| کد خبر: 106450 |

◄ تحریم همچنان باقی است…

وبلاگ تین‌نیوز، آرمان بیات| صنعت هوانوردی غیر نظامی ایران، تاریخی ۹۰ ساله را تا به امروز بر خود دیده است. تاریخی که خود تحت تاثیر تصمیماتی مسبب رشد و توسعه هوانوردی را فراهم آورده است. از روزهایی که حمل و نقل هوایی ایران، انحصارا تحت مدیریت آلمانی ها بود تا دورانی که به اولین شرکت هواپیمایی با محور خدمات بار و مسافر در سال 1324 به تاسیس رسید و روزگار پس از آن که با تاسیس اداره هواپیمایی کشوری و متعاقبا با تصویب قانون مربوطه، در مسیر نظام مندی حاکمیت و تصدی قدم برداشت.

در بررسی همین تاریخ  ایامی بر هوانوردی ایران گذشت که منتهی به ملی شدن حمل و نقل هوایی گردید که ادامه آن مسیر، شکوفایی اقتصادی و اعتباری از بعد کیفیت در خدمات را محقق نمود و این ایران بود که عنوان رو به رشد ترین شرکت هواپیمایی را از نگاه انجمن بین المللی حمل و نقل هوایی دریافت کرد.

روزهای احترام و تکریم، به ناحق، جای خود را ایام تهدید و تحریم سپرد. روزهایی که با اتکا به توان دانش مهندسی و عملیات متخصصین داخلی، به سختی گذشت و اینبار نیز نام خود را جاودانه کرد. نامی که هیچ گاه دیده نشد و آن قدرت بهره‌برداری در سایه ایمنی و امنیت و آسایش بود که نسبت به متوسط مجموع ساعات پروازی ارائه شده در روزگاران تحریم، حداقل رخدادهای منتهی به سوانح درد آلود را شاهد بودیم.

حال آن روزگار گذشت و باید از آن توان و تجارب حاصل شده، بیشترین درس را نثار راه آینده و توسعه نمود. درسی که می توان از این سایه تاریک بر حمل و نقل هوایی ایران گرفت، آن است که استقامت در برابر ظلم های وارده بر پایه نقض آشکار کنوانسیون 1945 شیکاگو و توافقات بعدی، به نام توان مدیریت  دیده شده و شلاق و شلتاق سرما و تابش سوزان گرما، بر جان پرسنل خدوم و متخصصین هواپیمایی ایران، هیچ گاه دیده نشد و مورد تقدیر واقع نشد.

تحریم همواره پرده‌ای بود پوشان بر پیکره چالش‌ها و رفتارهای مدیریتی که حال این پرده کنار رفته است و گر ساده از آن بگذریم، امید به توسعه هوانوردی ایران، نقش بر آب شده و بحرانی حاد تر از گذشته ، گریبانگیر کشور و اعتبار و منافع ملی خواهد شد.

مدیریت حقیقتی گم شده از واقیعت های حاکم بر هوانوردی کشور است و تنها نامی است همراه با یک صندلی که قدرت آن بیش از کیفیت آن است و خود فرصتی برای سیاست ورزی در جهت تصاحب این قدرت زیباست.

کیفیت این جایگاه از منظر ماهیت مدیریت فرد و پشتوانه مدیریتی هیچگاه دیده نشده است و بوده که تنها به این بسنده می کنیم که فرد مدیر خوبیست یا این شخص اساسا مدیر نیست و هیچ ملاک موثق و مستند بر ارزیابی مد نظر قرار نمی دهیم و صرفا و بعضا از بعد شبه جناحی و سیاسی ، فرد را تایید یا نقد میکنیم و این است آفت خانمان سوز هوانوردی ایران.

حال چه چالشی بر مدیریت هوانوردی ایران حاکم است که چنین روزهایی را تجربه می کند ؟ چرا هر یک خود را مدیری توانمند میدانند اما عملکرد، نشان دیگری است ؟

در کدامیک از مهارت های ادراکی ، فنی و مدیریتی ضعف وجود دارد و یا کدام یک دارای قوت است اما در جایگاه مناسب خود قرار ندارد؟

اساسا چرا الگوهایی مدیریت جهانی در حوزه هوانوردی و مشخصا حمل و نقل هوایی در ایران بر پایه آکادمیک و دانش محور ، تدریس نمی شود؟

اما یقینا هستند افرادی که درک درستی از مدیریت دارند و شاخصه های یک مدیر توانمند در آنها دیده می شود. حال چرا دیده نمی شوند و چرا مکانیزمی اصول محور ، برای شناسایی آنها به کار گرفته نمی شود ؟
این خود چالشی فراتر از تحریم است که عدم توجه بدان ، پسا تحریم را ناکارآمد می سازد.

