر خیالش راحت شد و هنوز دوربین فیلمبردار روشن بود و داشت از او فیلم‌های مربوط به پشت صحنه را می‌گرفت که قصد کرد از این سمت جاده (در محله عباس‌آباد تنکابن) به آن سمت جاده برود و هنگام عبور از این عرض کوچک یک خودروی سواری با او چنان برخورد کرد که چند متر به آن طرف‌تر پرت شد و... او ۵۶ ساله بود و هنگامی که در اثر این حادثه دلخراش جان سپرد، قصد بازی در چند فیلم دیگر را داشت و با تهیه‌کنندگان آنها نیز قرار و مدارهایش را گذاشته بود. او «منوچهر حامدی» بود، بازیگری که فعالیت‌های سینمایی خود را در فیلم «ستاره‌ای که چشمک زد» در سال ۱۳۴۲ شروع کرد و در سال‌های بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز در فیلم‌های زیادی از جمله «کمال‌الملک»، «اجاره‌نشین‌ها»، «مردی که زیاد می‌دانست»، «پاک باخته»، «مشت» و مجموعه تلویزیونی «آوای فاخته» به ایفای نقش پرداخته بود و در سال‌های ۷۱ و ۷۳ نیز نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر نقش دوم مرد از جشنواره فیلم فجر شد، اما این تصادف به ادامه فعالیت او اجازه نداد.

این پایان ماجرا نبود؛ روز چهارشنبه اول فوریه ۲۰۱۲ برابر با ۱۲ بهمن ۱۳۹۰ خبرگزاری‌ها، خبری را روی خروجی خود قرار دادند که حکایت از آن داشت که «شیرین حامدی» دختر او نیز در یک حادثه دلخراش جان خود را از دست داده است. این‌بار اما حادثه در جاده «ادمونتون» ایالت کالیفرنیا رخ داده بود، آن هم زمانی که با «بهنام شکری» همسرش و پسر ۶ ساله‌اش «دانیال» و دختر ۳ ساله‌اش «دلینا» در این جاده در حال حرکت بودند و بر اثر لغزندگی جاده با یک دستگاه تریلر برخورد کردند و همه آنها در دم جان سپردند.

سلمان هراتی (شاعر)
از دیگر هنرمندان بزرگ کشورمان که در اثر تصادف از میان رفته است، می‌توان به سلمان هراتی، شاعر تنکابنی معروف کشور اشاره کرد. او نیز در عصر روز جمعه ۹ آبان ۱۳۶۵ هنگام عزیمت به لنگرود، درحالی که برای تدریس به مدارس روستا می‌رفت، بر اثر برخورد مینی‌بوسی که وی در آن نشسته بود با یک خودروی دیگر، جان خود را از دست داد.

پوپک گلدره
پوپک گلدره در شهریور ۱۳۸۴ که در میانه ساخت سریال «نرگس» بود و قصد داشت چند روزی مرخصی بگیرد و به شمال برود سوار یک پیکان بود که راننده به سمت چپ منحرف شد و با یک پژو آردی برخورد کرد. گلدره در این حادثه ضربه مغزی شد و بعد از ۶ ماه جدال با مرگ ۲۷ فروردین ۱۳۸۵ در بیمارستان مهر تهران درگذشت.

سیروس قایقران
سیروس قایقران، کاپیتان تیم ملی در فروردین ۱۳۷۷ هنگامی که با خودرو رنو خود به سمت انزلی می‌رفت در امامزاده هاشم رشت با یک خاور تصادف کرد و در ۳۷ سالگی درگذشت.

آیدین نیکخواه بهرامی
آیدین نیکخواه بهرامی، شماره ۹ تیم ملی بسکتبال در ۲۵ سالگی در هنگام رانندگی با گاردریل حاشیه کمربندی نمک آبرود برخورد کرد. وی در دی ۱۳۸۶ درگذشت.

مرگ ناهنگام قیصر
مرگ ناهنگام «قیصر امین‌پور» شاعر پرآوازه معاصرمان نیز در اثر تصادف دلخراش رخ داد و در سال ۱۳۷۸ تصادف شدیدی باعث آسیب جدی به اعضا و جوارح داخلی او شد و دو عمل جراحی قلب و پیوند کلیه از پیش‌آمدهای آن حادثه برای قیصر بود و درنهایت سه‌شنبه هشتم آبان‌ماه ۱۳۸۶ پایانی بر رنج‌های چندین ساله او بود. پیکر قیصر امین‌پور در زادگاهش «گتوند» و درکنار مزار شهدای گمنام این شهر به خاک سپرده شد.

رهبر معظم انقلاب اسلامی درپی درگذشت قیصر امین‌پور پیام تسلیتی صادر فرمودند:
«با اندوه و دریغ، خبر تلخ درگذشت شاعر فرزانه انقلاب دکتر قیصر امین‌پور را دریافت کردم. از دست دادن او برای اینجانب و برای همه اصحاب شعر و ادب، خسارت‌بار است. او شاعری خلاق و برجسته بود و همچنان به سمت قله‌های این هنر بزرگ پیش می‌رفت. درگذشت او آرزوهایی را خاک کرد ولی راه فتح قله‌ها را امید است، دوستان و یاران نزدیک و شاگردان این عزیز ادامه دهند».

