◄شریعتی و انسان، ملّیت، هویت، ایران و اسلام
تیننیوز| وبلاگ هادی خانیکی- یکی از انتقادهایی که به جامعه ما وارد است، مسئله نفی گذشتهمان است. به عبارتی زبالهدان تاریخ را پرکردهایم و تا کسی را نپسندیم یا نخواهیم، به زبالهدان تاریخ میسپاریم که این مسئله باعث شده نوعی آلودگی زیستمعرفتی به وجود آوریم.
اگر شریعتی آنقدر قدرت داشته که منبع اولیه تولید داعشیگری در جهان باشد پس آن را باید جدی گرفت.
ما میتوانیم به بحث بازخوانی میراث شریعتی از دو زاویه نگاه کنیم. اول دفاع از میراثیست که مورد آسیب قرارگرفته و دوم از این منظر که ما به بازخوانی این میراث احتیاج داریم.
امروزه جامعه ایرانی اعم از روشنفکران و آکادمیسینها و ... به نظر میآید که کمتر افق روشنی در برابر خودش میبیند که دو راهحل به نظر میرسد. یکی راهحلهای کوتاهمدت مانند اینکه بگوییم در یک جامه در مخاطره و دربیم به سر میبریم و حرفهایی که اولریش بک مطرح میکند تا حرفهای جدیدی که درواقع مخاطرات جامعه جدید بهعنوان جامعه مدرن میگوید. راهحل دیگر مطالعه شریعتی و استخراج حرفهای شریعتی. اینکه به نابودی یا تضعیف آن احساس جمعی یا درواقع آن کلیت هویتی که تحت عنوان ایرانی، مسلمان نادیده گرفته میشود توجه کنیم.
شریعتی سعی کرد چیزی را بهعنوان هویت ملی یا هویت اسلامی مطرح کند و بحث ازاینجا نشئت میگیرد که ما بهنوعی آگاهی کلان و عام و بهنوعی درک از کلیت خود نیازمندیم. درک از کلیت خود بهعنوان خود ایرانی و خود مسلمان میتواند اجتماع ما را اجتماع مقبولتری کند. این بحث را شریعتی تحت یک عنوان کلی یعنی «استخراج و تصفیه منابع فرهنگی» مطرح میکند. بهعبارتدیگر نوعی خوانش از گذشته دارد که میتواند بعضی از تهدیدهای در حال را کاهش دهد.
به نظر من در مباحث هویتی شریعتی میشود بهاصطلاح زمینههایی را از این نوع نگاه مطرح کرد که مؤلفههای آن به این شرح است:
اول: یک مفصلبندی بین امر جدید، امر مدرن، امر جهانشمول و امر دینی. بهعبارتدیگر گفتوگو بین جهان مدرن با جهان دینی دارد که میتواند زمینه را برای تکثر هویتی پیدا کند.
دوم: یک سنت وبری دارد و مطلقاً در یکی از این سنتها قرار نمیگیرد.
سوم: میخواهد پیوندی بین ملت ایران و هویت امت به تعبیر خودش برقرار کند.
چهارم: از همان غلبه بهخصوص نگاه وبریاش در برساخته شدن هویت، وجه فرهنگی را مهم میبیند و به همین دلیل هم هست که به سرشت چند هویتی و چند فرهنگی در تمدن اسلامی قائل است.
و پنجم اینکه در بازخوانی مذهبیاش نگاه فرقهای ندارد. درواقع نگاه شریعتی میتواند پادگفتمانی باشد در برابر هویتهای تکواره و مرگباری که ما امروز با آن مواجه هستیم.
شریعتی بحثی تحت عنوان اجتهاد دائمی مطرح میکند، که چهطور میشود ایمان مذهبی را از شکل سنتی و متحجر فعلیاش آزاد کرد و به خودآگاهی و روشنی علمی و منطقی تبدیلش کرد؟ چهطور میشود آن روح حیاتبخش خلاق، قدرتساز و خردافروز را در تمدن اسلامی از اعماق تاریخ از حصار کهنه و دربسته قدیم بیرون آورد؟ که البته آنجا شاید همان نقطهای باشد که او استفاده از مدرنیته و فهم مدرن را هم مطرح میکند. بههرحال میتوان گفت که ماحصل رویکرد هویت شریعتی نوعی اتکابهنفس و توانمندی میدهد.
سخن پایانی من همان ارجاعی هست که امروز کسانی همچون آمارتیاسن از هویت و خشونت مطرح میکنند و اینکه خشونت را معلول و محصول هویتهای بسته میدانند. هرچه ما بتوانیم این هویت را بازکنیم جلوی آن مخاطرات هویتی و هویت مقاومت را گرفتهایم.
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تین نیوز در وب منتشر خواهد شد.
تین نیوز نظراتی را که حاوی توهین یا افترا است، منتشر نمیکند.
پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
انتشار مطالبی که مشتمل بر تهدید به هتک شرف و یا حیثیت و یا افشای اسرار شخصی باشد، ممنوع است.
جاهای خالی مشخص شده با علامت {...} به معنی حذف مطالب غیر قابل انتشار در داخل نظرات است.