| کد خبر: 110946 |

◄ یا ایها الذین آمنوا…

تین‌نیوز| یَاأَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ ادْخُلُواْ فِی السِّلْمِ کَآفَّةً وَلاَ تَتَّبِعُواْ خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ (سوره البقرةآیه 208). حوالی ساعت 9 صبح روز جمعه خبری دردناک منتشر شد؛ «دو رام قطار مسافر بری سمنان-مشهد و مشهد-تبریز در ایستگاه هفت‌خوان با هم برخورد کردند» پیش‌بینی‌ها از 15 کشته خبر می‌داد.

اخبار یکی پس از دیگری از راه می رسید. جزییات تازه‌ای از حادثه مخابره می‌شد. تعداد مصدومان و کشته‌شدگان مدام تغییر می‌کرد. سیل پیام‌های تسلیت مسئولان سرازیر شد. کار آنقدر بالا گرفت که برای خواندن خبری درباره این سانحه، باید چندین صفحه از خبرگزاری‌ها را رد می‌کردی، از انبوه پیام‌های تسلیت و ابراز همدردی می‌گذشتی تا به خبری درباره کم‌و‌کیف اتفاق برسی.

طولی نکشید که تعداد جان‌باختگان به 40 رسید. در همین حال فیلم‌های کوتاهی از محل حادثه وارد گروه‌های تلگرامی شد و صدای دلخراش درخواست‌های کمک همه ایران را درنوردید.

24 ساعت بعد اما ناگهان استیضاح وزیر راه و شهرسازی موضوع خبرها شد. برخی نمایندگان درخواست استیضاح آخوندی را داشتند. عباس آخوندی و عملکرد سه ساله او به صدر اخبار آمد و واقعه دلخراش آشکارا رنگی سیاسی به خود گرفت. رسانه‌های مخالف دولت این تصادف را فرصت مناسبی برای تاختن دیدند و انبوه نقدها و نظرها آغاز شد.

برخی رسانه‌ها کارنامه‌ او سه ساله او را با نگاهی انتقادی بررسی کردند و دستاوردهای وزارت‌خانه تحت مدیریت او را فاقد هیچ دستاوردی توصیف کردند. هم‌زمان رسانه‌های دیگری تنور استیضاح را داغ‌تر کردند تا تصویری از یک بحران تمام‌عیار ارائه دهند.

در واقع یک روز بعد از این حادثه ماجرا کاملا سیاسی شده و طیف‌های سیاسی فرصت را غنیمت یافته بودند. آنها این تصادف را نشانه ناکارآمدی سیاست‌های وزیر دولت تدبیر و امید می‌دانستند و معتقد بودند که وزیر باید استیضاح شود.

ماجرا البته قومی هم شد. داغداران این حادثه اغلب از استان آذربابجان بودند و از قضای روزگار فرصتی هم برای جدال قومی مهیا شد تا هر آنکه مسئله‌ای دارد بی‌نصیب نماند. غافل از اینکه آنها هم‌وطن همه مردم ایران بودند و این مسئله‌ای ملی است. جان‌باختن 44 نفر از هم‌وطنان ما آنقدر سیاسی شد که این جمله هم بیان شد: «قصوری که موجب رخ دادن حادثه قطار مشهد شد مایه شرمساری است نه لغو یک سخنرانی!» اما این پایان ماجرا نبود.

شامگاه شنبه مخاطبان رسانه ملی به طور زنده اتفاقی را دیدند که پیش از آن ندیده بودند یا دستکم نسخه ایرانی آن را ندیده بودند. محسن پورسیدآقایی مدیر عامل راه‌اهن جمهوری اسلامی ایران از اینکه این حادثه در دوران مدیریت او رخ داده از پیشگاه مردم ایران عذر خواست و همانجا به طور زنده و روی آنتن خبر استعفای خود را برای هم‌دردی با مردم و داغداران و حادثه‌دیدگان این اتفاق اعلام کرد و این موج سوم در روز دوم بود.

استعفا و عذرخواهی محسن پورسیدآقایی به طور زنده و غافلگیرانه در برابر دوربین‌های تلویزیون، شوک‌آور بود. این استفعا و نحوه بیان آن انفجار خبری در شبکه‌های اجتماعی را در پی داشت. مردم ایران با چنین اتفاقی آشنا نبودند و همواره با تحسین به نمونه‌های آن در کشورهای آسیای شرقی نگاه می‌کردند و آن را نشانی از مسئولیت‌پذیری مدیریتی و نظام سیاسی این کشورها می‌دانستند.

با این همه خبر واقعی بود. هرچند اشتباه تایپی در ذکر تاریخ استعفا و انتشار عکسی از نامه استعفا موجی کوچکی از طنزهای تلخ را ایجاد کرد اما خیلی زود نه استعفای محسن پورسیدآقایی، بلکه نفس رفتار او، موضوع یادداشت‌ها، اظهار نظرها و واکنش‌ها در شبکه‌ها اجتماعی ورسانه‌‌های مجازی شد.