حال پس از گذر ابر سیاه تحریم سایه انداخته بر پیکره صنعت هوانوردی ، رفع چالش هایی که روزی به نام تحریم مطرح می شدند ، انتظار اول و آخر مردم است. مردمی که مخاطب مستقیم زنجیره خدمات حمل و نقل هوایی بودند ، اما این حقیقت تلخ مطرح می شود که فقدان "بینش" و "نگرش" مطلوب ، صنعت هوانوردی ایران را همچنان در سایه سیاه نگاه می دارد و وقتی میبینیم که دغدغه مدیران ما ، صرفا نوسازی ناوگان است و نه بازسازی ساختار ، نه بهسازی نظام بهره برداری و نه اصلاح نگرش بازاریابی بر پایه احترام به حقوق مشتری و نه مطالعات استراتژیک بین المللی ، و نه تقویت توان فنی ، مهندسی ، و نه تبیین راهبرد توسعه در حول نقشه راه و هزاران " نه " دیگر.

نگاهی سنتی بدون کیفیت و تنها با هدف برطرف نمودن نیاز و روزمرگی.
 نیازی که مردم طلب می کنند و تقاضایی را شکل دادند که قابل تعادل با عرضه هم نیست و این فرصتی برای سودجویی برخی خدمات دهندگان حمل و نقل هوایی ایجاد می کند تا صرفا شکم گرسنه را به هر نحوی سیر کنند و در عواقب احتمالی آن ناشی از اتخاذ تصمیمی بر پایه احساس ، بدون هر گونه عقلانیت راهبردی، تامل نمی کنند


که خود زمینه شکل گیری تهدید ملی نسبت به تعهدات بین المللی است و رقابت  سازی کیفی را تحت شعاع خود قرار خواهد داد و مقدمات اغفال از مارتن بین المللی را فراهم می آورد. این بدان معناست که ما مدت ها در اتاقی محبوس بودیم و توان تشخیص هوای مطبوع از نامطبوع را نداریم چرا که با هوای آزاد ، آشنا نیستیم.

یادمان رفته است که صنعت هوانوردی ، وارداتی است و اگر بین المللی نگاه نشود ، منجر به توسعه نخواهد شد. یادمان رفته است که سر از پنجره اتاق به بیرون ببریم تا با هوای تازه ، آشنا شویم.  

مدیریت پیش از آنکه علم باشد ،  یک هنر است. هنری که باید در خون و روح فرد مدیر دیده شود و علوم مدیریت تنها شیوه هایی از اصول مدیریت را تشریح می کند. هیچ مدیری با آموزش علم مدیریت ، توانمندی توانمندی بدست نیاورده است و صرفا می اندیشد که مدیریت را می فهمد و این فقدان روح مدیریت است که وی را به فردی محتاط ، محافظه کار ،با رفتار سازمانی مبتنی بر هماهمنگی لحظه ای با دستگاه های بالادستی و موارد اینچنیتی تبدیل می‌کند.

همواره باید در نظر داشت که رشد هوانوردی بر 3 اصل است.
مطالعات ، برنامه ریزی و مدیریت.

مدیر باید در راستای اهداف کلان برنامه ریزی شده پیش برود ، باید استراتژی داشته باشد ، باید ابزار در اختیار داشته باشد،  باید بداند و درک کند که از ابزار و منابع انسانی چطور و چگونه استفاده کند.

 همواره صحبت از جسارت و شجاعت می شود، دقیقا عصاره جسارت باید در هنر و روح مدیر وجود داشته باشد که با قبول ریسک اعتمادی و اعتقادی، پیش برود.

امروزه برخی مدیران ما از vision و mission سازمان مطبوع خود هیچ نمی دانند و به سوی یک هدف مشخص حرکت نمی کنند و صرفا اداره کننده هستند. سازمان هواپیمایی در طول ۱۴ سال گذشته این چالش را به خود دیده است و همواره اداره شده است و مدیریتی در آن اعمال نگردیده است.

چرا که مسند مدیریت دولتی ، هیچ گاه فرصت تببین و تدوین برنامه ریزی های اجرایی و  تفسیر یک چشم انداز و راهبرد در افق کوتاه مدت تا بلند مدت را به مدیر ارشد نداده و زمان مکفی تصمیم سازی و اجرا را در اختیار قرار نخواهد داد که همواره تصمیمات آغشته به دخالت های بالادست است که خود نشان دهنده نظام مدیریت های سیاسی در هوانوردی است و جمیع این مولفه ها ، همچون سدی سمی بر مسیر توسعه خواهد بود و مختصرا بدین معنی است که مدیریت هوانوردی در ایران ، فاقد ثبات و استقلال است که این دو خود ضمانت بهره برداری هدفمند از ظرفیت های پساتحریم است و ما فاقد آن هستیم.

