| کد خبر: 65450 |

عقبگرد ایران در زمینه سرانه درآمد ملی و تولید

وبلاگ تین نیوز، سعید لیلاز |  آمارهای بانک مرکزی نشان می دهد که رسیدن به سطح درآمد سرانه سال 1355 بر اساس قدرت خرید و به قیمت ثابت حداقل تا نیمه های قرن پانزدهم یعنی حدود سال های 1440 تا 1460 زمان خواهد برد.

این آمارها به وضوح نشان می دهد که در 40 سال گذشته از نظر سرانه درآمد ملی و تولید عقبگرد داشتیم به این معنی که اقتصاد ایران نتوانسته ثروت کافی تولید کند. طبق آمار بانک مرکزی درآمد سرانه در سال های 89 و 90 در بهترین وضعیت خود پس از انقلاب بوده است که در این سال ها نیز به سطح سال های پیش از انقلاب نرسیده است. بعد از سال 90 تا سال 92 نیز آسیب بسیار شدیدی به این ساختار وارد شد.

 آمارهای رسمی بانک مرکزی نشان می دهد که درآمد سرانه ایرانی ها به قیمت ثابت سال 1383 در سال 91 معادل 21 میلیون و 690 هزار ریال بوده است. این درآمد سرانه در سال 1355 معادل 37 میلیون و 663 هزار ریال بوده است. یعنی درآمد سرانه ایرانی ها بین سال 55 تا 91 بیش از 42 درصد کاهش پیدا کرده است. هنوز آمار سال های پس از 91 منتشر نشده اما شواهد نشان می دهد که در سال 92 سقوط این شاخص بیشتر شده و در سال 93 در همان سطح باقی مانده تا این شکاف ثابت مانده باشد.

بنابراین 36 سال بعد از سال 1355 کمتر از 58 درصد درآمد سرانه سال 55 را در ایران داشتیم. درحالی که تولید ثروت سرانه در ایران به شدت کاهش پیدا کرده است و اقتصاد ایران نتوانسته به اندازه کافی ثروت تولید کند، در توزیع ثروت نیز با وجود تمرکز بر عدالت پس از انقلاب، نتوانستیم موفق عمل کنیم. با این حساب ضمن اینکه ساختار تولید درآمد مختل شده، ساختار توزیع درآمد هم مختل شده است.

در سال های اخیر توزیع درآمد به طور چشمگیری بدتر شده است. فشار های تورم و فضای رانت خواری در کشور شکاف طبقاتی را بیشتر کرده است. شاید همانگونه که "پیکتی" * در مورد اقتصاد آمریکا گفته است که 97 درصد ثروت تولید شده در آمریکا در اختیار طبقات بالا قرار می گیرد و طبقات پایین بهره کمی می برند، در اقتصاد ایران نیز چنین باشد.

شواهد آماری نشان می دهد که درآمد سرانه به قیمت در سال 92 معادل سال 83 بوده است یعنی در این 8 سال درآمد ارزی بی سابقه 800 میلیارد دلاری هیچ اثری در درآمد سرانه نداشته و شکاف طبقاتی هم بیشتر شده است. این واقعیت آنقدر تلخ است که باور کردنش دشوار است. برآورد آمارها نشان می دهد که طی این سال ها درآمد سرانه ایرانی ها ثابت مانده و در عمل با تمرکز ثروت، طبقه جدید اجتماعی خلق شده است.

همچنین تورم بالا و وجود دولت رانتیر، وابستگان به قدرت را فربه کرده است تا شکاف طبقاتی از سال های 52 تا 56 نیز بیشتر شده باشد.
 

 * "توماس پیکتی" (Thomas Piketty)، اقتصاد دان برجسته فرانسوی و نویسنده کتاب "سرمایه در قرن بیست و یکم" (Capital in the Twenty-first Century) - که برگردان فارسی آن چندی پیش با مقدمه دکتر محسن رنانی منتشر شد.