تصادف‌ها و مرگ هنرمندان و مشاهیر جهان
این تنها کشور ما نیست که در مدت یکی، دو سده اخیر در اثر وقوع تصادف‌های بی‌رحمانه، شماری از چهره‌های بزرگ فرهنگی و هنری خود را از دست داده است، جهان نیز شاهد وقوع این تصادف‌های بی‌رحمانه و مرگ هنرمندانی است که هرکدام از آنها در میان مردم، دوستداران و طرفداران بی‌شماری دارند. در اینجا به شماری از این هنرمندان سرشناس کشته شده در تصادفات اتومبیل در گوشه و کنار جهان اشاراتی داریم:

پل واکر
«پل واکر» ستاره سینمای هالیوود بر اثر تصادف رانندگی از بین رفت، انگار داستانی است که هر از گاهی در هالیوود تکرار می‌شود و دامن یکی از سوپراستارها را می‌گیرد. «پل واکر» همیشه در کارهای خیریه دست داشت. آن روز هم آقای خوش قد و قامت هالیوود که دیگر همه او را به نام سریع و خشمگین می‌شناسند، از یک برنامه خیریه برمی‌گشت؛ مراسمی برای جمع کردن کمک‌های نقدی برای توفان‌زده‌های فیلیپینی.

«واکر» و دوستش تازه از محله خیریه بیرون آمده بودند و داشتند با پورشه گرانقیمت دوست او در سنتاکلاریتای کالیفرنیا دوری می‌زدند که ناگهان ماشین از کنترل خارج شد و به تیر چراغ برق کنار مسیر برخورد کرد و در جا آتش گرفت؛ بدون اینکه واکر و دوستش حتی مجال باز کردن کمربندها را داشته باشند. می‌گویند شدت حادثه به قدری بود که ماموران پلیس نمی‌فهمیدند واکر پشت رل نشسته بوده یا دوستش، برای اینکه به خاطر از بین رفتن کامل اجزای صورت و بدن در آتش‌سوزی نمی‌شد آن دو را از هم تشخیص داد و باید با آزمایش «دی‌ان‌ای» از روی بافت دندان می‌فهمیدند کدام جسد «واکر» است و کدام جسد دوستش.

جیمزدین
کمتر در دنیای سینما اتفاق می‌افتد که یک بازیگر فقط با ۶ فیلم به یک اسطوره تبدیل شود اما این اتفاق برای «جیمز دین» افتاد. او در کمتر از ۵ سال، یک ستاره شد. او یک جور دیگر هم در هالیوود رکورددار است. آقای بازیگر با فیلم «شرق بهشت» ستاره شد و نخستین بازیگر سینماست که پس از مرگش، نامزد جایزه اسکار شد.

«دین» آنقدر زود به شهرت رسید که وقتی تصویر ماشین پورشه تکه و پاره‌اش روز ۳۰ سپتامبر ۱۹۵۵ از شبکه‌های تلویزیونی پخش شد، کسی باور نمی‌کرد که بازیگر با سهل‌انگاری خودش مرده باشد. خیلی‌ها شایعه کردند که ترمز ماشین او دستکاری شده و آنهایی که تحمل شهرت او را نداشتند با دست بردن در سیستم ترمز ماشینش کلک او را کنده‌اند!

یک هفته قبل از تصادف، «الکس گینس» بازیگر معروف و یکی از دوستان نزدیک «دین» درباره پورشه‌سواری آقای بازیگر به او هشدار داده بود: «وقتی این ماشین را سوار می‌شوی، مطمئن باش که یک هفته دیگر جنازه‌ات را پیدا می‌کنند! » همین جمله‌های «گینس» برای مردم دلیلی بود برای کشتن «دین» اما پلیس بعد از مدت‌ها تحقیق اعلام کرد که «دین» ۲۴ ساله فقط به دلیل ناآشنایی با سیستم ماشین تازه‌اش یکراست توی تیر چراغ برق رفت و مرگش تقصیر هیچ‌کسی نیست. ماشین او آن روزها به «پورشه مرگ» معروف شد.

دارنده «ذهن زیبا» در تصادف رانندگی کشته شد
در این بین و در آخرین دومینوی تصادفات منجر به فوت مشاهیر، روز گذشته نیز ریاضیدان برجسته برنده جایزه نوبل در حادثه رانندگی کشته شد. جان نش، ریاضی‌دان برجسته‌ای که فیلم معروف «ذهن زیبا» از زندگی او ساخته شده، در تصادف تاکسی در نیوجرسی به همراه همسرش کشته شد. «جان فوربز نش» استاد ریاضی دانشگاه «پرینستون»، که به «اسکیزوفرنی» مبتلا بود، در سال ۱۹۹۴م همراه با دو نظریه‌پرداز دیگر برنده جایزه نوبل اقتصاد شده بود. «جان نش» ماه دیگر ۸۷ ساله می‌شد و همسرش «آلیسیا» ۸۲ سال داشت.