حال چگونه متعهد به معاهدات باشیم ؟ نگرش های متغیر حاکم ، بدون محور نقشه راه، خود تولید کننده بحران در آینده است و قطعا ما را از کورس رقابت با باری سنگین تر از گذشته دور می سازد.

 موضوعی سرشار از اهمیت و الزام که ساختار سازمانی و تشکیلات یک نظام مدیریتی است. مدیر در اولین قدم به سوی اهداف مدنظر و تبیین شده خود ، نیازمند ساختاری مطلوب ، پویا و آینده نگر است. ساختاری که همچون بازوهای محرک یک ارگان عمل می کند و زنجیره ای از ارتباطات به هم پیوسته را به همراه دارد. اما در اکثر تشکیلات دولتی به عمده دلایل محدودیت های قانونی ، این ضعف همواره دیده می شود که ساختار نسبت به اهداف دارای ضعفی بنیادی است.

 حال تعجب اینجاست، در شرکت های حمل و نقل هوایی بخش خصوصی که عاری از محدودیت های قانونی شبهه دولتی هستند ، چرا چالش ضعف ساختار را نمی بینند.

 با گذشت نیم قرن از تاسیس شرکت هواپیمایی ملی ایران ، ساختار شرکت های هواپیمایی با کمی تغییر ، تنها یک کپی از نظام مدیریتی " ایران ایر " است و ننوانسته اند یا نخواسته اند تا بر پایه مطالعات استراتژیک ، ساختار سازمانی  خود را ترسیم کنند و حال تبیین راهبرد و چشم انداز جای خود دارد.

نظام تشکیلاتی در اعتبار بخشی منابع انسانی یک سازمان ، دارای اهمیتی اساسی است و تعریف سلسله مراتب ارتقا سازمانی پرسنل از پله اول ورود به خدمت تا کسب مسند مدیریت های عالی، از خود ساختار تشکیلاتی بعضا دارای ارجحیت دارد.

 امروزه در سازمان های دولتی مرتبط می بینیم ، با انتصاب شخصی در جایگاه ریاست، فردی مدیر کل یا معاون سازمان می شود و پس از چندی و تودیع این آقای رییس و آمدن رئیسی دیگر، مدیر کل و معاون از سمت خود برکنار و تا سطح کارشناس عادی تنزل می‌یابند.

کجای دنیا اینگونه است؟ اگر این فرد دوباره مدیر کل شود، پرسنل تابع دستوراتش خواهند بود؟

دلیل آن بر این است که نظام نامه مدیریت و نظام ارتقا سازمانی در هوانوردی ایران و به خصوص نهاد های حاکمیتی و تصدی گران هوانوردی مفهومی ندارد.

مدیریت فرای تخصص هوانوردی است و یک مدیر باید فهم و درک درستی از مدیریت و عوامل پیرامونی تحت نظرش داشته و هنر مدیریت را ببیند تا موفق عمل کند. باید بینش توسعه گر فرای داخل مرزها را داشته باشد و البته ثبات ، فرصت و استقلال را نیز نیاز دارد.

فقدان مدیریت و نظام مدیریتی بر صنعت هوانوردی ایران، فرای پسا تحریم است و همچون ناخدای کشتی است.خلبان خوب صرفا یک مدیر خوب نیست. استاد دانشگاه ، قطعا یک مدیر خوب نخواهد بود.


 روزگاری ، هواپیمایی جمهوری اسلامی یا هواپیمایی ملی وقت ، مدیری داشت که موسس این افتخار ایران نیز بود و با رفتار خردمندانه خود ، " هما " را به اوج افتخارات جهانی رساند. خوب است گذشته بررسی گردد و دلایل موفقیت آن، مورد کنکاش قرار گیرد که شایسته است به مواردی از رموز موفقیت آن اشاره شود.
 
 ۱. هدف ایران ایر قله افتخارات بود و بین المللی فکر می کرد و می اندیشید.
۲. مدیریت روح و روان را اعمال می کرد .
۳. تکریم درون سازمان و برون سازمان را اصل  و محور مدیریت خود قرار داده بود .
۴. نسبت به زمانه و آینده خود ، راهبرد تعریف شده داشت.
۵. مطالعات ، پشتوانه تصمیمات بود.
۶. مدیریتش دارای ثبات و ضمانتش عدم دخالت بالادست بود.
۷. نظام مدیریتی اش با مشاوران بین المللی اداره می شد.
۸. بینش و نگرشش در استانداردهای بین المللی و هدفش بازار جهانی بود.

