| کد خبر: 116152 |

چه شد که «اولویت اقتصاد» برای هاشمی «تجمل‌گرایی» شد و برای برخی «معیشت مردم»؟

◄ «اقتصاد» در خشتِ خامِ هاشمی و در آیینه مخالفان

تین‌نیوز|

هادی عیار*: پس از پشت سر گذاشتن دولت‌های حامی «فضای باز سیاسی» از یک‌سو و «عدالت اجتماعی» از سوی دیگر می‌توان مشاهده کرد که امروز و در بیستم دی‌ماه 95، یک روز پس از درگذشت هاشمی رفسنجانی چطور شعار گروه‌های مختلف سیاسی در انتخابات گوناگون به سمت مسئله «معیشت مردم» که همان دغدغه‌های 68 به بعد هاشمی را شامل می‌شود بازگشته است. بازگشتی که برخی به آن اذعان می‌کنند و این روزها به هاشمی نزدیکی بیشتر دارند و برخی هنوز در پی کتمان آن هستند.

به گزارش خبرنگار تین‌نیوز؛ حوزه‌ای پیدا نمی‌شود که هاشمی در آن حضور نداشته است. تنها فردی که تقریباً حضور در همه سمت‌های مدیریتی جمهوری اسلامی شامل مجلس، دولت، دوران جنگ و خبرگان را در کارنامه کاری خود دارا است.

وقتی صحبت از رابطه ایران و آمریکاست، نقش ایران در منطقه است یا وقتی موضوع مباحث سیاست داخلی از اقتصادی گرفته تا اجتماعی و انتخاباتی است، آقای هاشمی حضور دارد و حرف هم برای گفتن دارد. هاشمی قبل از سال 1384 پیگیر پروژه‌هایی ازجمله پیگیر توسعه اقتصادی بود اما به‌جز قشر اندکی از جامعه آرمان و هدفی را که هاشمی برای آن تلاش می‌کرد شاید خیلی به رسمیت نمی‌شناخت اما از سال 84 به بعد و به‌ویژه با عملکرد مخالف اصلی ایشان یعنی آقای احمدی‌نژاد هدف ایشان رسمیت بیشتری یافت.

                                                  

«وقتی دولت من شروع به کار کرد- که به دوره سازندگی معروف شد- وضع و شرایط کشور بد بود. از لحاظ اقتصادی بیش از 50 درصد کسری بودجه داشتیم که آن را هم بانک مرکزی به دولت می‌داد. وضع ارزی کشور بسیار بد بود. 6 یا 7 میلیارد دلار درآمد و 12 میلیارد دلار بدهی ارزی داشتیم که نوعاً جنس‌های مصرفی را خریده بودیم و اکثراً نقد یا نسیه یک‌ساله بود. انبارها خالی و کارخانه‌ها فرسوده بود که کار و تولید نمی‌کردند. قطعات و مواد نداشتند. این موارد غیر از زیربناها بود که می‌بایست در شهرها و روستاها ترمیم می‌شد. طبق آن برنامه بقیه ارز را می‌بایست از خارج می‌گرفتیم و در عمل، شرایطی را فراهم کردیم که آن مقداری را که نیاز داشتیم، گرفتیم. عملاً در برنامه اول 96 میلیارد دلار خرج کردیم. حدود سی‌وچند میلیارد را به‌صورت فاینانس از خارج گرفتیم. هم بازسازی کردیم، هم زیربناها ساخته شد، هم تورم کنترل شد و هم نرخ بیکاری به‌سرعت پایین آمد. اوضاع کشور به وضع عادی برگشت. البته در آن شرایط می‌دانستم بعضی از نیروهای تند چپ و راست مخالفت می‌کنند و بعضاً درگیر بودند. ولی کار خودمان را طبق برنامه و قانون که مورد تصویب بود، انجام می‌دادیم.»

این‌ها بخش‌هایی از سخنان هاشمی رفسنجانی در سال 82 در خصوص عملکرد 8 ساله دولت سازندگی بود. امروز و پس از گذشت 20 سال از این سخنرانی قضاوت‌ها و کارشناسی‌ها در خصوص وضعیت کشور در دوران پس از جنگ به‌خصوص به موضع‌گیری‌های هاشمی از خرداد 88 به بعد طیف گسترده‌ای را شامل می‌شود. آنچه بر فراز همه این تحلیل‌های «با» یا «بی» غرض‌ورزی می‌توان در خصوص آن حکم داد توجه ویژه هاشمی بر روی مسئله اقتصاد بود.