** برنامه چهارم توسعه کشور که در زمستان سال 81 به همت و زیر نظر زنده یاد دکتر حسین عظیمی، اقتصاد دان توانا و خوش نام کشور، تهیه شد نمونه برجسته نگاه "توسعه ای" فراگیر و تمام بخشی با تمامی الزامات و اقتضائات لازم برای دستیابی به میزان معقولی از توسعه، منجمله رشد اقتصادی 8 درصد در سال برای یک دوره ده ساله، بود. هم چنانکه بر اهل فن دانسته است آن برنامه پیش از اجرا مشمول اصلاحات اساسی و بنیادی و مفهومی و در مواردی خلاف روح و اهداف مندرج در متن برنامه شد، که البتّه با برآمدن محمود احمدی نژاد و اهداف و برنامه هائی که بطور روشمند در پیش گرفته شد (بطور مثال علم شدن گوساله سامری "حق مسلم" و تمامی آثار و عواقب اکنون دانسته آن) خود برنامه چهارم و اهداف آن یکسره رسما به کناری نهاده شد و تمامی الزامات و اقتضائاتش، بویژه در حوزه سیاسی-اجتماعی، نیز متعمدانه و پیگیرانه بر باد داده شد - بمنه و کرمه. و جای شگفتی نیست که رشد 8 درصدی پیش بینی شده در برنامه (در شرایطی که اصلا تصور نمی شد قیمت نفت به بالای صد دلار در بشکه برسد و در برنامه هم پیش بینی نشده بود) جای خود را به رشد منفی سالانه در شرایط وفور شگفت انگیز و بی سابقه درآمد های نفتی داد. فااعتبروا

بد نیست در اینجا نیز یادی کنم از زنده یاد دکتر مجید تهرانیان، استاد جامعه شناسی اقتصادی خود این حقیر در اوائل دهه پنجاه در دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران - و دوستی عزیز در سالهای دهه هشتاد - و به طور مشخص جزوه تحقیقاتی "تنگنا های توسعه ملی ایران" (1353) - که بخشی از یک طرح تحقیقاتی گسترده تر سازمان توسعه صنعتی کشور در آن مقطع بود.
استاد تهرانیان نسخه ای از جزوه را در اردیبهشت 1353 و در آستانه رفتن من به آمریکا برای ادامه تحصیل به شاگرد سابقش هدیه داد، که آنرا تاکنون چندین بار خوانده و هر بار نیز بر خرد نهفته در محتوای آن در شرایط غالبیت دیکتاتوری سلطنتی آفرین فرستاده ام. مهم تر از آن، در سال های اخیر چارچوب تحلیلی ارائه شده در آنرا برای تعریف، تبیین و تعیین ابعاد و پارامتر های دخیل در "توسعه ملی" در شرایط کاملا تغییر یافته کشور مناسب یافته ام. باشد که اخگر مختصر این پیام و این انگاره در کسی با برخورداری از امکانات لازم برای کاوش و کنکاشی جدید تحت این عنوان و چارچوب در بگیرد. یادش بخیر که بسیار باسواد و فرهیخته بود و ذهن و قلمی بغایت توانا و شاید بتوان گفت کم نظیر در بین اساتید ایرانی خارج کشور داشت و از همه مهم تر، آدمی نازنین و دوست داشتنی بود و عمیقا درد ایران داشت.

حیف که با عارضه زودهنگام "آلزایمر" چندی به رنج و تنهائی دچار شد و زندگی پر بر و بارش خیلی زودتر از آنچه که تصور میشد به پایان رسید.
 

خواندنی ها

ارسال نظر

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تین نیوز در وب منتشر خواهد شد.

  • تین نیوز نظراتی را که حاوی توهین یا افترا است، منتشر نمی‌کند.

  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

  • انتشار مطالبی که مشتمل بر تهدید به هتک شرف و یا حیثیت و یا افشای اسرار شخصی باشد، ممنوع است.

  • جاهای خالی مشخص شده با علامت {...} به معنی حذف مطالب غیر قابل انتشار در داخل نظرات است.