موسس و مدیرعامل وقت " ایران ایر " بر این باور بود که زمانی پرسنل او را پدر خانواده و نام خانوادگی خود را "هما" بدانند و همگی اعضای خانواده همائیان باشند ، ما موفق خواهیم بود.
مدیریت روح و روان ، در این رفتار معنی میگردد که خود عامل نانوشته افزایش بهره وری منابع انسانی و دقت پرسنل بر عملکردهای جاری است که خود منتهی به کاهش هزینه و ارتقا کیفیت خواهد شد.

از موضوعات دارای اهمیت بعدی ،که گاها بدان اشاره نمی شود ، فقدان مدیریت دانش است. مدیریت دانش خود ماهیتی علمی و تحقیقاتی دارد و حلقه ارتباط عملکرد مدیران و سرمایه های انسانی سابق با مدیر و پرسنل فعلی است. اشخاصی که در طی فرآیند حین خدمت ، از منابع ملی تحت آموزش قرار گرفتند و به تجارب ارزشمندی دست یافته اند ، اما پس از نائل آمدن به افتخار بازنشستگی ، مورد بهره برداری قرار نمیگیرند. مشاوران در عالم مدیریت امروز ، نقش برجسته ای در ترسیم مسیری به هدف و تفسیر و تشریح راهبرد تصمیم گیری ها و البته حسن اجرای آن تصمیم را دارند .

آیا این تفکر ، نگاه و رفتار امروز در هوانوردی کشور ، مدیریت نام دارد ؟
در مدیریت نوین حمل و نقل هوایی بین المللی که ابنیه و ساختمان مدیریت هم اهمیت دارد. اهمیتی اساسی در آرامش روانی پرسنل و البته پیش بری امور جاری و مدیریتی با تاکید بر بهداشت سازمانی.
در شرکت های هواپیمایی ایران ، نظام تشکیلاتی کپی شده یا ترسیم شده خود را با اصرار و فشار در یک ساختمان اداری خریداری شده به می نشانند و تحمیل میکنند. اما مدیریت جهانی بر پایه و اساس چارت تشکیلاتی امروز خود با در نظر گرفتن توسعه در آینده ، ادارات مرکزی مدیریت خود را بنا میکنند که تنها سازمانی بر این اصل رفتار نموده ، تنها شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی در نیم قرن پیش بوده است. اقدامی که هیچ مدیر دارای مهارتی بدان توجهی جدی نداشته و آن را ساده می نگرد.
 این یک اصل مهم و حیاتی در مدیریت است که خود ابزاری راهبردی و کاربردی است.

دیگر مولفه در اهمیت عمق مدیریت ، موضوع آموزش پایه و آموزش های حین خدمت است. مجدد به گذشته باز می گردم.
 مدیرعامل وقت "هما" در دوران اقتدار و شکوفایی ، مشاوری در امر مدیریت داشت به
نام آقتی دکتر کیقبادی. وی رییس دانشکده مدیریت و علوم اداری دانشگاه تهران بوده و با پیشنهاد وی و طی قرار دادی با مرکز مدیریت ایران ، کلیه مدیران عالی، حال با هر تحصصی ، مکلف به طی دوره پیوسته در حین خدمت و اخذ مدرک لیسانس مدیریت از این مرکز شدند. اما امروز کدام مدیر این نیاز راهبردی را درک و کدام مدیر میانی تشکیلات اداری مرتبط با صنعت هوانوردی، چنین دوره هایی را گذرانده است؟
بنابراین نتیجه خواهیم گرفت که پساتحریم ، تنها فرصت برای خروج از رکود و برون رفت نخواهد بود و همچنان سایه تحریم داخلی بر صنعت هوانوردی ایران سنگینی میکند که گر این محرومیت از رخ مدیریت ، نگریزد ، آه افسوس همچنان از دل صنعت برخیزد.

و این بحرانی جدی است.
 

خواندنی ها

ارسال نظر

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تین نیوز در وب منتشر خواهد شد.

  • تین نیوز نظراتی را که حاوی توهین یا افترا است، منتشر نمی‌کند.

  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

  • انتشار مطالبی که مشتمل بر تهدید به هتک شرف و یا حیثیت و یا افشای اسرار شخصی باشد، ممنوع است.

  • جاهای خالی مشخص شده با علامت {...} به معنی حذف مطالب غیر قابل انتشار در داخل نظرات است.