موضوعی که عنوان دوران هشت‌ساله دولت خود را بر اساس آن نام‌گذاری کرد و پس از دوران ریاست جمهوری نیز در پست‌هایی متفاوت به‌خصوص در مجمع تشخیص مصلحت نظام ایده‌های اقتصادی خود را پی گرفت. این اولویت هاشمی سبب شد تا در دوره‌های مختلف احزابی که در مقابل او قرار داشتند این ویژگی را به تجمل‌گرایی نسبت داده و با برچسب «دروازه ورود سرمایه‌داری به کشور» تقبیح کنند. در این گزارش و به بهانه رحلت کسی که بنیانگذار انقلاب درباره او گفته: «هاشمی زنده است تا این انقلاب زنده است» و رهبر انقلاب نیز در پایان دولت سازندگی در خصوص ایشان گفته: «هیچ‌کس برای من هاشمی نمی‌شود» و دولت او را «دولت کریمه» خطاب کرده است، نگاهی به عملکرد اقتصادی دولت هاشمی رفسنجانی خواهیم انداخت.

وقتی فرمان جهش اقتصادی کشور را «تجمل‌گرایی» خواندند
خود هاشمی در خصوص سال‌های آغازین دولت سازندگی و مسئله ساختن کشور می‌گوید: «...خطابم به نیروهایی که از جنگ برگشته بودند این بود که: باید بیایید و میدان‌داری کنید. بحثی درباره پیمان‌کاری‌ها کردم که پرسود است، گفتم: چرا این‌ها را به دیگران می‌دهید؟ خودتان افراد باسواد دارید، بیایید شرکت و تشکیلات درست کنید و این پیمانکاری‌ها را بگیرید که بسیج و سپاه آمدند و خیلی کمک کردند که اگر آن‌ها نبودند، پیمانکارهای ما خیلی گران می‌گرفتند. آن‌ها آمدند، قیمت‌ها را شکستند و سود هم بردند و خیلی از وسایل خود را نو کردند. درباره بهره‌گیری از لذات دنیا هم به این آیه قرآن استناد کردم که «قل من حرم زینه الله آلتی اخرج لعباده و الطیبات من الرزق» یعنی از زیبایی‌ها و تمیزی و جنس خوب اجتناب نکنید و با لباس «جلنبر» تظاهر نکنید.»

                       

هنر دولت سازندگی در آن شرایط این بود که اولاً بین روحیه دوران جنگ و پس از آن تعادل برقرار کند و ثانیاً به زیرساخت‌ها توجه کند؛ همچنین نجات اسرای جنگ و پیگیری اجرای قطعنامه ۵۹۸ و رسیدگی به آسیب‌دیدگان جنگ ازجمله موارد فوریتی و اولویت‌دار بود. در آن دوران برخی سخنان هاشمی در نماز جمعه را ترویج تجمل‌گرایی خواندند. این در حالی بود که رهبر انقلاب اسلامی، در دیدار 8 شهریورماه سال 68 با اعضای هیئت دولت در اولین سال تشکیل دولت آیت‌الله هاشمی، ضمن تأکید بر رسیدگی به وضعیت اقتصادی مردم به اعضای هیئت دولت تأکید کرده بودند: «گشودن گره‌هایی از زندگی ملتی که هشت سال جنگ را پشت سرگذاشته و مشکلات و فشارهای جهانی را تحمل کرده است به معنای دوری از معنویات و آرمان‌ها نیست.» به‌هرحال هاشمی رفسنجانی تفکر اقتصادی دولت خود را بر مبنای حضور افراد فنی و مسلط به حوزه اقتصاد یا همان «تکنوکرات‌ها» پیش برد.

حضور نوربخش در رأس وزارت اقتصاد، بیژن نامدار زنگنه در وزارت نیرو، نعمت زاده در وزارت صنایع، آقازاده در وزارت نفت، کلانتری در وزارت کشاورزی، محلوجی در وزارت معادن، نژاد حسینیان در صنایع سنگین و وهاجی در وزارت بازرگانی، رنگ و بوی کابینه نخست هاشمی رفسنجانی را اقتصادی کرده بود. ازنظر اقتصادی، دولت اول هاشمی با شرایط کسری بودجه شدید نزدیک به 50 درصد مواجه بود که توانست شرایط بودجه را در طول دوران هشت‌ساله به توازن تبدیل کند. از سوی دیگر، ترکیب بودجه و هزینه‌های دولت به نفع طرح‌ها و هزینه‌های عمرانی تغییر کرد و این مسئله افتتاح و راه‌اندازی طرح‌های بزرگ عمرانی در هشت سال ریاست‌جمهوری وی را به دنبال داشت.