این حادثه زمانی رخ داد که راننده تاکسی حامل آنها در حال سبقت گرفتن از ماشین دیگری بود که کنترل خودرو را از دست داد و با نرده‌های محافظ بزرگراه ترن‌پایک، ششمین بزرگراه پر تردد امریکا، برخورد کرد. به گفته پلیس «نیوجرسی»، بر اثر این تصادف «جان نش» و همسرش از خودرو به بیرون پرتاب شدند و به نظر می‌رسد آنها کمربند ایمنی‌شان را نبسته بودند. فیلم «ذهن زیبا» (۲۰۰۱م) به کارگردانی «ران هاوارد» و با بازی «راسل کرو» در نقش «جان نش»، به کارهای برجسته او در ریاضی و دشواری‌هایی که ابتلا به «اسکیزوفرنی» را برایش به وجود آورد، پرداخته بود.

نجات «مستربین» از ۲ تصادف
«روان اتکینسون» بازیگر معروف نقش «مستربین» از آن پوست‌کلفت‌های روزگار است. آقای کمدین تا حالا دو بار با ماشین‌های مدل بالایش تا پای مرگ رفته و برگشته. بار اول سال ۱۹۹۹م که با یک خودروی «راور» کوبید توی تیر چراغ‌برق و از قضا هیچ آسیبی ندید و بار دوم که با ماشین ۴ میلیون دلاری‌اش رفت وسط باقالی‌ها! گویا مستربین بی‌هوش و حواس داشته در «کمبیچ شایر» با «مک لارن» گرانقیمتش دوری می‌زده که یکدفعه کنترل فرمان از دستش خارج می‌شود. شاهدان صحنه می‌گویند ماشین آقای بازیگر چندین بار توی هوا معلق زد و بعد به درخت‌های کنار خیابان و تابلوی راهنمایی برخورد کرد و آتش گرفت. البته آقای بازیگر شانس آورده که بی‌هوش نشد و قبل از آتش گرفتن خودرو، از آن پیاده شد.

می‌گویند «اتکینسون» بدون اینکه ذره‌ای نگران سوختن ماشینش باشد، کنار خیابان نشسته بود و برای مردم دست تکان می‌داد تا آمبولانس برسد! لابد برای اینکه توی پارکینگ خانه «اتکینسون» ماشین‌های زیادی وجود دارد. یک هوندا «ان اس اکس»، یک آئودی «ای۸» و یک هوندا «سویک هیبرید». می‌گویند «اتکینسون» از آن عشق سرعت‌هاست اما قول داده هیچ‌وقت سراغ پورشه نرود. برای اینکه می‌داند حتما با یک پورشه می‌میرد!

«گریس کلی» همسر شاهزاده موناکو، هنرپیشه معروف
او در سال‌های اوج تلویزیون در دهه ۵۰ میلادی وارد دنیای بازیگری شد و خیلی زود توانست به اوج برسد. داستان زندگی «گریس کلی» که در ۲۰ سالگی به بازیگری معروف تبدیل شد، آنقدر عجیب و غریب است که به آن «قصه پری‌ها» می‌گویند. بازیگر معروف هالیوود از وقتی توی چشم‌ها افتاد که یک دل نه صد دل عاشق شاهزاده «ریتر» پرنس موناکو شد و فکر کرد او می‌تواند مرد ایده‌آلش باشد. آنقدر که بعد از ازدواج با او هالیوود را بی‌خیال شد و به قصر ۲۳۵ اتاقه‌ای در سواحل دریای مدیترانه رفت.

«گریس» اما خیلی زود از زندگی اشرافی خسته شد. ۶ سال بعد او آلبرت، وارث تاج و تخت همسرش را به او تحویل داد و به همراه تنها دخترش، دوباره به هالیوود برگشت اما هیچ‌وقت به سینما برنگشت و دوباره با شاهزاده بداخلاق سر کرد.

می‌گویند شاهزاده موناکو بعد از به دنیا آمدن فرزند اول دیگر به فکر زن هنرمندش نبود، برای همین هم «گریس کلی» دچار افسردگی شدید می‌شود؛ آنقدر که حتی تا سال‌ها بعد هم مجبور بوده از قرص‌های آرامش‌بخش استفاده کند. گویا همین قرص‌ها هم آخر کار دست خانم بازیگر می‌دهد. روز ۱۳ سپتامبر سال ۱۹۸۲ وقتی داشت به همراه دخترش از موناکو با ماشین «راور» گرانقیمتش به مرز فرانسه می‌رسید تراژدی بزرگ هالیوود رقم خورد؛ سقوط به دره و مرگ «گریس کلی» ۵۲ ساله!

خواندنی ها

ارسال نظر

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تین نیوز در وب منتشر خواهد شد.

  • تین نیوز نظراتی را که حاوی توهین یا افترا است، منتشر نمی‌کند.

  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

  • انتشار مطالبی که مشتمل بر تهدید به هتک شرف و یا حیثیت و یا افشای اسرار شخصی باشد، ممنوع است.

  • جاهای خالی مشخص شده با علامت {...} به معنی حذف مطالب غیر قابل انتشار در داخل نظرات است.