در خور تامل است که «پدیده» استعفای محسن پورسیدآقایی سر از شبکه‌های اجتماعی در آورد و البته راه چندانی به رسانه‌های رسمی نبرد. جز آن زمان که همان گروه منتقد گفتند کار از این استعفاها درست نمی‌شود و باید خود وزیر استعفا می‌داد و پذیرش استعفای مدیرعامل راه‌اهن جمهوری اسلامی ایران از سوی او نشان این دانستند که او هر هزینه‌ای برای ماندن در وزارت پرداخت می‌‌کند.

بسیاری رفتار محسن پورسیدآقایی را تحسین کردند. بسیاری دیگر به تحسین‌کنندگان تاختند که در این وانفسای عزا و تصادف چه وقت تحسین و تمجید است. اما این مردم نازنین کجا همدلی نکرده‌اند؟ کِی کسی در این کشور به ناحق جان باخته و این مردم برایش کم گذاشته‌اند؟ هم‌زمان که مدیرعامل راه آهن استعفا می‌داد و مردم واکنش نشان می‌دادند، جمعی از مردم به محل حادثه رفتند، برای همدردی شمع روشن کردند و با سکوت‌شان احترامی عظیم را نثار جان‌باختگان و خانواده‌هایشان کردند.

اما چگونه باید این واقعه را فهمید؟ دو قطار تصادف می‌کنند. 44 نفر کشته می‌شوند و کمتر از دو روز، پیامدهای آن سه رنگ به خود می‌گیرد: خبری، سیاسی، اجتماعی.

چه کسی تلخ‌بودن، ناگواری و فاجعه‌بودن این تصادف را انکار کرده است؟ کدام مدیر یا مردمی گفته که این اتفاق چیزی نبوده یا معمولی است؟ هیچ‌کس!

روندی که بررسی شد در سه روز گذشته رخ داده است. اما از فعل ماضی استفاده کردم. چرا؟ چون آنچه که به این سرعت رنگ عوض می‌کند پا در هیچ واقعیت استواری ندارد و تاریخ آن تمام شده است و شاید که باز هم عوض شود. آنچه واقعی است فوت هم‌وطنان ماست. داغداری آنهاست و مهم‌تر از همه اینکه چگونه می‌توان از بروز آن جلوگیری کرد.

قطعا دیر یا زود روشن خواهد شد که این اتفاق به دلیل خطای انسانی یا فرسودگی و مشکلات ناوگان ریلی بوده است. پس چرا اینهمه بی‌انصافی؟ آیا مردم نمی‌توانند درک کنند که چه‌کسی همدرد آنهاست؟ راه دور چرا! تاریخ همین 10 ساله را بخوانیم کفایت می‌کند.

خرید هواپیما چه ربطی به فرسودگی ناوگان دارد؟ آیا از بودجه بخش ریلی در بخش هوایی هزینه شده است؟ آیا ما در بخش ریلی بیشتر کشته داده‌ایم؟ یا اصلا چه فرق می‌کند؟

قطعا هیچکس شادمان نیست جز کسی که از این واقعه دستاویزی می‌سازد، که فرصتی دارد.  این مسئولین و مدیران نماینده همان مردمی هستند که انتخابات مجلس را برگزار کردند و معنای آن البته به اندازه کافی روشن و واضح است.

از نقد تا نفی راهی طولانی پیش روست. این مردم در تمرینِ چیزی هستند که از چند و چون آن بی‌خبرند. اگر استعفای یک مدیر در جاهای دیگر امری طبیعی است در اینجا یک پدیده است. پدیده‌ای که نشان از احترام به روح و خواست جمعی دارد. آنهایی که امروز این حادثه را تا نفی یک جریان سیاسی می‌کشانند شاید تاریخ‌شان را نخوانده‌اند یا حافطه تاریخی این مردم را هیچ می‌پندارند.

هر کسی سهم خودش را می‌خواهد و یا ایها الذین آمنو...«آژانس شیشه‌ای» را خاطرتان هست؟ «این وسط گوشت قربونی عباس مویه...» و البته «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقُولُوا قَوْلًا سَدِیدًا»(سوره احزاب آیه )

 
 
 

خواندنی ها

ارسال نظر

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تین نیوز در وب منتشر خواهد شد.

  • تین نیوز نظراتی را که حاوی توهین یا افترا است، منتشر نمی‌کند.

  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

  • انتشار مطالبی که مشتمل بر تهدید به هتک شرف و یا حیثیت و یا افشای اسرار شخصی باشد، ممنوع است.

  • جاهای خالی مشخص شده با علامت {...} به معنی حذف مطالب غیر قابل انتشار در داخل نظرات است.

  • 0 0

    آقای دکتر پورسید آقایی، از مدیران مسلط این صنعت هستند. خطای نیروی انسانی بدنه عملیاتی را نباید مدیر ارشد آن با استعفا جبران کند.

  • 0 0

    یا ایها الذین امنو اتحدوا اتحدوا