توجه محض دولت هاشمی به فعالیت‌های زیربنایی و عمرانی مخالفان بسیاری برای او پدید آورد
یکی از نقاط جالب کارنامه فعالیت هاشمی رفسنجانی این بوده که مخالفان طرح‌های او در دوره‌های مختلف از گروهی به گروه دیگر منتقل می‌شده‌اند. زمانی و در اواسط دهه هفتاد اصلاح‌طلبانی به مخالفت با هاشمی پرداختند که از سال 88 هیچ‌کدام از آن‌ها نمی‌توانستند منکر تأثیر وی در زنده ماندن این حزب به گوشه رانده‌شده سیاسی شوند و در دوره‌ای دیگر اصولگرایانی منتقد طرح‌های اقتصادی هاشمی بودند که بسیاری از شخصیت‌های محوری آن‌ها بارها به تمجید از شخصیت هاشمی پرداخته بودند.

انتخابات ششمین دوره ریاست‌جمهوری در سال 1372 با پیروزی هاشمی رفسنجانی پایان یافت ولی این انتخابات یک تفاوت عمده با انتخابات ریاست‌جمهوری پیشین داشت و آن رأی بالاتر از حد انتظار نفر دوم انتخابات یعنی احمد توکلی بود. وی در این انتخابات حدود 4 میلیون رأی آورد که بسیار فراتر از حد انتظار بود. رأی 4 میلیونی توکلی که برای اولین بار در انتخابات ریاست‌جمهوری برای نفر دوم رقم می‌خورد یک تحلیل بزرگ در پس خود داشت. توکلی برخلاف جاسبی و طاهری، رقیب منتقد هاشمی رفسنجانی بود و 4 میلیون رأی وی نشان داد که سیاست‌های هاشمی در جامعه منتقدان زیادی دارد.

واقعیت این بود که رأی هاشمی نسبت به دوره قبل ریزش کرده بود که این مسئله نشان‌دهنده نارضایتی بخش‌هایی از جامعه بود. برخی کارشناسان، بروز این مسئله را به دلیل توجه محض دولت هاشمی به فعالیت‌های زیربنایی و عمرانی و همچنین مشکلات زیاد اقتصادی ازجمله کسری بودجه که با آن روبه‌رو بود، می‌دانستند. برخی کارشناسان اقتصادی نیز معتقد بودند تأثیر مثبت اقدامات زیربنایی در حوزه اقتصاد خرد، زمان‌بر بوده و نیاز به زمان بیشتری برای بررسی نتایج آن وجود دارد.

حمید میرزاده، رئیس سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کل کشور در این دوران ازجمله کسانی است که معتقد است دولت سازندگی در شرایط دشوار، شاخص‌های اقتصادی مثبتی برای کشور رقم زد «به‌کارگیری سیاست‌های تثبیت سبب شد نرخ تورم از 4/49 به 2/32 درصد در سال 1375 کاهش یابد و درعین‌حال رشد تولید ناخالص داخلی از 5/4 به 2/5 درصد، رشد سرمایه‌گذاری از 2/3 به 3/8 درصد بالغ شده و نرخ بیکاری از 6/10 درصد در سال 1374 به 9 درصد در سال 1375 تقلیل یافت. افزایش تراز بازرگانی خارجی به 4/7 میلیارد دلار، کاهش کل بدهی‌های خارجی و بهبود ساختار سررسید بدهی‌ها از دیگر موفقیت‌های سال 1375 بوده است. همچنین بیش از 60 سد مخزنی ساخته شد و توسعه شبکه‌های آبیاری و زهکشی و سایر اقدامات بخش کشاورزی سبب شد که محصولاتی نظیر گندم و محصولات زراعی رشد سالانه‌ای حدود 60 درصد را تجربه کنند.»

 مخالفان رنگارنگ طرح‌های اقتصادی هاشمی از اردوگاه اصولگرایی تا اصلاح‌طلبی
یکی دیگر از اقدامات دولت هشت‌ساله هاشمی در حوزه اقتصاد، آغاز تهیه و تدوین برنامه‌های پنج‌ساله توسعه بود که این برنامه‌ها تا پایان برنامه سوم به‌طورجدی پیگیری شد ولی پس از روی کار آمدن محمود احمدی‌نژاد، توجه به این برنامه‌ها نیز به فراموشی سپرده شد. برخی منتقدان دولت سازندگی منکر فعالیت‌های زیربنایی دولت سازندگی نیستند بلکه معتقدند سبک و شیوه فعالیت اقتصادی دولت هشت‌ساله هاشمی، فرهنگ نظام سرمایه‌داری را در کشور پیاده کرد و تلاش‌های این دولت اثرات فرهنگی نامناسبی داشت که با تفکرات انقلاب اسلامی سازگار نیست. این گروه که بیشتر منتقدان اصولگرای دولت هاشمی هستند، معتقدند دولت‌های وی توسعه اقتصادی و رفاه را در پیش گرفت ولی در این بین، عدالت در توزیع ثروت و کاهش فاصله طبقه‌های اجتماعی را فراموش کرد.

از سوی دیگر، منتقدان هاشمی در اردوگاه اصلاح‌طلبان نیز معتقدند دولت هاشمی به سمت ایجاد فضای بسته سیاسی و امنیتی حرکت کرد. همچنین اواخر دوره دوم دولت هاشمی رفسنجانی با انزوای شدید سیاسی ایران در عرصه بین‌المللی همراه شد. محسن رضایی که در آن زمان فرماندهی سپاه پاسداران را به عهده داشت، معتقد است دولت هاشمی رفسنجانی در سیاست خارجی صدور انقلاب را متوقف و در سیاست داخلی فضای باز سیاسی و نقد را محدود کرد. هرچند برخی حذف وزرای متمایل به جناح چپ کابینه در دولت دوم را عامل کاهش فشار و افزایش توان دولت در پیشبرد برنامه‌های اقتصادی می‌دانند، ولی در مجموع دولت اول هاشمی رفسنجانی از نظر اجماع سیاسی حاصل شده تشکیل آن، عملکرد و کارنامه بهتر نسبت به دولت دوم وی دارد.

                                        

 زمانی دولت را تحویل گرفتم که زیرساخت‌های کشور مثل راه و بندر یا وجود نداشت یا بسیار قدیمی بود
تمام این مخالفت‌ها درست یا نادرست اما به این نکته صحه می‌گذارند که توجه اصلی هاشمی بر مسئله اقتصاد بوده است. اکنون و پس از گذشتن از گردوغبارهای جناحی و گروهی سال‌ها می‌توان قضاوت روشن‌تری از اولویت‌های امروز جامعه ایران داشت.

پس از پشت سر گذاشتن دولت‌های حامی «فضای باز سیاسی» از یک‌سو و «عدالت اجتماعی» از سوی دیگر می‌توان مشاهده کرد که امروز و در بیستم دی‌ماه 95، یک روز پس از درگذشت هاشمی رفسنجانی چطور شعار گروه‌های مختلف سیاسی در انتخابات گوناگون به سمت مسئله «معیشت مردم» که همان دغدغه‌های 68 به بعد هاشمی را شامل می‌شود بازگشته است. بازگشتی که برخی به آن اذعان می‌کنند و این روزها به هاشمی نزدیکی بیشتر دارند و برخی هنوز در پی کتمان آن هستند.

خود آیت‌الله هاشمی نیز چنین نظری دارد. وی در گفت‌وگوی خود با همشهری ماه گفته بود: «اولین دوره ریاست‌جمهوری من یعنی از سال ۶۸ تا ۷۲ در بین همه ادوار ریاست‌جمهوری چون از جنگ فارغ شده بودیم و به سازندگی رو آوردیم بهتر است؛ البته به دو دلیل: اول این‌که خودم رئیس‌جمهور بودم و به کرات از عملکردم دفاع مستند می‌کردم و دوم جدای از این، در سال ۶۸ در حالی ریاست‌جمهوری را قبول کردم که بودجه کشور به‌صورت رسمی ۵۱ درصد کسری داشت. زیرساخت‌های کشور مثل راه، بندر، پالایشگاه و سد یا وجود نداشت یا بسیار قدیمی بود یا این‌که در معرض حملات دشمن قرار گرفته بود و مهم‌تر از همه، مردم پس از هشت سال دفاع مقدس و تحمل رنج‌ها و کمبودها، به حق از نظام انتظار داشتند که برای رفاه آن‌ها کاری انجام شود. هنر دولت سازندگی در آن شرایط این بود که اولاً بین روحیه دوران جنگ و پس از آن تعادل برقرار کند و ثانیاً به زیرساخت‌ها توجه کند؛ همچنین نجات اسرای جنگ و پیگیری اجرای قطعنامه ۵۹۸ و رسیدگی به آسیب‌دیدگان جنگ ازجمله موارد فوریتی و اولویت‌دار بود.»
 

خواندنی ها

ارسال نظر

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تین نیوز در وب منتشر خواهد شد.

  • تین نیوز نظراتی را که حاوی توهین یا افترا است، منتشر نمی‌کند.

  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

  • انتشار مطالبی که مشتمل بر تهدید به هتک شرف و یا حیثیت و یا افشای اسرار شخصی باشد، ممنوع است.

  • جاهای خالی مشخص شده با علامت {...} به معنی حذف مطالب غیر قابل انتشار در داخل نظرات است.

  • 0 0

    با سلام از اینکه به کارنامه آقای هاشمی پرداخته اید ممنون استفاده کردم باید پیش تر به این مسائل پرداخته میشد که متاسفانه افراد تآثیرگذار کم نبودند و نیستند ولی خوب ما ملت مرده پرستیم.